وصیت

آنچه دوست دارم فرزندانم بدانند

وصیت

آنچه دوست دارم فرزندانم بدانند

کدام ریا اشکال ندارد ؟

” ریا در عبادات است و عبادتى که ریا دارد حرام است و بعضى گفته اند: ریا در عبادات مبطل هم هست ، در غیر عبادات ریا اشکال ندارد.ولى خود ریا مى تواند راه چاره و علاج ریا باشد. به این صورت که با تاأمّلات صحیح ریا را بالا ببرد!مثلاً گاهى انسان مى خواهد پیش ‍ رئیس شهربانى احترامى پیدا کند و توجّه او را به خودش جلب کند، پیش پاسبانى مى رود و سعى مى کند نظر او را جلب کند و سپس او را بین خود و رئیس شهربانى واسطه قرار دهد. در اینجا انسان خوب است با خود بگوید: این پاسبان که تنها واسطه است و اگر هم کاغذى بنویسد و وساطتى کند باز دست آخر خود رئیس شهربانى باید پاى ورقه را امضا کند.

” ریا در عبادات است و عبادتى که ریا دارد حرام است و بعضى گفته اند: ریا در عبادات مبطل هم هست ، در غیر عبادات ریا اشکال ندارد.

ولى خود ریا مى تواند راه چاره و علاج ریا باشد. به این صورت که با تاأمّلات صحیح ریا را بالا ببرد!

مثلاً گاهى انسان مى خواهد پیش ‍ رئیس شهربانى احترامى پیدا کند و توجّه او را به خودش جلب کند، پیش پاسبانى مى رود و سعى مى کند نظر او را جلب کند و سپس او را بین خود و رئیس شهربانى واسطه قرار دهد. در اینجا انسان خوب است با خود بگوید: این پاسبان که تنها واسطه است و اگر هم کاغذى بنویسد و وساطتى کند باز دست آخر خود رئیس شهربانى باید پاى ورقه را امضا کند.

پس خوب است مستقیماً نظر خود رئیس شهربانى را جلب کنم که مقام بالاترى است و اصلاً کار خوب و عمل نیک را مثلاً به خود رئیس شهربانى نشان دهم . یعنى براى مقام بالاتر ریا کنم!

همچنین اگر انسان عاقل باشد و توجه پیدا کند که مقامى بالاتر از رئیس شهربانى (مثل وزیر، نخست وزیر و رئیس جمهور) وجود دارد، مى گوید: خوب است کار خیر و عمل نیک خود را به وزیر یا به نخست وزیر و بالاخره به مقام بالاتر نشان دهم ! یعنى همیشه انسان باید ریا را براى مرتبه اقوى انجام دهد. اگر چنین باشد، در واقع مى توان گفت ریا علاج ریا مى شود.

بنابراین، اگر در عبادات نیز نسبت به اقوى و بالاترین موجود یعنى خداوند ریا کنیم اشکال ندارد و علاج ریا مى شود.

در زمینه ریا در روایت آمده است: «کسانى که در هنگام نماز به این سو و آن سو نگاه مى کنند تا مردم آنها را تماشا کنند، به صورت حمار محشور مى شوند.» واقعاً هم همینطور است ، آیا این حماریّت نیست که آدم جلو وزیر و رئیس شهربانى به پاسبان نگاه کند؟ حماریّت است آقا. ولى خوشمان مى آید، با این حماریّت ساخته ایم !

از طرفى اگر به ما حمار بگویند ناراحت مى شویم و بدمان مى آید! ولى باید گفت : کار شبانه روزى تو همین است چرا بدت مى آید؟!

لکن امان از بى سوادى و بى علمى ، این بى سوادى آدم را به جاى مکّه به ترکستان مى برد، از روز اوّل همین بى سوادى ابلیسِ دشمن ، آدم را بیچاره کرد.

خود او هم گفت : اى خدا، همه بندگانت را گمراه مى کنم (اِلاّ عِبادَکَ مِنْهُمُ الْمُخْلَصینَ). او نیز جاهل بود و با اینکه پیش از آن عابد بود، ولى علم نداشت و ناقص بود، در مورد سجده در برابر آدم علیه السّلام به خدا گفت : سجده نمى کنم ، چون (خَلَقْتَنى مِنْ نارٍ وَ خَلَقْتَهُ مِنْ طینٍ)

خوب این صغراى قضیّه بود. کبراى برهانش را ببین که هر کس از آتش است بالاتر و هر کس از خاک است پایین تر است ؟!

خوب باید پرسید: به چه دلیل و به چه برهانى چنین است ؟ این لباس ظاهرى که ملاک نیست ، شما ببینید تناسب و زیبایى حیوانى مثل طاووس و دیگر حیوانات چه قدر است . روحانیت جنّ و ملک هم با روحانیت انسان مقایسه نمى شود، روح انسان هر چند لباسِ گِلى به تن دارد ولى بسیار مى تواند اوج بگیرد و بالاتر برود. اصلاً لباس که ملاک نیست ، آیا اینکه یکى عباى نائینى داشته باشد و دیگرى عباى افغانى ، نشانه کمال و نقص است ؟ ما هم اگر بى سواد شدیم مثل ابلیس مى شویم و به ضلالت مى افتیم ، لازمه ضلالت هم این است که تعدّى مى کند، یعنى انسان گمراه و ضالّ، مضلّ و گمراه کننده نیز مى گردد و مى خواهد دیگران را هم مانند خود کند، پس بترسید از بى سوادى .

امان از بى سوادى و بى علمى ، این بى سوادى آدم را به جاى مکّه به ترکستان مى برد، از روز اوّل همین بى سوادى ابلیسِ دشمن ، آدم را بیچاره کرد. خود او هم گفت : اى خدا، همه بندگانت را گمراه مى کنم (اِلاّ عِبادَکَ مِنْهُمُ الْمُخْلَصینَ). او نیز جاهل بود و با اینکه پیش از آن عابد بود، ولى علم نداشت و ناقص بود، در مورد سجده در برابر آدم علیه السّلام به خدا گفت : سجده نمى کنم ، چون (خَلَقْتَنى مِنْ نارٍ وَ خَلَقْتَهُ مِنْ طینٍ)

این از بى سوادى است که آن آقا مى گوید: قرآن فرموده ( وَ الاْرْضَ وَضَعَها لِلأنامِ) پس معنایش این است که هیچ مِیزى (تفاوت و اختلاف ) نیست و همه در مالکیّت و در بهره ورى از زمین یکسانند، او نمى داند که این «لام »لام عاقبت و انتفاع است ، و نمى داند باید روایاتى را نیز که مفسّر آیه است ملاحظه کرد. این آدمهاى بى سواد، مردم مثل خود را هم گمراه مى کنند، اوّل با قرآن جلو مى آیند ولى هدف این است که همین قرآن را از دست مردم بگیرند، کار به جایى مى رسد که مى گوید: قرآن را بسوزانید.

البته ما به این امر مى خندیم ، ولى واقع همین است که اگر در استدلال قوى نباشیم دشمنان بر ما غالب مى شوند، آنها پول خرج مى کنند همین بى سوادها را با پول مى خرند. و در نتیجه این بى سوادى ، دین درست مى کند. آن بهائى گفته است که : اصلاً در قرآنِ شما نیز به «سید على محمد باب » اشاره شده است و همین (حم عسق ) یعنى «قائم سید على محمد» البته باید از چپ بخوانید!

آقا، پس ما براى تمام مطالب محتاج علم و استدلالیم و بیشتر از هر چیز به اینها محتاجیم ؛ زیرا مسئله ، مسئله دین است، باید در مقابل این بى سوادى و جُهّال وارداتى بایستیم . اینها روى افرادشان کار مى کنند، لازم نیست رسوا هم بشوند زیرا این افراد بطور مخفیانه پول مى گیرند.

پس ما باید علم کلام را خوب یاد بگیریم و در برابر اینها پاسخگو باشیم ، و گرنه گرگ ها ما را مى خورند آنچنانکه به هضم رابع برسد!! “

منبع: خبرگزاری جهان به نقل از آیت الله بهجت .

اگر درد دارید بخوانید !

هیچ کس به طور کامل نمی داند که  درد چگونه عمل می کند.  درد، یک درک و تجربه ناخوشایند است، که بیماران احساس می کنند، حتی بعضی مواقع باعثمختل شدن فعالیت های طبیعی و روزانه فرد می شود.

گیرنده های درد، انتهاهای عریان رشته های عصبی میباشند که، در برابر تحریکهای مختلف از خود واکنش نشان میدهند، مثلآ در برابر سرما و گرما، قطع شدن یا فشار زیاد و مواد شیمیائی.

درد یک بیماری نیست بلکه نشان دهنده وجود یک بیماری است . درد تنها زبان بدن برای بیان این است که چیزی بد در حال اتفاق افتادن است. 

در این مطلب به برخی از خوراکی هایی که درد را تسکین میکنند اشاره میکنیم.

دانه کتان بخورید تا درد سینه تان بهتر شود

نتایج نشان می دهد، افزودن ۳ قاشق غذاخوری دانه کتان آسیاب شده به غذای روزانه، در عرض ۱۲ هفته درد سینه زنان را کاهش می دهد. محققان معتقدند، فیتواستروژن موجود در دانه کتان مانع از بالا رفتن میزان استروژن که درد سینه را ایجاد می کند، می شود.

