وصیت

آنچه دوست دارم فرزندانم بدانند

وصیت

آنچه دوست دارم فرزندانم بدانند

رابطه سحرخیزی با افزایش روزی

شخصی به امام صادق(ع) عرض کرد: من نمی‌توانم با دستم کار کنم و راه تجارت را نیز به خوبی نمی‌دانم و اکنون محروم محتاج هستم. آن حضرت فرمود: کارگری کن و بر سر خود بار ببر تا بی‌نیاز شوی!

به گزارش فارس، سحرخیزی و کسب روزی حلال از جمله اموری است که سیره بسیاری از پیامبران و ائمه اطهار علیهم‌السلام بوده و احادیث فراوانی نیز در این خصوص وارد شده است که در این نوشتار به گزیده‌ای از این احادیث که در کتاب گران‌سنگ «مفاتیح‌الحیات» علامه جوادی آملی آمده است اشاره می‌کنیم.



اهمیت سحرخیزی و کار

رسول خدا صلی الله علیه و آله می‌فرماید: سحرخیزی مبارک است و همه نعمت‌ها به ویژه، روزی را می‌افزاید.۱ همچنین آن حضرت می‌فرماید: صبحگاهان در پی نیازمندی‌هایتان بروید چرا که آسان به دست می‌آیند.۲

امیرمؤمنان علیه‌السلام می‌فرماید: صبح زود در پی روزی رفتن، روزی را افزون می‌کند۳ و کسی که خواستار جاودانگی است -که جاودانگی وجود ندارد- باید سحرخیز باشد۴ و هیچ سحرخیزی در اره خدا برتر از سحرخیزی برای تأمین معاش فرزندان و خانواده نیست.۵

از امام صادق علیه‌السلام روایت شده است که ایشان می‌فرماید: جدیت و تلاش کنید! هرگاه نماز صبح گزاردید و بازگشتید صبحگاهان در پی روزی روید و کسب حلال کنید چراکه خدای عزّ و جل روزیتان دهد و یاریتان رساند۶؛ سپس فرمود: امام سجاد علیه‌السلام هنگام صبح در پی روزی بیرون می‌رفت، پرسیدند: ای فرزند رسول خدا کجا می‌روی؟ فرمود: برای پذیرش صدقه برای خانوده‌ام. پرسیدند: آیا برای خانواده‌ات صدقه می‌پذیری؟ فرمود: هر که کسب حلال کند صدقه عائله خود را از خدا می‌پذیرد و به آنان می‌رساند.۷



کارگری، سیره انبیا و اولیا

خداوند متعال در قرآن کریم درباره حضرت داود (ع) می‌فرماید: و به او فن زره‌سازی را که به سود شماست آموختیم، تا شما را در جنگ‌هایتان از آسیب‌های سخت سلاح‌ها حفظ کند، پس آیا شما سپاسگزار نعمت‌های ما خواهید بود؟ ۸

نبی اکرم صلی الله علیه و آله فرمود: هیچ غذایی بهتر از غذای فراهم آمده از کار خویش نخورد و داود پیامبر نیز از دسترنج خود می‌خورد.۹

حضرت علی علیه‌السلام می‌فرماید: خدای عزّ و جل به داود نبی(ع) وحی فرمود که تو بنده خوبی هستی به شرط آنکه از بیت‌المال ارتزاق نکنی و با دستان خویش کار کنی. داود علیه‌السلام چهل روز گریست؛ آن گاه خدا به آهن وحی فرمود که برای بنده‌ام داود نرم شو، آهن به فرمان خدا برای او نرم شد و از این رو حضرت داود (ع) هر روز زرهی می‌ساخت و آن را به هزار درهم می‌فروخت و از بیت‌المال بی‌نیاز شد.۱۰

رسول خدا صلی الله علیه و آله هم سنگی را بر شانه خود حمل کرد و در یکی از دیوارهای باغ خود به کار برد که آن سنگ هنوز در آنجا هست.۱۱



پرهیز از تنبلی و کم همتی

امام علی (ع) می‌فرماید: اگر کار، سخت و توان‌فرسا است، بی‌کاری دایمی هم فسادآور است.۱۲

حضرت صادق(ع) خطاب به فرزندش می‌فرماید: از دو خصلت تنبلی و بی‌حوصلگی (بیقراری) بپرهیز که این دو مانع بهره‌گیری تو از دنیا و آخرت می‌شوند.۱۳

همچنین می‌فرماید: سست نباش تا آن که تو را می‌شناسد تحقیرت نکند۱۴، منفورترین مردم نزد خدا کسی است که شب خواب و روز بیکار باشد.۱۵

ابن عباس می‌گوید: حضرت رسول (ص) هرگاه کسی را می‌دید و از او خوشش می‌آمد می‌پرسید: آیا حرفه‌ای داری؟ اگر می‌گفت: نه، می‌فرمود: از چشمم افتاد. پرسیدند: چرا ای رسول خدا؟ فرمود: چون هرگاه مؤمن دارای حرفه‌ای نباشد به ناچار از دینش برای تأمین زندگی‌اش بهره می‌برد (دین فروشی می‌کند)۱۶



