• وقتی نمی توانید پاسخ مناسبی پیدا کنید، سکوت گزینه ای طلایی است.
• نگذارید کسی که از رویاهایش دست کشیده شما را هم از رویاهایتان منصرف کند.
• گاهی، دو نفر باید از هم فاصله بگیرند تا بفهمند چقدر نیازمند برگشتن به همدیگرند.
• آیا می دانید چرا خوشبخت بودن مشکل است؟
چون از رها کردن چیزهایی که باعث غمگینی ما می شود سرباز می زنیم.
• به جای پاک کردن اشکهایتان، آنهایی که باعث گریه تان می شوند را پاک کنید.
• هرگر از سمت جلو به یک گاو، از سمت عقب به یک اسب و از هیچ سمتی به یک احمق نزدیک نشوید.
• از نشانه های ذهن فرهیخته آن است که در عین مخالفت با عقیده ای، به آن احترام بگذارد.
• بخشش کنید، اما نگذارید از شما سوء استفاده شود.
عشق بورزید، اما نگذارید با قلبتان بد رفتاری شود.
اعتماد کنید، اما ساده و زودباور نباشید.
حرف دیگران را بشنوید، اما صدای خودتان را از دست ندهید.
• مردم می گویند، ” آدم های خوب را پیدا کنید و بدها را رها کنید.”
اما باید اینگونه باشد، ” خوبی را در آدم ها پیدا کنید و بدی آن ها را نادیده بگیرید. ”
هیچکس کامل نیست.
• خداوند هیچ دری را نمی بندد مگر اینکه در دیگری را باز کند.
• غرور گفت، "غیر ممکن است.”
تجربه گفت: "خطرناک است.”
عقل گفت: "بیهوده است.”
دل زمزمه کرد: "امتحانش کن.”
• نگران آنچه که دیگران پشت سرتان می گویند نباشید، آن ها کسانی اند که به جای یافتن کاستی های زندگی خودشان، مشغول یافتن کاستی های زندگی شما هستند.
• اگر قول دادید، به آن عمل کنید.
اگر عشقی دارید، قدرش را بدانید..
اگر گفتید تماس می گیرید، این کار را بکنید.
اگر کسی به شما اعتماد کرد، به آن احترام بگذارید.
اگر اشتباهی مرتکب شدید، عذرخواهی کنید.
اگر در طلب اعتماد هستید، بدستش آورید.
• همه کسانی که به زندگی شما وارد می شوند، دلیلی دارد.
یا شما به آن ها برای تغییر زندگیتان نیاز دارید، یا خود کسی هستید که زندگی آن ها را تغییر خواهد داد.
• مشکل فکرهای بسته این است که دهانشان پیوسته باز است.
• هم اکنون که در حال نفس کشیدن هستید، کس دیگری دارد نفس های آخرش را می کشد. پس دست از گله و شکایت بردارید و بیاموزید چگونه با داشته هایتان زندگی کنید.
• از اینکه دنیا در سال 2012 به پایان برسد نمی ترسم… از این می ترسم که دنیا بدون هیچ تغییری ادامه پیدا کند.
• هرگز به خاطر دیگران اصالت خود را تغییر ندهید. چون هیچ کسی بهتر از شما نمی تواند نقش شما را بازی کند. پس خودتان باشید. شما بهترینید.
• رها کردن کسی که برای شما ساخته نشده یعنی رسیدن به این درک که برخی آدم ها بخشی از سرگذشتتان هستند، نه بخشی از سرنوشتتان.
• برای اینکه دوستت داشته باشم و به تو احترام بگذارم، مجبور نیستم با تو هم عقیده باشم.
• وقتی کسی به زندگیتان وارد می شود، خدا او را به دلیلی می فرستد. یا برای درس گرفتن از او یا برای ماندن با او برای همیشه.
• خداوند برای هر چیزی که اجازه اتفاق افتادنش را می دهد دلیلی دارد… ممکن است ما هرگز نتوانیم حکمتش را درک کنیم اما باید به اراده و خواست او اعتماد کنیم.
• گله نکنید که چرا فلانی با شما درست رفتار نمی کند. اگر میدانید لیاقتتان بیشتر است، چرا با او رابطه دارید؟
• دنبال کسی نباشید که همه مشکلات شما را حل کند. دنبال کسی باشید که نگذارد به تنهایی با آن مشکلات روبرو شوید.
• از اینکه خودم هستم خوشحالم. شاید کامل نباشم اما صادق، دوست داشتنی و خوشبختم. سعی نمی کنم کسی باشم که نیستم و تلاش نمی کنم که همه را تحت تاثیر قرار دهم. من خودم هستم.
• سکوت همیشه به معنای "رضایت” نیست.
گاهی یعنی، "خسته ام از اینکه مدام به کسانی که هیچ اهمیتی برای فهمیدن نمی دهند، توضیح دهم.”
• خدا می داند چه کسی به زندگی شما تعلق دارد و چه کسی ندارد. اعتماد کنید و بگذرید. هر که قرار باشد بماند، همیشه خواهد ماند.
• وقتتان را صرف کسانی کنید که شما را در همه حال دوست دارند. آن را بیهوده تلف افرادی که فقط هرگاه منفعتشان میطلبد دوستتان دارند، نکنید.
• با کسی باشید که از شما کینه به دل نگیرد، حرف نزدن با شما را طاقت نیاورد، و بترسد از روزی که شما را از دست بدهد.
• بخشیدن کسی آسان است، اما اینکه بتوان دوباره به او اعتماد کرد، داستان کاملا متفاوتی است.