اگر درد مفاصل دارید آب بخورید

درد پا، زانو، شانه و... را با مصرف روزی ۸ لیوان آب در عرض یک هفته برطرف کنید. به گفته محققان آب عنصر سازنده غضروف است که از قسمت انتهای استخوان و مفصل ها محافظت می کند، مایعات موجود در بدن ودیسک های نرم در ستون فقرات را نرم و روان می کند.

 درد عضله را با نعناع و زنجبیل درمان کنید

۳ بار در هفته، در وان آب حاوی ۱۰ قطره روغن نعناع قرار بگیرید . آب ولرم باعث شل شدن عضله و روغن نعناع به طور طبیعی عصب را آرام خواهد کرد. تاثیر ترکیب آب ولرم و روغن نعناع در کاهش درد ۲۵ درصد بیشتر از داروهای شیمیایی است.

همچنین ماده ضد درد موجود در زنجبیل درد عضله، مفصل، سفت شدن و ورم عضله را در عرض ۲ ماه تا ۶۳ درصد کاهش می دهد. مصرف روزی حداقل یک قاشق مرباخوری خشک یا ۲ قاشق مرباخوری زنجبیل تازه برای افراد مبتلا به درد عضله توصیه می شود.

درد های مزمن را بازرد چوبه تسکین دهید

نتایج بررسی ها نشان می دهد، زردچوبه نسبت به آسپرین یا ایبوپروفن در تسکین درد ۳ برابر موثرتر است. زردچوبه ۵۰ درصد از درد بیماران آرتریت را کاهش می دهد.کورکومین ، ماده فعال موجود در این ادویه، آنزیم تولیدکننده هورمون های دردزا را متوقف می کند. کافی است روزی یک چهارم قاشق مرباخوری از این ادویه مصرف کنید.

سیر بخورید تا گوشتان بهتر بشنود

 

مواد فعال در سیر به طور طبیعی باکتری های دردزا را از بین می برد.

برای تهیه روغن سیر، ۳ حبه سیر را در نصف پیمانه روغن زیتون به مدت ۲ دقیقه به آرامی بپزید، صاف کنید. این روغن به مدت ۲ هفته قابل نگه داری در یخچال است.

منبع: دریچه خبر

این اشتباهات خوشبختی را می کشند


اگر به دنبال خوشبختی می‌گردید، باید بدانید که این اشتباهات خوشبختی شما را می‌کشند.
این اشتباهات خوشبختی شما را می‌کشند!

بزرگ‌ترین مانع خوشبختی شما چیست؟
شاید خودتان، تعجب کردید؟! در بسیاری از مواقع ما خوشبخت نیستیم زیرا راه‌های خوشبختی در دسترس‌مان را نمی‌شناسیم و به جای آنکه به استقبال خوشبختی برویم، راه ورود آن به زندگی‌مان را سد می‌کنیم.

اگر به دنبال خوشبختی می‌گردید، باید بدانید که این اشتباهات خوشبختی شما را می‌کشند. دکتر فیل مک‌گرا از مشهورترین روانشناسان جهان است که برنامه تلویزیونی هفتگی‌اش صدها میلیون تماشاگر دارد. در آستانه شروع سال 2013 او در مطلبی در شماره ویژه مجله اپرا وینفری، متذکر شد که خوشبختی چیزی دست‌نیافتنی نیست.

به نظر دکتر فیل تنها با اجتناب از 10 اشتباه می‌توان خوشبختی پایدار را در زندگی به دست آورد.

1. امروز مهم است یا فردا؟
زندگی کردن در ترس


خیلی از انسان‌ها در هراس از فردا زندگی می‌کنند. سایه ترس روی زندگی آنها گسترده شده و مدام از این می‌ترسند که فردا چه خواهد شد. اما یک لحظه منطقی فکر کنید، شما که نمی‌توانید فردا را کنترل کنید، اما چیزی که می‌توانید آن را کنترل کنید زندگی خودتان، در همین لحظه است. ترس‌تان در مورد آینده را کنار بگذارید و یاد بگیرید همین لحظه را دوست داشته باشید و از آن لذت ببرید.
آنچه باید بدانید این است: این لحظه‌ای که در آن هستید دیگر تکرار نمی‌شود، پس قدر آن را بدانید.

2. همین حالا شکر کنید
شکر گزار نبودن


هرروزی را که می‌گذرانید باید همراه با شکرگزاری باشد. قطعا اگر فکر می‌کنید که دلیلی برای شکرگزاری نیست به این فکر کنید که زنده هستید و می‌توانید هرکاری که می‌خواهید با زندگی‌تان انجام دهید.

به این فکر کنید که حتما در زندگی شما نکات زیادی هستند که باید برای آنها خوشحال باشید. کافی است کاغذی بردارید و هرچیزی را که فکر می‌کنید در زندگی‌تان ارزش دارد بنویسید، آن وقت می‌بینید که باید شکرگزار باشید.

3. خوشبختی یعنی خوب خوابیدن
دیر خوابیدن


کافی است چندروز خوب نخوابید تا فکر کنید کل جهان به هم ریخته است و هیچ‌چیز خوب نیست و هیچ امیدی به آینده وجود ندارد. کم‌خوابی تمرکز شما را می‌گیرد و سرعت عمل فکری‌تان را کاهش می‌دهد. همه اینها باعث می‌شود دنیا پیش چشم‌تان تیره و تار شود. برای فرار از این حالت چه می‌کنید؟ به قهوه پناه می‌برید؟ کافئین قهوه باعث می‌شود که احساس اضطراب و ترس سراغ‌تان بیاید و اوضاع بدتر از این شود.

4. به چه پناه می‌برید؟
پناه بردن به راه‌های نامناسب


وقتی احساس خوشبختی نمی‌کنید چه می‌کنید؟ به سیگار پناه می‌برید؟ یا ممکن است سراغ موارد نامناسب دیگر مثل موادمخدر بروید؟ این کارها می‌تواند وضعیت را از آنچه هست هم بدتر کند. باید بدانید که آنچه به آن پناه برده‌اید درست و سالم است یا نه، مثلا پناه بردن به غذاها هم در زمانی که احساس خوشبختی نمی‌کنید، یک اشتباه است.

5. شما قاضی هستید یا وکیل مدافع؟
قضاوت کردن در مورد دیگران


سعی کنید که اطرافیان‌تان را درک کنید و بفهمید نه اینکه در مورد آنها قضاوت کنید. شاید این کار سخت‌ترین کار باشد اما زندگی شما را ساده می‌کند. همدل و دلسوز دیگران باشید و آنها را دوست داشته باشید تا زندگی خوشحالی داشته باشید. با این شیوه‌ می‌توانید خوشبختی پایدار را به زندگی‌تان وارد کنید.میگناirهمدلی و همراهی کلید ارتباط است و با ارتباط است که شما از تنهایی خارج می‌شوید و می‌توانید همراهی و همدلی دیگران را داشته باشید و هرگز تنها نمانید.

6. کدام نیمه مهم است؟
شکایت کردن


فکر می‌کنید کسی وجود دارد که از یک فرد غرغرو و همیشه شاکی خوشش بیاید؟ اگر خودتان آن آدم همیشه شاکی و بداخلاق و عصبانی باشید چه؟ شاید شما همیشه این احساس را دارید که آدمی منطقی هستید و همیشه براساس واقعیات قضاوت می‌کنید، اما اگر همه به شما می‌گویند «بدبین» بد نیست که در دیدگاه‌های خودتان تجدیدنظر کنید و به جای دیدن نیمه خالی لیوان، همیشه نیمه پر لیوان را ببینید. با خوش‌بینی زندگی زیباتر می‌شود و احساس خوشبختی به زندگی شما وارد می‌شود.

7. از خودتان بدتان می‌آید؟
اول خودت، بعد دیگران


پژوهش‌ها می‌گویند که حدود 15درصد از زنان از وضعیت جسمی و شکل ظاهری خود راضی نیستند. این بسیار ناراحت‌کننده است. شما باید افکار منفی را از زندگی‌تان بیرون کنید و بهتر است این کار را اول از خودتان شروع کنید؛ نه اینکه خودشیفته و بیش از حد مغرور شوید، اما آنچه را که هستید، بپذیرید. زمانی که خودمان را دوست نداشته باشیم، نمی‌توانیم دیگران را دوست بداریم. از همین حالا شروع کنید، در آینه خودتان را نگاه کرده و حس پذیرش خودتان و علاقه به خودتان را لمس کنید.

8. استثنائا این‌بار ایده‌آل نباشید
فکر کردن دائمی به ایده‌آل‌ها


همیشه می‌خواهید بهتر و بهترین باشید؟ می‌خواهید بی‌عیب و نقص باشید؟ خب بهترین و کامل‌ بودن تقریبا غیرممکن است باید بدانید که اگر تمام تلاش‌تان را می‌کنید که موفق باشید، همین یعنی اینکه شما «عالی» هستید. دراین صورت باید از آنچه هستید و آنچه انجام داده‌اید، راضی باشید.