پی‌نوشت‌ها:

۱- بحارالانوار، ج۷۳، ص۳۱۸

۲- کتاب الخصال، ج۲، ص۳۹۴

۳- وسائل الشیعه، ج۱۵، ص۳۴۸

۴- عیون اخبار الرضا(ع)، ج۲، ص۳۸

۵- دعائم الاسلام، ج۲، ص۱۵

۶- الکافی، ج۵، ص۷۹

۷- همان، ج۴، ص۱۲

۸- سوره انبیاء، آیه ۸۰

۹- کنزالعمال، ج۴، ص۸

۱۰- الکافی، ج۵، ص۷۴

۱۱- همان، ص۷۶ و ۷۷

۱۲- الارشاد، ج۱، ص۲۹۸

۱۳- الکافی، ج۵، ص۸۵

۱۴- تحف العقول، ص۳۰۴

۱۵- الکافی، ج۵، ص۷۲

۱۶- بحارالانوار، ج۸۴، ص۱۵۸


برداشت از سایت الف . آی آر

فکرهای نو ، زندگی زیبا

امروزه شاهد رقابت‌های فشرده جوامع گوناگون برای دستیابی به جدیدترین فناوری و منابع قدرت هستیم. افراد تیزهوش، خلاق و صاحبان اندیشه‌های نو، به مثابة گران بهاترین سرمایه‌ها، از جایگاه بسیار والا و ارزشمندی برخوردار هستند.

خلاقیت

انسان برای خلق نشاط و پویایی در زندگی نیازمند نوآوری و ابتکار است، خلاقیت فرآیند ذهنی است که در یک فرد معین و در زمانی مشخص دیده می‌شود و نتیجة آن تولید یک اثر یا فکر جدید است که ممکن است به تولید بی‌انجامد. خلاقیت، زندگی انسان را زیبا می‌کند و طراوت و شادابی دلنشینی به وجود می‌آورد. انسانهای خلاق هر روز با فکرهای نو و اندیشه‌های تازه، تجربه‌ای جدید کسب می‌کنند و با هیجان بسیار زیبایی از زندگی لذت می‌برند. این گونه افراد همواره به دنبال مسیرهای ناشناخته‌ای می‌گردند که میان‌برهای کم هزینه‌ای برای کشف ایده‌های بزرگ است. یکی از بهترین راه‌ها برای رشد خلاقیت، خیره شدن در آن حوزه است. با داشتن درک عمیق از موضوع، بهتر قادر خواهید بود که به تفکر در بارة راه حل‌های ابتکاری و نوآورانه برای مسائل بپردازید.

خلاقیت فرآیند به وجودآوردن چیزی است که بدیع و تازه و در عین حال با ارزش باشد. خلاقیت به معنی یافتن راه حل‌های جدید برای حل مشکلات و نزدیک شدن به شرایط است.

فرد برای تقویت مهارت‌های خلاقانه خود باید آمادة نوعی خطرپذیری در حوزة فعالیتش باشد.

خلاقیت، مهارتی نیست که فقط منحصر به هنرمندان و یا نویسندگان باشد، بلکه مهارت سودمندی است که در همة مردم می‌تواند وجود داشته باشد. فرد جویای ابتکار باید نسبت به رشد خلاقیتش متعهد باشد یعنی خود را به طور کامل وقف رشد و توسعة توانایی‌های خود کند. فرد باید باور داشته باشد که خلاقیت به نوبة خود با ارزش است و به مرور زمان باعث بروز زمینه‌های رشد در خصوص ایجاد ابزارهای کارآمد می‌شود. البته گاهی ممکن است تلاشهای فرد به موفقیت نرسد امّا تقویت استعداد و دستیابی به مهارتهای تازه در زمان‌های آتی باعث ایجاد پیروزمندی هایی در زندگی می‌شود.

در نظر گرفتن زمان لازم برای رشد استعداد خلاقانه در فرد برای او امری مهم تلقی می‌شود زیرا باعث زمان‌بندی برای پروژ‌ه‌های خلاقانه می‌گردد.

فرد خلاق باید نگرش منفی راجع به توانایی‌هایش را کنار بگذارد، زیرا افکار منفی و انتقادی می‌تواند مانع رشد مهارت‌های فردی گردد.