فقر مفهومی جامع است که فقط مربوط به سطح مالی نیست. امروز میخواهیم نگاهی عمیقتر به فقر احساسی داشته باشیم. بسیاری افراد هستند که به تمکن مالی رسیدهاند اما در زندگی احساسی خود با فقر دست به گریباناند.
تعریف
فقر عاطفی یا احساسی وضعیتی است که وقتی فرد بدون بحران قادر به کنار آمدن با برخی موقعیتها در زندگی خود نباشد، ایجاد میشود. همه آدمها با مشکلات زندگی دست و پنجه نرم میکنند اما برخی نمیتوانند از نظر احساسی با بعضی موقعیتها کنار بیایند و به دنبال راههای فراری مثل موادمخدر و خوشگذرانی رفته یا به کل منزوی میشوند. وقتی فردی خود را در شرایطی سخت میبیند اما نه قادر به غصه خوردن است و نه ادامه زندگی، با فقر احساسی سر و کار خواهد داشت.
واکنشهایی که در زمان سختیها باید از آنها دوری کنید
۱. آزاد کردن احساسات -- آنچه احساس میکنید با شرایط شما تعیین میشود.
۲. حمله کردن به دیگران -- این نشان میدهد که شما اعتقاد دارید دیگران لذتهای شما را کنترل میکنند. سعی کنید ببخشید و بگذرید.
۳. منزوی شدن -- این راحتترین راه ممکن است. ما باید با واقعیت روبهرو شویم، با آن کنار آمده و با آن رشد کنیم.
۴. شکایت کردن -- این هیچ مشکلی را حل نمیکند.
۵. امیدتان را از دست بدهید – تصور کنید تا پایان عمر مشکلات با شما خواهند بود.
منابع فقر احساسی
بااینکه عوامل بسیاری ممکن است منجر به فقر احساسی شود، در زیر به برخی از آنها اشاره میکنیم.
۱. چرخههای خانوادگی حلنشده
وقتی خانوادهای به طریقی ناکارآمد با سختیها برخورد میکند، این عادات را به فرزندان خود نیز منتقل میکند. وقتی این بچهها بزرگ میشوند، آنها هم باید با این دست از مشکلات روبهرو شده و یاد میگیرند که یا به طریقی عاقلانه با این مشکلات کنار بیایند و یا همان عادتهای نسل قبلی خود را تکرار کنند. شکستن چرخههای بد خانوادگی امکانپذیر است اما باید مایل باشید کمک لازم برای تشخیص و غلبه بر آنها را دریافت کنید.
۲. چرخههای شخصی حلنشده
بسیاری از افرادی که دچار فقر احساسی هستند، تربیت خانوادگی بسیار قوی دارند اما خود درگیر چرخههای شخصی ناکارآمد احساسی هستند. این چرخهها باید تشخیص داده شده و سپس با کمک گرفتن بر آنها غلبه شود.
۳. ناآگاهی
به دلایل مختلف ممکن است فردی اطلاعات و آگاهی لازم درمورد نحوه برخورد موثر با موقعیتهای سخت را نداشته باشد. ازاینرو ممکن است بنا بر همان احساسی که آن لحظه دارند یا آنچه برایشان آسانتر است رفتار کنند. این افراد باید آموزش ببینند که چطور با شرایط سخت برخورد احساسی مناسبی داشته باشند.
غلبه بر فقر احساسی
درست مثل فقر مالی که با کمک مناسب میتوان بر آن غلبه کرد، فقر احساسی نیز همینطور است. اگر تصور میکنید که از نظر احساسی ضعیف هستید، مطمئن باشید که میتوانید به نقطهای برسید که از نظر احساسی متعادل و قوی باشید. در زیر به چند راهکار اشاره میکنیم:
۱. ببینید از نظر احساسی کجا هستید.
تازمانیکه از وضعیت احساسی خود آگاه نشوید، نمیتوانید کمک مناسب را دریافت کنید. از کسانیکه به آنها اعتماد دارید بخواهید نظرشان را درمورد وضعیت احساسی شما عنوان کنند. از اینکه شفاف باشید نترسید. با خودتان صادق باشید. وقتی بتوانید تعادل احساسی خود را به دست آورید، زندگی مفهوم تازهای برایتان پیدا خواهد کرد.
۲. دور و برتان را با آدمهایی که از نظر احساسی قوی هستند پر کنید.
رسیدن به تعادل احساسی فراتر از تئوری است. باید با آن روبهرو شوید. داشتن قدرت احساسی به این معنی نیست که در مواجه با مشکلات شکستناپذیر خواهید بود. به این معنی است که میتوانید غصه بخورید و باز دوباره به زندگیتان ادامه دهید. وقتی اطرافتان را با کسانی پر کنید که بتوانند احساساتشان را در مواقع سخت نشان دهند، میتوانید ببینید که تعادل احساسی واقعی چه شکلی است.
۳. ذهنیت قربانی شدن را دور بیندازید.
یکی از قطعیترین رفتارهایی که شما را از ثروت احساسی دور میکند، ذهنتیت قربانی شدن است. تازمانیکه قربانی باشید، نمیتوانید در موقعیتهای سخت کنترل امور را به دست بگیرید. به جای اینکه خود را قربانی ببینید، سعی کنید از این موقعیتها درس گرفته و سختیها را در آغوش بکشید. اجازه ندهید این سختیها بر شما حکمرانی کرده یا از شما سوءاستفاده کنند.
منبع: مردمان