زندگی کوتاه است و اگر این موضوع را درنظر نگیرید، همین زمان کوتاه را هم از دست خواهید داد. بهترین کار این است که از تک‌تک دقایق عمرتان لذت ببرید.

9. مرده؟ زنده‌اش کنید
تقصیر ها را به گردن زمان انداختن


«وقت ندارم»، «نمی‌توانم به کارهایم برسم»، «به هیچ کاری نمی‌رسم» اینها جملات و شکایات شایعی هستند اما نباید تقصیراتی را که متوجه خودتان است به گردن نداشتن زمان بیندازید.

اگر دوست دارید کاری را انجام دهید یا اگر کار مهمی دارید که حتما باید انجام شود باید زمانش را پیدا کنید، هرقدر هم که سرتان شلوغ باشد قطعا زمان‌هایی وجود دارد که می‌توانید از آنها استفاده کرده و آنها را از حالت مرده خارج کنید. قدرت برنامه‌ریزی و حذف چیزهای غیرضروری شما را موفق خواهد کرد؛ شک نکنید.

10. موج‌سواری کنید
عدم تمایل به تغییر و عدم پذیرش تغییرات پیرامون


زندگی مثل دریایی است که هر موج آن یک تغییر در زندگی شما ایجاد می‌کند. بهتر است موج‌سواری بلد باشید یا اینکه سعی کنید درخلاف جهت موج‌ها شنا کنید؟ همه چیزهایی را که دارید دوست داشته باشید اما بدانید تغییرات لزوما به معنای از دست دادن هرچه دوست دارید نیست.

وقتی بپذیرید که تغییر جزئی از زندگی است بیشتر قدر آنچه دارید را خواهید دانست و انسان خوشحال‌تر و خوشبخت‌تری خواهید بود.

منبع: مجله ایده آل

همسر آزاری و نشانه های آن


اگر آنچه برای خودتان می‌پسندید را برای همسرتان نمی‌پسندید، این مطلب را بخوانید ...

برای اینکه نام‌تان در فهرست همسرآزارها جا بگیرد، نیازی نیست که شریک زندگی‌تان را کتک بزنید و چماق به دست بالای سرش بایستید. گاهی انجام رفتارهای ساده‌ای که خودتان هم از کودکی با آنها بزرگ شده‌اید یا در میان آدم‌های دور و برتان دیده‌اید، می‌تواند شما را به داشتن رفتارهای خشونت‌آمیز متهم کند.

می‌خواهید از قالب‌های کلیشه‌ای که خیلی از زوج‌ها براساس آن رفتار می‌کنند بیرون بیایید و سلامت زندگی مشترک‌تان را بالاتر ببرید؟ پس این زنگ خطر‌ها را بشناسید. اگر شما تنها 7 نشانه از این 9 نشانه را در ارتباط‌تان بروز می‌دهید، باید بگوییم که از همسرتان سوءاستفاده می‌کنید و به همسرآزاری مبتلا هستید.

برای هم اسم می‌گذارید؟

همسرتان را با واژه‌هایی مثل «کدو» یا «لاک‌پشت» صدا می‌کنید و ایرادهای او را با نسبت دادنش به یک موجود زنده به رخش می‌کشید؟ گذاشتن اسم به‌دلیل تحقیر یا نسبت دادن یک ویژگی ناپسند روی شریک زندگی‌تان، می‌تواند یکی از نشانه‌های این رفتار باشد.

درست است که روانشناسان هم توصیه می‌کنند در یک رابطه عاشقانه، یک اسم لطیف و عاشقانه را برای همسرتان انتخاب کنید و هرازگاهی با آن واژه صدایش کنید اما اسم‌های تحقیر کننده هرگز در این گروه جا نمی‌گیرد. عاشق‌هایی که خشونت کلامی را در رفتارشان بروز می‌دهند به‌ جای انتقاد از همسرشان ویژگی‌های او را به شکلی تحقیر کننده بیان می‌کنند و مثل یک برچسب آن را روی همسرشان می‌چسبانند.

مهم نیست که این واژه‌ها با آرامش و خنده به زبان بیاید یا با یک لحن تند. این صفت‌ها در هر شرایطی که ادا شوند، به ارتباط شما آسیب می‌رسانند. اگر می‌خواهید دست از این خشونت بردارید در مورد ویژگی‌های منفی همسرتان با او صحبت کنید و به‌جای اسم‌گذاری روی او، با هم برای محو کردن این ویژگی‌ها تلاش کنید.

رئیس زندگی شما هستید؟

به‌دلیل اینکه اتومبیل یا خانه به نام شما باشد یا پس‌اندازتان در حساب شما قرار داشته باشد، با همسرتان بحث می‌کنید و دوست دارید کنترل تمام دارایی‌ها یا تصمیم‌گیری‌های زندگی مشترکتان دردست شما باشد؟ اگر شما به مشترک بودن این زندگی اعتقادی ندارید و گمان می‌کنید همسرتان با دادن تمام اختیارات و دارایی‌ها به شما، عشقش را نشان می‌دهد، خشونت رفتاری اساس زندگی مشترک شماست. زندگی با چاشنی خشونت رفتاری، اقتدار شما را در این رابطه بیشتر نمی‌کند بلکه قدرت کاذبی را برایتان می‌سازد که ممکن است با ساده‌ترین اتفاق از دست برود. فراموش نکنید یک رابطه عاشقانه، میدان قدرت‌نمایی نیست.

داد می‌زنید و فحش می‌دهید؟

 از خانه مادر شوهرتان برگشته‌اید و به‌دلیل دخالتی که در تصمیم‌گیری‌های خانوادگی‌تان کرده‌اند با همسرتان کلنجار می‌روید؟ وقتی شما را با توضیحاتش قانع نمی‌کند صدایتان را بالا می‌برید و اگر دعوا خیلی جدی شود و خانواده او مقصر اختلافات شما باشند به ناسزا یا نفرین کردن متوسل می‌شوید؟ حتی در بدترین لحظات هم نباید بگذارید منطق از ارتباط شما فراری شود و خشونت کلامی یا رفتاری جایش را بگیرد. ناسزا گفتن، داد زدن و به کرسی نشاندن حرف با ترساندن همسرتان هم در گرو رفتارهای خشونت‌آمیز جا می‌گیرد.

مهم نیست که حق تا چه اندازه با شماست. از همان لحظه‌ای که رفتار شما از دایره منطق خارج می‌شود، دیگر حق با شما نیست.

مدام تهدید می‌کنید؟

کلمه اگر«در زندگی شما نقش اساسی را بازی می‌کند؟ مدام برای همسرتان خط و نشان می‌کشید و جملاتی از این قبیل را همراه با چاشنی تهدید به زبان می‌آورید؟ «اگر تا این ساعت خانه نباشی»، «اگر فلان خرج را برای خانه نکنی»، «اگر امروز به این مهمانی نرویم»، «اگر با فلانی صمیمی شوی» و ... . حتی اگر چنین ادعاهایی را به شوخی بیان کنید، شما یک همسرآزار هستید. هر نوع تهدیدی که به تغییر رفتار همسرتان تبدیل شود، گرچه شما را به خواسته‌تان می‌رساند، اما در نهایت به زیان ارتباط‌تان تمام می‌شود. شما حق ندارید برای تغییر دادن رفتار او به مقابله به مثل تهدیدش کنید یا او را از برخوردی که با خانواده‌اش خواهید کرد، بترسانید.

او را قربانی می‌کنید؟

 وقتی همسرتان از شما در مورد پول زیادی که برای خریدن چند لباس صرف کرده‌اید، سؤال می‌کند، او را به عنوان مقصر معرفی می‌کنید و می‌گویید «اگر حرصم را درنمی‌آوردی و اگر مرا این همه تنها نمی‌گذاشتی این کار را نمی‌کردم؟» مقصر جلوه دادن همسرتان به‌دلیل رفتاری که انجام داده‌اید یا اعلام اینکه رفتار من واکنشی به کارهای تو بود، در گروه خشونت رفتاری جا می‌گیرد. هرگز برای پوشاندن اشتباهات‌تان، کاستی‌ها و اشتباهات همسرتان را به رخش نکشید و نگویید اگر تو این عیب‌ها را نداشتی، من هم انسان کاملی می‌شدم. اگر قرار است با هم زندگی کنید، بهتر است همدیگر را با تمام کاستی‌هایتان بپذیرید و به جای ساختن یک چماق از آنها با همکاری هم برای تغییر دادنشان تلاش کنید.

بار زندگی را روی دوش او می‌اندازید؟

 همسرتان را به عنوان ماشین پولسازی می‌بینید و تا زمانی به او و توانایی‌هایش اطمینان دارید که رفاهی که انتظار دارید را برایتان به وجود بیاورد؟ یا اینکه چون شما خرج زندگی را می‌دهید انتظار دارید کارهای خانه را بدون کم و کاست انجام دهد و در زندگی‌تان قانون‌های سفت و سختی را به عنوان «وظیفه‌ات است» تعریف می‌کنید؟ نادیده گرفتن توانایی‌ها و شرایط همسرتان و داشتن انتظارات نامعقول از او نشانه همسرآزاری است.میگناirاگر انگیزه شما برای ازدواج یا داشتن رفتار مناسب با همسرتان، درآمدی است که به خانه می‌آورد یا اگر به دلیل توانایی همسرتان در نظافت منزل یا آشپزی او را سرزنش می‌کنید و با دیگران مقایسه می‌کنید، شما یک همسرآزار هستید.

با او معامله می‌کنید؟

همسرتان از شما می‌خواهد لحظه سال تحویل را در کنار خانواده‌اش بگذرانید و شما گرچه دوست دارید در آن زمان در کنار خانواده خود باشید اما گمان می‌کنید، می‌توانید از این نمد، قبایی برای خود ببافید. پس در مقابل لطفی که به همسرتان می‌کنید، از او برای رفتن به سفری که دوست دارید یا خرید چیزی که می‌خواهید قول می‌گیرید. باجگیری و معامله کردن در زندگی مشترک هم نوعی خشونت رفتاری است.

اگر شما یک همسرآزار باشید، به هر خواسته او به چشم فرصتی برای رسیدن به خواسته‌هایتان نگاه می‌کنید اما مراقب باشید و فراموش نکنید که زندگی میدان رقابت نیست. اگر شما با همسرتان معامله کنید به مرور از او هم یک باجگیر می‌سازید و باعث می‌شوید به‌دلیل هر محبتی که در حق‌تان می‌کند، یک امتیاز از شما بگیرد.

با چشم‌غره او را از کاری منصرف می‌کنید؟

 همسرتان در مهمانی مشغول صحبت است و شما احساس می‌کنید که نباید آن حرف را بیان کند. احتمالا اولین راهی که برای متوجه کردن او امتحان می‌کنید، چشم‌غره رفتن یا زدن پا به پای اوست. اگر شما با چشم‌غره یا تهدید کردن غیرکلامی همسرتان، او را از انجام دادن یک کار یا گفتن یک حرف منصرف می‌کنید، شما یک همسرآزار هستید. بسیاری از ما از کودکی با چنین رفتارهایی بزرگ شده‌ایم و این رفتار را از همکارمان گرفته تا فرزندمان، به همه تحویل می‌دهیم. اما وقت آن است که بدانیم این حرکت غیرکلامی در گروه خشونت رفتاری جا می‌گیرند و با حضورشان می‌توانند به زندگی مشترک و روابط اجتماعی ما آسیب برسانند.

دورش حصار می‌کشید؟

شما تعیین می‌کنید که همسرتان با چه کسانی ارتباط داشته باشد یا نه؟ زمانی که دوستان یا خانواده‌تان می‌خواهند به خانه شما بیایند، با کمال میل و بدون اطلاع او پذیرایشان می‌شوید اما حق دعوت کردن مهمان را به همسرتان نمی‌دهید؟ ایزوله کردن همسرتان و دور کردن او از کسانی که دوست‌شان دارد و در کنارشان آرامش می‌گیرد هم در گروه رفتارهای خشونت‌آمیز جا می‌گیرد. اگر انتظار دارید همسرتان تمام گذشته و عزیزانش را کنار بگذارد و جزئی از دوستان و خانواده شما شود، شما یک همسرآزار هستید.

منبع: مجله سیب سبز

روش های گوناگون برای کاهش و مدیریت اضطراب

استرس در حقیقت پاسخ بدن ما به محیط اطرافمان است. این واکنش اغلب در اثر وقایع خاصی پدید می آید. تغییرات استرس آفرین می توانند فیزیکی، روانی و یا رفتاری باشند. علت های ایجاد کننده استرس را استرسور می نامند و این علل در افراد متغیرند. واکنش بدن ما نسبت به استرس ها با ترشح برخی مواد شیمیائی - هورمون ها - انجام می شود و حالتی تحت عنوان جنگ و گریز را پدید می آورد.

اضطراب کلمه ای است که در زندگی روزمره، برای توصیف حالات و احساسات، بسیار استفاده می شود. به طور مثال، هنگام سخنرانی در گردهمایی، هنگام امتحان دادن، هنگام مواجهه با مشکلات مادی و ... از این رو در شرایط فوق، در سخنان خود از این کلمه استفاده می کنیم، ولی به آن توجه چندانی نمی کنیم.

به گزارش پایگاه اطلاع رسانی پیشگیری نوین، در روان شناسی، اضطراب مرحله پیشرفته تر استرس مزمن است و هنگامی به صورت مشکلی بهداشتی روانی در می آید که برای فرد یا اطرافیشان اش رنج و ناراحتی به وجود آورد یا مانع رسیدن او به اهدافش شود و یا در انجام کارهای روزانه و عادی او اختلال ایجاد کند. برای درک بهتر موضوع، اضطراب را بررسی می کنیم.

استرس، تنیدگی یا فشار عصبی، در روان شناسی به معنی نیرو و فشار است. هر محرکی که در بدن باعث ایجاد واکنش شود، عامل تنیدگی یا استرس نامیده می شود. به معنایی دیگر، هر عاملی که موجب تنش روح و جسم و از دست رفتن تعادل فرد شود، عامل تنیدگی است. تنیدگی، واکنش یا واکنش هایی است که در فرد، در اثر حضور عاملی دیگر ( عامل تنیدگی ) به وجود می آید تا تعادل از دست رفته را باز گرداند و باعث بسیج شدن قوای فرد برای مقابله با آن عامل و آماده باش موجود زنده می شود.

به عبارت دیگر، استرس در حقیقت پاسخ بدن ما به محیط اطرافمان است. این واکنش اغلب در اثر وقایع خاصی پدید می آید. تغییرات استرس آفرین می توانند فیزیکی، روانی و یا رفتاری باشند. علت های ایجاد کننده استرس را استرسور می نامند و این علل در افراد متغیرند. واکنش بدن ما نسبت به استرس ها با ترشح برخی مواد شیمیائی - هورمون ها - انجام می شود و حالتی تحت عنوان جنگ و گریز را پدید می آورد.

اصلی ترین هورمون هائی که این حالت را به وجود می آورند عبارتند از آدرنالین و کورتیزول که توسط غدد فوق کلیوی و بر اثر دریافت سیگنال هائی از هیپوتالاموس مغز، ترشح شده و پاسخ های خاصی را در بدن بر می انگیزند.

اصلی ترین هورمون هائی که این حالت را به وجود می آورند عبارتند از آدرنالین و کورتیزول که توسط غدد فوق کلیوی و بر اثر دریافت سیگنال هائی از هیپوتالاموس مغز، ترشح شده و پاسخ های خاصی را در بدن بر می انگیزند.

طول عمر آدرنالین کوتاه بوده و در حقیقت برافروختگی های ناگهانی در اثر خشم، گلگون شدن چهره به دنبال استرس شدید و … ناشی از ترشح همین هورمون است. طول عمر کورتیزول بیشتر بوده و باعث اثرات طولانی تر و مزمن تری در فرد می گردد.

ترشح تدریجی و طولانی کورتیزول باعث تخلیه انرژی، کاهش فایده بخشی سیستم ایمنی، کاهش تمرکز حواس و چاقی می گردد. همه ما به گونه ای در معرض استرس های مختلف قرار داریم، اما نکته جالب اینجاست که برخورد افراد مختلف با استرس و کنار آمدن با شرایط در اشخاص مختلف متفاوت است.

اضطراب را خیلی زیاد تجربه می کنید؟

  علایم و نشانه های متداول بروز اضطراب عبارتند از:
- ناتوانی در تمرکز کردن
- افزایش نگرانی
- ناتوانی در انجام تکالیف و کارها در زمان مشخص - عدم حضور در کلاس
- تغییر خلق و خو و تحریک پذیری
- تنش
- سردرد
- گرفتگی عضلات
- تغییر عادات تغذیه
- بروز اختلالات خواب

عصر ایران 2 :

  - احساس وجود برنامه کنترل و مدیریت صحیح و اصولی بخش مهمی از کنترل و کاهش اضطراب را تشکیل می دهد. آموختن روش های مدیریت مسئولیت ها، پایداری کردن بر اهداف، استراحت کردن و اجرای تکنیک های تمدد اعصاب از جمله مهارت های مدیریت زمان است.

- سعی کنید هدف واحدی برای خود انتخاب کنید که خلق و خوی تان را بهبود ببخشد و از اضطراب تان بکاهد.

- از به تعویق انداختن کارها بپرهیزید. به تعویق انداختن مسئولیت ها و کارها تا دقایق پایانی می تواند بیشتر از زمانی که تکالیف و مسئولیت ها را به موقع انجام دهید اضطراب ایجاد کند. به تعویق انداختن کارها، تکالیف و مسئولیت ها می تواند تاثیر مستقیمی بر کیفیت کار، خواب و خلق و خوی تان بگذارد.

- تمرین عادات خواب خوب می تواند نشان دهد که خوب استراحت کرده اید. محرومیت از خواب می تواند سبب ایجاد مشکلات جسمی و روحی و افزایش اضطراب شود.

- مصرف محرک ها - مثل کافئین - که می توانند سبب ایجاد و تشدید اضطراب شوند را محدود یا متوقف کنید.

- در حین کارهای تان در طول روز، زمانی را برای استراحت و فعالیت های مفید اختصاص دهید. در حین زمان های استراحت کلاس، مطالعه و کار کردن در فضای آزاد قدم بزنید، موسیقی گوش کنید و ... تا ذهن تان استراحت کند.

- نوشتن یادداشت های روزانه را آغاز کنید.میگناir تعداد زیادی از افراد نوشتن یادداشت های روزانه روشی مناسب برای کنترل اضطراب، درک احساسات و تصمیم گیری ها و ... می دانند.

- باید بدانید همه در زندگی شان با محدودیت های گوناگونی مواجه هستند. باید بیاموزید محدودیت های زندگی را بپذیرید و با توجه به آن از خود و دیگران توقع داشته باشید.

- برای اوقات فراغت تان برنامه ریزی کنید. - شوخ طبعی را وارد زندگی تان کنید. خندیدن می تواند بهترین راه کاهش تنش باشد.

- تلاش کنید از دوستان و خانواده تان کمک بگیرید تا بتوانید اضطراب را از خود دور کنید. مطمئن شوید به طور اختصاصی بر تجربیات منفی تمرکز نکنید. سعی کنید به سه چیز مثبتی که در زندگی تان اتفاق افتاده فکر کنید و با دیگران در میان بگذارید.

روشهای مدیریت خشم


مساله را حل کنید آن چند شماره پیش که در مورد حل مساله حرف زدیم، یادتان است. هر موضوعی که باعث خشم شما شده به هر حال یک مشکل است که باید حل شود. به جای داد و بیداد این مساله ها را حل کنید.
خشم و پرخاشگری. احتمالا خیلی از ما فکر می کنیم این دو تا یکی هستند اما اینطور نیست. خشم یک هیجان طبیعی است. همه ما احساس خشم را تجربه می کنیم. حالا بعضی وقت ها شدید، بعضی وقت ها خفیف اما پرخاشگری یک رفتار است.

آدم هایی را که توی خیابان به بهانه ای دست به یقه یا دهان به یقه (!) شده اند. یکی با یکی تصادف کرده، یکی با یکی سر یک مساله مالی دعوا دارد، یکی حس کرده یکی دیگر به او توهین کرده، یکی دیگر که ما نمی بینیمش و صدایش را که ما نمی شنویم، از طریق امواج نامهربان موبایل دارد به گوش این یکی می رساند و این یکی دارد با صدای بلند جوابش را می دهد، یکی دارد به کنار دستی اش که خیلی مهربان کنار هم راه می روند طعنه می زند.

باورش سخت است اما همه این آدم ها دارند به هم «پرخاشگری» می کنند. یکی با دستش، یکی با پایش، یکی با کلمه هایش، یکی با صدایش، یکی با وارونه کردن کلمه هایش.

این پرخاشگری ها هم تبعات دارد. برای یکی این تبعات زود اتفاق می افتد، برای یکی دیر. خلاصه اگر کسی می خواهد ماهرانه زندگی کند، باید روی خشمش لگام بزند و نگذارد خشمش با پرخاشگری بلند شود.

برای این کار اول می خواهیم حرکت پرخاشگرانه را با دور خیلی کند ببینیم و از زوایه دید یک پرخاشگر ببینیم چه اتفاقی دارد می افتد. مثل همیشه راه حل ها را هم می گذاریم آن ته ردیفش می کنیم.

بگذارید قبل از هر چیز تکلیفمان را با دو تا کلمه که در این متن زیاد از آن استفاده می کنیم مشخص کنیم: خشم و پرخاشگری. احتمالا خیلی از ما فکر می کنیم این دو تا یکی هستند اما اینطور نیست.

خشم یک هیجان طبیعی است. همه ما احساس خشم را تجربه می کنیم. حالا بعضی وقت ها شدید، بعضی وقت ها خفیف اما پرخاشگری یک رفتار است.

ما ممکن است خشمگین شدن یک نفر را نبینیم اما حتما پرخاشگری اش را می بینیم. پرخاشگری یعنی کاری که باعث صدمه دیدن خودمان یا دیگران یا اشیا می شود.

معلوم است که در مورد خودمان یا دیگران این صدمه حتما فیزیکی نیست. حتما تا حالا فهمیده اید که همیشه خشمگین شدن به پرخاشگری منتهی نمی شود.

پرخاشگری فقط یکی از نتیجه های محتمل خشمگین شدن است، اصلا در این مطلب می خواهیم بگوییم چطور می شود خشمگین شد اما پرخاشگری نکرد.

نشانه های خشم
راستش خیلی وقت ها ما خودمان هم متوجه نمی شویم چه هیجانی را تجربه می کنیم. الان استرس داریم، بی قراریم یا خشمگینیم؟

خیلی وقت ها به خاطر اینکه خشمگین شدن را چیز بدی می دانیم، اصلا به خودمان اجازه نمی دهیم احساسمان برچسب خشم بخورد و فکر می کنیم اسمش چیز دیگری است. خشم چندین و چند نشانه دارد که روی هم رفته به سه دسته تقسیم می شود؛ نشانه هایی که در بدنمان تجربه اش می کنیم، نشانه هایی که در فکرمان می گذرد و نشانه هایی که نشانش می دهیم:

1- نشانه های بدنی
خشم خفیف و شدید دارد و بنابراین نشانه های بدنی اش هم ممکن است کم و زیاد یا شدید و ضعیف باشد اما اگر این نشانه ها را در بدنتان دیدید، به عنوان یک هشدار از خشمگین شدنتان جدی اش بگیرید:
* احساس داغ شدن و گرما
* احساس انرژی زیاد
* سرخ شدن پوست
* لفرزش در دست ها
* تنفس سریع
* احساس انقباض و فشار در عضله ها
* افزایش ضربان قلب و نبض

2- نشانه های فکری
وقتی که خشمگین می شوید، بیشتر از همیشه غیرمنطقی فکر می کنیم.
در واقع موقع خشمگین شدن قضاوت ما به هم می ریزد. انواع و اقسام این به هم ریختن فکر را اینجا ردیف کرلده ایم:
* تفکر همه یا هیچ: مثلا «همه گذاشته اند توی کار من، من همیشه بدشانسی می آورم.»
* تعمیم بیش از اندازه: مثلا «اینکه الان نمره بدی آورده ام نشان دهنداه خنگی من است.»
* ذهن خوانی: مثلا «این حتما قصدی داشته که اینجور کوبیده به ماشین من.»
* پیشگویی: مثلا «من مطمئنم امروز هم استاد به من گیر می دهد.»
* باید و نباید: مثلا «من باید حال این را بگیرم تا بفهمد نباید اینجور رفتار کند.»
* برچسب زدن: مثلا «این آدم مزخرف دیوانه است که دارد با من این کار را می کند.»

3- نشانه های رفتاری
پرخاشگری نشانه رفتاری خشم است. البته همانطور که گفتیم، خشم می تواند این نشانه را داشته باشد یا نه.

انواع و اقسام پرخاشگری
احتمالا تا می گویند پرخاشگری شما یاد درگیری های فیزیکی می افتید اما ابتدایی ترین تقسیم بندی پرخاشگری، تقسیم آن به کلامی وبدنی است. یعنی ما بعضی وقت ها با کلمه و بعضی وقت ها با فیزیکمان به خودمان یا دیگران ضربه می زنیم. دومین تقسیم بندی، مستقیما یا غیرمستقیم بودن پرخاشگری است.

آیا ما مستقیم به طرف مقابل ضربه می زنیم یا غیرمستقیم؟ سومین تقسیم بندی هم فعال و منفعل بودن پرخاشگری است. در پرخاشگری فعال ما یک کار را انجام می دهیم و پرخاشگری می کنیم اما در پرخاشگری منفعل ما با انجام ندادن کاری اعصاب دیگران را به هم می ریزیم. مثلا با جواب ندادن به تلفن. با این حساب می شود چندین نوع ترکیبی از پرخاشگری را ردیف کرد:

1- پرخاشگری بدنی، فعال، مستقیم
همان تصویر کلیشه ای ما از پرخاشگری: زخمی کردن، مشت زدن، لگد زدن
2- پرخاشگری بدنی، فعال، غیرمستقیم
مثلا گذاشتن تله برای زخمی کردن یک نفر، یا
انکار خشم در دراز مدت افسردگی می آورد. کسانی که خیلی زیاد از مکانیسم انکار استفاده می کنند واقعا باور می کنند «همه چی آرومه و من چقدر خوشبختم» و اینها اما مساله این است که به هر حال بین آدم ها تعارض وجود دارد
اجیر کردن یک آدم برای زدن دیگران
3- پرخاشگری بدنی، منفعل، مستقیم
مثلا قهر کردن به حالت نشسته. هر چه دیگرانه بخواهند ما را بلند کنند، ما بلند نمی شویم.
4- پرخاشگری بدنی، منفعل، غیرمستقیم
مثلا حرکت نکردن همراه با یک گروه
5- پرخاشگری کلامی، فعال، مستقیم
مثلا فحش دادن یا توهین به دیگران 6- پرخاشگری کلامی، فعال، غیرمستقیم مثلا پخش شایعات بی اساس در مورد یک نفر
7- پرخاشگری کلامی، منفعل، مستقیم مثلا جواب ندادن به یک نفر
8- پرخاشگری کلامی، منفعل، غیرمستقیم مثلا وقتی کسی از ما انتقاد می کند، نظر خودمان را نگوییم. با خشم چه کار می کنیم؟

آدم های مختلف در مواجهه با خشمشان چه کار می کنند؟ خود شما وقتی که خشمگین می شوید چه کار می کنید؟

احتمالا چندین و چند نوع واکنش یادتان می آید اما همه اینها را می توان در چند دسته بزرگ تقسیم بندی کرد:

1- خشمگین شدن را انکار می کنیم بعضی وقت ها ما کلا از اساس می زنیم زیرش و می گوییم من اصلا خشمگین نیستم. همان دیالوگ معروف آدمی که با صورت برافروخته و لحن تند و تن بالا می گوید «من عصبانیم؟ من عصبانی ام؟!!!»

دقیقا استفاده از همین مکانیسم انکار است. جالب است بدانید که انکار خشم در دراز مدت افسردگی می آورد. کسانی که خیلی زیاد از مکانیسم انکار استفاده می کنند واقعا باور می کنند «همه چی آرومه و من چقدر خوشبختم» و اینها اما مساله این است که به هر حال بین آدم ها تعارض وجود دارد و این تعارض ها خشم می آورد و اگر آنها را حل نکنیم، آنقدر روی هم تلنبار می شوند که یکدفعه می ترکیم.البته از خشم می ترکیم و نه چیز دیگر.

2- فرو خوردن خشم بعضی ها خشم خودشان را تجربه می کنند اما بعدش فوری آن را پنهان می کنند و بعدش هم خودخوری می کنند حالا یا از طرف مقابل می ترسند یا از ابراز خشم.

این شیوه هم در دراز مدت جسم و روان ما را به هم می ریزد. کسانی که خشم خودشان را پنهان می کنند، باور دارند که نباید به منبع اختلاف نزدیک شد، نباید در موردش حرف زد. باید از آن دوری کرد و خلاصه گنداب را به هم نزد. این شیوه هم در دراز مدت خشم های پنهان شده را رویهم تلنبار می کند و هم اختلافات بین آدم ها را بیشتر می کند.

3- جابجایی بعضی وقت ها ما خشممان را جابجا می کنیم. مثلا در محل کار از رییسمان عصبانی می شویم، می رویم توی خانه با بابایمان دعوا می کنیم و بالعکس. جابجایی اصلا روش همیشگی خوبی نیست چون آن بنده خدایی که ما به او پرخاشگری می کنیم، اصلا نمی داندن که چرا سیبل خشم ما شده است.

چطور خشمگین شویم اما پرخاشگری نکنیم؟

خب! تا حالا هر چه گفتیم، شیوه هایی بود که در کوتاه مدت ممکن بود جواب دهد اما در بلندمدت خود ما یا دیگران را نابود می کند. هم یعنی اینکه آسیب جسمی و روانی به ما می زند اما چطور می شود عصبانی شد اما پرخاشگری نکرد، سرکوب هم نکرد، فرو هم نخورد و جابجا هم نمرد. می شود؟ بله می شود.

1- خشمتان را بگویید بهترین شیوه برای ابراز خشم این است که بروید توی روی طرفی که شما را عصبانی کرده بایستید و بگویید که از او عصبانی هستید. یادتان باشد این جمله ها را با «من» شروع کنید ونه با «تو». نگویید «تو من را عصبانی کردی» بگویید «من عصبانی هستم چون تو فلان کار را کردی» یا «من عصبانی هستم چون فلان شرایط پیش آمده است.»

2- مساله را حل کنید آن چند شماره پیش که در مورد حل مساله حرف زدیم، یادتان است. هر موضوعی که باعث خشم شما شده به هر حال یک مشکل است که باید حل شود. به جای داد و بیداد این مساله ها را حل کنید. شیوه مفصلش را باید بروید در همان شماره بخوانید اما خلاصه اش این است که اول مشکل را تعریف کنید، بعد هر راه حلی که به ذهنتان می رسد را برایش ردیف کنید، بعد برای هر راه حل امتیاز بگذارید. امتیازها را هم بر اساس خوبی ها و بدی های هر راه حل بدهید. بعد راه حل ها را بر اساس امتیاز اولویت بندی کنید و در عمل اولین راه حل را آزمایش کنید. اگر جواب نداد هم بروید سراغ راه حل های اولویت های بعدی.

3- جرات داشته باشید وقتی می خواهند حق شما را بگیرند به جای اینکه پرخاشگرانه عمل کنید، می توانید قاطعانه اما محترم باشید. برای این کار اول خودتان را بگذارید جای دیگران و این خود را به جای دیگران گذاشتن را به زبان بیاورید. مثلا بگویید: «می دانم که عجله دارید ...» بعد استدلال کنید: «اما چون اینجا صفیه و من از شما جلوترم....» و بعد اعلام کنید «... لطفا برید عقب تر بایستید». نیازی نیست دست به یقه بشوید و یا خودخوری کنید. والا!

4- ریلکسیشن کنید بعضی وقت ها نشانه های بدنی خشم ما خیلی شدید است. در این مواقع یکی از بهترین مسکن ها برای بدن ما استفاده از ریلکسیشن است. خشم آنقدر بدن ما را منقبض می کند که خودمان هم دیگر متوجه غیرعادی بودنش نیستیم. برای اینکه ذهن آرامی داشته باشیم، می توانیم میانبر بزنیم و بدنمان را آرام کنیم. برای ریلکسیشن برنامه های مفصلی وجود دارد اما خلاصه اش این است که اول همه عضله های قابل کنترل بدنتان را تصور کنید. بعد از نوک انگشت های پا تا فرق سر یکی یکی هر کدام را منقبض و بعد منبسط کنید. این کار را بهتر است به صورت دراز کشیده انجام دهید. به پیشانی که رسیدید، دیگر بدنتان کاملا در حالت ریلکس قرار دارد و شما می توانید فارغ از نشانه های بدنی خشم یک تصمیم غیرپرخاشگرانه بگیجرید.

5- فکرتان را درست کنید یک بار دیگر به نشانه های فکری پرخاشگری نگاه کنید. یادتان باشد که همه این فکرهای غیرمنطقی می تواند شما را خشمگین تر کند و احتمال پرخاشگری تان را ببرد بالا. لطفا هر کدام از این فکر ها را یک بار دیگر ببرید زیر نمودار و ببینید که چقدر منطقی هستند. آیا دنیا فقط سیاه و سفید است؟ آیا همه آدم ها همان برچسب های شخصیتی که ما به آنها می زنیم را دارند؟ البته به این راحتی نیست. تغییر دادن این فکرها اما وقتی تغییرش دادید، مطمئن باشید کمتر از دیگران عصبانی می شوید.

سلف سرویس زندگی


این داستانی است درمورد اولین دیدار "امت فاکس"، نویسنده و فیلسوف معاصر، ‌از آمریکا، هنگامی که برای نخستین بار به رستوران سلف سرویس رفت.
  وی که تا آن زمان هرگز به چنین رستورانی نرفته بود، در گوشه ای به انتظار نشست، با این نیت که از او پذیرایی شود.
اما هرچه لحظات بیشتری سپری میشد، ناشکیبایی او از اینکه میدید پیشخدمتها کوچکترین توجهی به او ندارند، شدت گرفت.
از همه بدتر اینکه مشاهده میکرد کسانی که پس از او وارد شده بودند، در مقابل بشقابهای پر از غذا نشسته و مشغول خوردن بودند.
 
وی با ناراحتی به مردی که بر سر میز مجاور نشسته بود، نزدیک شد و گفت: من حدود بیست دقیقه است که در ایجا نشسته ام بدون آنکه کسی کوچکترین توجهی به من نشان دهد. حالا میبینم شما که پنج دقیقه پیش وارد شدید، با بشقابی پر از غذا در مقابل من، اینجا نشسته اید! موضوع چیست؟ مردم این کشور چگونه پذیرایی میشوند؟
 
مرد با تعجب گفت: اینجا سلف سرویس است، سپس به قسمت انتهایی رستوران، جایی که غذاها به مقدار فراوان چیده شده بود، اشاره کرد و ادامه داد به آنجا بروید، یک سینی بردارید هر چه میخواهید انتخاب کنید، پول آنرا بپردازید، بعد اینجا بنشینید و آنرا میل کنید!
 
امت فاکس که قدری احساس حماقت میکرد، دستورات مرد را پی گرفت، اما وقتی غذا را روی میز گذاشت، ناگهان به ذهنش رسید که زندگی هم در حکم سلف سرویس است. همه نوع رخدادها، فرصتها، موقعیتها، شادیها، سرورها و غم ها در برابر ما قرار دارد، درحالی که اغلب ما بی حرکت به صندلی خود چسبیده ایم و آنچنان محو این هستیم که دیگران در بشقاب خود چه دارند و دچار شگفتی شده ایم از اینکه چرا او سهم بیشتری دارد که هرگز به ذهنمان نمیرسد خیلی ساده از جای خود برخیزیم و ببینیم چه چیزهایی فراهم است، سپس آنچه میخواهیم برگزینیم.
 
وقتی زندگی چیز زیادی به شما نمیدهد، به دلیل آنست که
شما هم چیز زیادی از او نخواسته اید

برای زن کفر است و برای مرد ایمان!


غیرت و حمیت صفتی است که در مرتبه بسیار بالا قرار دارد؛ انسان غیور مورد علاقه و محبت پروردگار است زیرا که در برابر فحشاء و بی بندباری زن و فرزند و جامعه بی تفاوت نمی باشد.
جهان: ‌غیرت یکی از صفات و ویژگی‌های طبیعی انسان است. هر کس به صورت غریزی و فطری از آن برخوردار است. 

غیرت عبارت است از تنفر طبیعی انسان از مشارکت دیگران در چیزی که محبوب او است.(۱) وجود این صفت باعث آن می‌شود که آدمی از آنچه که دوست می‌دارد و یا وظیفه محافظت از آن بدو سپرده شده است، نگاهبانی نماید. 


غیرت

قال علی علیه السلام : غَیْرَةُ الْمَرْأَةِ کُفْرٌ وَغْیْرَةُ الرَّجُلِ إیمَانٌ.(۲) غیرت زن کفر است، و غیرت مرد ایمان.

شاید در نگاه اول، نتوان دریافت که مراد آن حضرت از بیان این کلمات چه بوده و تصور نمود که چنین کلامی، نشانگر دیدگاه تبعیض آمیز اسلام و پیشوایان دینی نسبت به زنان می باشد، اما با کمی دقت، چنین تصوری از بین خواهد رفت.

با بررسی سخن عرب زبانان، به این نکته پی خواهیم برد که آنان واژه "غیرت" را در مواردی به کار می گیرند که حساسیت و عکس العمل شدیدی نسبت به موضوعی پدید آید.ضمناً باید توجه کرد که ایمان و کفر به دو مرحله اعتقادی و عملی تقسیم می شود ، ممکن است فردی به لحاظ اعتقادی ، مطلبی را پذیرفته باشد اما به جهت عملی به لوازم آن پایبند نباشد لذا در اینجا دچار کفر عملی خواهد شد که این کفر به معنی کفر اعتقادی نیست اما انسان مومن و مسلمان ملزم است که میان اعتقاد و عمل، ملازمه ایجاد کند. منظور از «کفر» در روایاتی مانند این حدیث «غیرت زن کفر است» کفر عملی می باشد.

در روایات اسلامی آمده است که خدای تعالی دارای صفت غیرت است . انسان‌های غیور را دوست دارد. به دلیل وجود همین صفت بود که کارهای زشت را حرام نموده است.«قال الصادق(علیه السلام): ان الله غیور یحب کل غیور و من غیرته حرم الفواحش ظاهرها و باطنها».(۳)

قال علی علیه السلام :"وَإِیَّاکَ وَالتَّغایُرَفِی غَیْرِ مَوْضِعِ غَیْرَةٍ، فَإِنَّ ذلِکَ یَدْعُوالصَّحِیحَةَ إِلَى السَّقَمِ، وَالْبَرِیئَةَ إِلَى الرِّیَبِ"(۴) بر حذر باش از اینکه در غیر جائیکه باید غیرت به‏خرج داد اظهار غیرت کنى،(که نشانه سوء ظن تو نسبت‏به او باشد)زیرا اظهار بى اعتمادى و سوء ظن،زنان را به ناپاکى،و بی گناهان را به آلودگى‏ سوق مى ‏دهد.

غیرت صفتی است که مردها لازم است تحصیل کنند تا نسل ها حفظ شود. اما زنان بالفطره به حفظ نسل علاقه دارند. احتیاج به پاسبانی به نام غیرت ندارند. امام علی (علیه السلام) نه غیرت صحیح بانوان را مورد انتقاد قرار داده و نه بر غیرت نادرست مردان، مهر تأیید می نهد

امام علی (علیه السلام) در این سخنان، به نکته روان شناسی مهمی اشاره کرده و حساسیت های بی مورد برخی مردان را که به بهانه غیرت ورزی، همسران خود را از هرگونه فعالیت اجتماعی باز می دارند، مورد انتقاد قرار داده است.

وقال علی علیه السلام : " قَدْرُ الرَّجُلِ عَلَى قَدْرِ هِمَّتِهِ، وَصِدْقُهُ عَلَى قَدْرِ مُرُوءَتِهِ، وَشَجَاعَتُهُ عَلَى قَدْرِ أَنَفَتِهِ،عِفَّتُهُ عَلَى قَدْرِ غَیْرَتِهِ"(۵) اندازه هر کس به اندازه همت او است.و صداقت هر کس به اندازه‏شخصیت او است.و شجاعت هر کس به اندازه زهد و بى‏اعتنائى او(بارزشهاى‏مادى)است.و عفت هر کس به اندازه غیرت او است.

غیرت دینی خود نعمت ارزشمندی است که نصیب همه کس نشود، بسیاری از اشخاص هستند که اگر به ناموس و مقدسات مذهبشان هتاکی شود کوچکترین عکس العملی از خود نشان نمی دهند و مانند مردگان بی حرکت و بدون احساس از کنار آن می گذرند.


انواع غیرت


غیرت بر دو قسم است:

۱-غیرت در مورد دین و دینداری؛ ۲- غیرت نسبت به ناموس.

غیرت درباره دینداری این است که انسان در برابر اهانت به دین و یا عمل نشدن به دستورهای دین دلسوزی کند. نسبت به آن بی اعتنا نباشد. برای حفظ ارزش‌های اسلامی و رشد و گسترش آن در جامعه بشری کوشش نماید. امر به معروف و نهی از منکر را که از وظایف مهم اسلامی است،‌ ترک نکند.در تاریخ گذشته خاصه در زندگانی شیعیان و دوستداران مکتب اهل بیت علیهم السلام غیرت دینی را به خوبی می توان مشاهده کرد که اکثراً به جرم غیرت نسبت به معتقدات و مقدسات خود در حبس ها و شکنجه ها به سر می بردند و یاسر به دار می شدند.

غیرت در مورد ناموس به این است که بر محافظت زن و دختر و خواهران خود بکوشد؛ از بیرون رفتن بی جهت آنان جلوگیری کند؛ از مناظر شهوت آلود منع کند؛ از پوشیدن لباس نازک و تن نما آنان را بر حذر دارد؛ آنان را از گفتگو با نامحرمان منع کند. همواره سفارش به تقوا و حفظ حجاب نماید، تا آبروی خانوادگی و اجتماعی ‌آنان محفوظ بماند.


کلام آخر:
غیرت صفتی است که مردها لازم است تحصیل کنند تا نسل ها حفظ شود. اما زنان بالفطره به حفظ نسل علاقه دارند. احتیاج به پاسبانی به نام غیرت ندارند. امام علی (علیه السلام) نه غیرت صحیح بانوان را مورد انتقاد قرار داده و نه بر غیرت نادرست مردان، مهر تأیید می نهد.


پی نوشت ها:
۱-مجمع البحرین، ج۳، ص۳۴۶.

۲-نهج البلاغه ،حکمت ۱۲۴

۳- میزان الحکمه ح۱۵۲۶۳.

۴-نهج البلاغه،نامه ۳۱

۵-همان،حکمت ۴۷

چربی سوز می‌خواهید؟ این‌ها را میل کنید


در مصرف هیچ ماده‌ی غذایی زیاده‌روی نکنید. صبور باشید و با اراده‌ی تمام به سوی خوش اندامی گام بردارید.

کلسیم و محصولات لبنی

اگر شیر نوش جان می‌کنید تا استخوان‌هایتان محکم‌تر شود این نکته را هم در نظر داشته باشید که شیر ضد اشتهاست. یعنی به راحتی شما را سیر می‌کند. باید بدانید افرادی که با کمبود کلسیم مواجه هستند چربی‌های بیشتری ذخیره می‌کنند و کمتر می‌توانند اشتهای خود را کنترل کنند. خانم‌های زیر 50 سال و آقایان زیر 70 سال باید روزانه حدود 1000 میلی گرم کلسیم جذب کنند. حتماً می‌دانید که محصولات لبنی منبع فوق‌العاده کلسیم هستند.

باید این را هم بدانید که این مواد غذایی مفید باعث تحریک متابولیسم یا همان سوخت و ساز چربی‌ها می‌شوند. نتایج پژوهش‌ها نشان می‌دهد میزان چربی‌های افراد چاقی که روزانه 3 محصول لبنی مصرف کرده‌اند به طور قابل توجهی کاهش یافته است. اگر مصرف محصولات لبنی و جذب کلسیم با کاهش میزان کالری‌های دریافتی همراه باشد شما به راحتی وزن کم می‌کنید.

نتایج پژوهش‌هایی که در سال 2010 انجام شده نشان می‌دهد نوشیدن شیر بدون خامه بعد از ورزش نه تنها به آب شدن چربی‌ها کمک می‌کند بلکه باعث می‌شود که قدرت عضلانی بالا رفته و بافت‌های استخوانی تقویت شود. توصیه می‌کنیم روزانه سه پیاله از محصولات لبنی بدون چربی میل کنید و ورزش را در برنامه‌ی روزانه‌تان بگنجانید.


روغن نارگیل

در دنیای لاغری و خوش اندامی چربی‌های اشباع شده آوازه‌ی خوبی ندارند اما چربی‌های موجود در نارگیل می‌تواند به لاغری شما کمک کند. نتایج پژوهشی که در سال 2009 در برزیل انجام شد نشان داد مصرف روغن نارگیل تأثیر خوبی روی آب شدن چربی‌های شکمی افراد چاق داشته است. البته توجه داشته باشید میزان چربی‌های اشباع شده نباید بیش از 10 درصد چربی‌های دریافتی روزانه را تشکیل دهند. بهتر است روغن نارگیل یا شیر در الویت قرار بگیرد.

 

اسیدهای چرب اشباع نشده

اسیدهای چرب اشباع نشده‌ی مونو انباشتگی چربی‌های دور شکم را کاهش می‌دهند. برای همین توصیه می‌کنیم که روزانه مقداری از این چربی‌ها را مصرف کنید. برای یادآوری باید بگوییم که این اسیدهای چرب در زیتون، روغن زیتون، گردو، دانه ها و مغزها، شکلات سیاه و آووکادو وجود دارد. توجه داشته باشید که اسیدهای چرب اشباع نشده ی پُلی موجود در ماهی و دانه ها و مغزهای روغنی نیز به خوش اندامی شما کمک زیادی می‌کنند.

در واقع افرادی که چربی‌های اشباع نشده ی بیشتری مصرف می‌کنند متابولیسم بدنشان بالاتر است و کالری‌های بیشتری می‌سوزانند. توجه داشته باشید در حالت کلی سوخت و ساز این چربی‌ها راحت‌تر و سریع‌تر از چربی‌های اشباع شده صورت می‌گیرد.

معمولاً ما اسیدهای چرب امگا 6 بیشتری نسبت به امگا 3 ها مصرف می‌کنیم. حتماً سعی کنید مصرف امگا 3 ها را بالا ببرید. برای این کار از مصرف تخم کتان، گردو، لوبیا، ماهی آزاد و روغن زیتون غافل نشوید. توجه داشته باشید که امگا 3 ها خواص ضدالتهابی دارند و برای پیشگیری از بیماری‌های قلبی عروقی و افسردگی موثرند. میزان نیاز خانم‌ها به امگا 3 ها روزانه 1.1 گرم است و این میزان برای آقایان 1.6 گرم تخمین زده شده است.

 

پروتئین‌ها

پروتئین برای سلامت پوست، مو، ناخن، استخوان‌ها، عضلات و غیره لازم و ضروری است. از این گذشته این مواد مغذی مفید برای کاهش وزن و خوش اندامی نیز موثرند. نتایج پژوهشی که در سال 2002 در آمریکا انجام شد نشان می‌دهد که پروتئین‌ها باعث ایجاد سیری شده و سرعت متابولیسم را بعد از صرف غذا بالا می‌برند. به عقیده‌ی متخصصان میزان نیاز روزانه‌ی خانم‌ها به پروتئین 40 گرم و برای آقایان 56 گرم می‌باشد.

 

ویتامین سی

از همان کودکی شنیده‌اید که مصرف ویتامین C برای پیشگیری از سرماخوردگی مفید است. اما آیا می‌دانید همین ویتامین برای لاغری هم موثر است؟ نتایج پژوهش‌هایی که در کانادا انجام شده نشان می‌دهد که کمبود برخی از مواد مغذی ضروری بدن باعث بروز چاقی و اضافه وزن می‌شود. در واقع افرادی که از کمبود منیزیم، زینک، ویتامین C و یا ویتامین E رنج می‌برند میل بیشتری به ذخیره‌ی چربی‌ها داشته و چاق‌تر می‌شوند. این ذخیره‌ی چربی‌ها به ویژه در ناحیه‌ی شکم بیشتر است. باید بدانید که خانم‌ها باید روزانه 75 میلی گرم و آقایان 90 میلی گرم ویتامین C دریافت کنند.

 

عسل

به عقیده‌ی برخی از متخصصان اگر عسل که یک ماده‌ی قندی طبیعی است جایگزین قند شود سرعت افزایش وزن و ذخیره‌ی چربی‌ها کاهش می‌یابد. عسل خواص ضدباکتریایی و ضد ویروسی دارد و برای خوش اندامی نیز مفید است. باید بدانید که این ماده غذایی شیرین و پرطرفدار میزان قند خون را ثابت نگه می‌دارد و سیستم ایمنی بدن را تقویت می‌کند. اگر مقداری دارچین هم به عسلتان اضافه کنید تأثیر چربی سوزی آن چند برابر می‌شود.

 

کاکائو

شکلات‌های سیاهی که کاکائوی بیشتری دارند سرشار از آنتی اکسیدان های فنولیک بوده و خدمت زیادی به سلامتی ما می‌کنند. به عقیده‌ی متخصصان کاکائو عصب‌ها را از آسیب و التهاب دور می‌کند، مقاومت پوست را در برابر آسیب‌های اشعه های ماورای بنفش بالا می‌برد، سیری طولانی مدتی ایجاد کرده و خلق و خوی شما را بهتر می‌کند. اگر می‌خواهید ذخیره و انباشتگی چربی‌ها را کاهش دهید از مصرف کاکائو غافل نشوید و در عین حال در مصرف آن زیاده‌روی هم نکنید.


فیبرها

سالیان سال است که متخصصان لاغری توصیه می‌کنند وعده‌ی غذایی را با مصرف سالاد آغاز کنید. می‌پرسید چرا؟ به خاطر اینکه سالاد سرشار از فیبر بوده و برای همین احساس سیری ایجاد می‌کند و شما را از پرخوری و زیاده‌روی دور نگه می‌دارد. از مصرف سالاد در وعده های غذایی خود غافل نشوید. در این صورت علاوه بر جذب ویتامین‌های لازم گام موثری برای لاغری و خوش اندامی خود نیز بر می‌دارید.

 

سرکه

سرکه شاخص گلیسمی غذاهایی که مصرف کرده‌اید را پایین می‌آورد. یعنی میزان قندی که از طریق مصرف مواد غذایی وارد خون شده است را کاهش می‌دهد. نتایج یک پژوهش ژاپنی که در سال 2009 انجام شد نشان می‌دهد سرکه جلوی انباشتگی چربی‌ها را می‌گیرد. باید بدانید که فیبرها و سرکه دو سلاح موثر برای کاهش اشتها و همچنین چربی سوزی هستند. پس سالادهایتان را با سرکه مصرف کنید.

۵ خاصیت باورنکردنی کاهو

افکار:


۱. منبع ویتامین آ
 
کاهو منبع غنی ویتامین ها است. کاهو خام و تازه حاوی مقادیر قابل توجهی ویتامین A و بتا کاروتن (بتاکاروتن ها در داخل بدن تبدیل به ویتامین A می شوند) است. ویتامین A با افزایش لایه های مخاط به داشتن پوست سالم کمک کرده و برای بینایی خوب است.
 
۲. جلوگیری از لکه های تدریجی در افزایش سن
 
کاهو حاوی زیکسانتین است که جذب شبکیه شده و باعث ارتقاء بینایی می شود. زیکسانتین همچنین حاوی ویژگی های آنتی اکسیدان است که از بیماری های لکه دار شدن در اثر بالارفتن سن جلوگیری می کند. همچنین از آب آوردن چشم جلوگیری می کند. فالانوئید موجود در کاهو از سرطان ریه و دهان جلوگیری می کند.
 
۳. محکم کردن استخوان ها
 
کاهو حاوی ویتامین K است که با افزودن تراکم استخوان ها موجب تقویت استخوان شده و از پوکی استخوان جلوگیری می کند. ویتامین K همچنین آسیب های مغزی عصبی را کاهش داده و در نتیجه از بیماری آلزایمر جلوگیری می کند.
 
۴. ارتقاء باروری
 
کاهو تازه مقادیر زیادی اسید فولیک و ویتامین اسید فولیک و ویتامین C است. اسید فولیک در طول بارداری جنین را سالم نگه می دارد. همچنین به ارتقاء سلامت تولید مثل زنان و مردان کمک می کند. بنابراین برای تقویت باروری موثر است. ویتامین C سیستم ایمنی بدن را ارتقاء داده و در برابر عفونت ها مقاومت می کند.
 
۵. منبع مواد معدنی
 
کاهو منبع غنی انواع مواد معدنی نظیر آهن، منیزیم، مس ، کلسیم و پتاسیم است که موجب ارتقاء سوخت و ساز بدن می شود. پتاسیم به داشتن فشار خون تحت کنترل کمک کرده و با تنظیم تعادل مایعات بدن موجب سلامت قلب می شود. کلسیم موجود در آن استخوان و دندان ها را محکم می کند. مس و آهن موجب تولید سلول های خونی در بدن می شود.
 
اگرچه کاهو بسیار برای سلامتی مفید است ولی باید قبل از مصرف آن به صورت خام یا پخته احتیاط کنید. کاهو یکی از سبزیجاتی است که بسیار مستعد آفت است. بنابراین قبل مصرف به طور کامل آن را با آب سرد بشویید.