کسی که در زندگی خود با ترس دست و پنجه نرم کرده و بر آن پیروز شده‌است به نوعی ترس از اشتباه کردن و شکست خوردن ندارد و چنین افکار و احساسی اگر به سراغش بیاید به این نکته ایمان دارد که اشتباهات بخشی از فرآیند زندگی هستند که گاهی مواقع اگر در مسیر خلاقیت هدایت شوند فرد را به هدف خود می‌رسانند.
اشتباهات بخشی از فرآیند زندگی هستند که گاهی مواقع اگر در مسیر خلاقیت هدایت شوند فرد را به هدف خود می‌رسانند

برای به دست آوردن ایده‌های جدید باید فکر را به فعالیت مستمر دعوت کرد و اجازه داد انواع افکار ریز و درشت به ذهن هجوم بیاورند تا از میان آنها یکی بر حسب موقعیت انتخاب شود. فردی که دارای فکر مبتکر است نباید انتظار داشته باشد که خلاقیت یکباره رخ بدهد، بلکه باید به دنبال منابع جدید الهام‌ بخش برای بدست آوردن انگیزه‌های تازه که نهایتاً به تولید می‌انجامد باشد.

یک فرد نباید ذهن خود را به یک عنصر واحد در طول زمان‌های متمادی محصور کند، بلکه همواره باید از چیزی که پیش‌ رو دارد در جهت ساخت پدیده‌های بعدی بهره گیرد.
خلاقیت

چیزی که باید همواره در زندگی مد نظر باشد این است که ذهن خالی، برای پذیرش و یادگیری فنون جدید آماده است.در خلق یک اثر سخت‌ترین کار، شروع آن است چرا که فرد برای انجام کار حتی ایده نیز ندارد.

در ثبت خلاقیت و نوآوری نکاتی قابل توجه وجود دارد که عبارت است از:
**یادداشت برداری
**انتخاب زمان و مکان مناسب
**تقویت حس کنجکاوی
**هم‌اندیشی با اطرافیان
**ایجاد ایده از طریق مشاهده اشیای موجود

در پایان به این نکته اشاره می‌شود که بی ‌تفاوتی و بی‌علاقگی به انجام امور موجب می‌شود تا فرد تدریجاً تسلط خود در انجام کارها را از دست بدهد و از تخصصی که زمانی به آن اشراف داشته روز به روز فاصله بگیرد. تغییر و دگرگونی الگوهای کاری که ثمره پیشرفت سریع تکنولوژی در دهه‌های اخیر بوده است تا آینده‌ای نزدیک سیستم‌های سنتی را ریشه کن می‌کند و حرکت رعدآسای پیشرفت‌های جهانی مجالی برای بی‌تفاوت بودن نسبت به کسب مهارتهای جدید را به افراد نخواهد داد.


منبع : عصر ایران .

چند درس مهم برای زندگی


ایران ویج: درس و مدرسه، موضوعات از پیش انتخاب شده و مشخصی هستند که بر پایه رشد عقلانی و روانی هر گروه سنی و با دقت خاصی برگزیده شده اند، اما درس های زندگی در طول زندگی اتفاق می افتند و به دنبال تجربه های تلخ و شیرین حاصل می گردند، بنابراین سلسله مراتب ندارند و با اولویت خاصی آموخته نمی شوند. درس های زندگی حاصل برآیند تجربه های ما و اطرافیان مان است، مسلما پایانی ندارد و در هر سنی قابل یادگیری و تکرار است.


در اینجا چند درس مهم اشاره شده است، شما می توانید درس هایی به آن بیفزایید:

از کاه کوه نسازید

بسیاری مواقع درگیر مسایلی می شویم که به خودی خود چندان اهمیتی ندارد، ولی به خاطر نگاه قضاوت گر و بدبین ما مساله، پیچیده می شود و سختی هایی را برای زمان حال و آینده ایجاد می کند.

زندگی می تواند غیرقابل پیش بینی باشد

آیا تاکنون این ضرب المثل را شنیده اید: «آمد به سرم از آنچه می ترسیدم» گاهی اوقات در طول زندگی خود درگیر مسایلی می شویم که هرگز انتظارشان را نداشته ایم و شاید دیگران را به خاطر آن موضوع مورد شماتت و انتقاد قرار داده باشیم. همیشه، همه چیز آن طور که در تصور ماست پیش نمی رود، پس منتظر غیرمنتظره ها باشیم. این نگاه به ما کمک می کند هنگام مواجهه با مسائل خاص دچار شوک و بهت نشویم و نیز شرایط دیگران را بیشتر درک کنیم.

یکی از نامطلوب ترین کلمات در هر زبانی، کلمه «من» است

داشتن اعتماد به نفس و رضایت از خویشتن بسیار مطلوب است، اما دائما از خود گفتن، از موفقیت های خود صحبت کردن و از خود متشکر بودن، بیشتر مشخصات یک فرد ازخودراضی است تا یک فرد با اعتماد به نفس.

روابط انسانی از هر چیزی مهم تر است

داشتن روابط سالم انسانی در زندگی هر فرد از مهم ترین امتیازات محسوب می شود. اگر فردی برای رسیدن به موفقیت و امکانات اقتصادی و موقعیتی روابط انسانی خود را فدا کند، در حقیقت این موفقیت یک موفقیت حقیقی نیست. بدون عشق و حمایت خانواده و دوستان زندگی حتی در شرایط مالی ایده آل، سرد و بی روح است. پیش از حرکت در جاده موفقیت اولویت هایمان را مشخص سازیم تا روابط را فدای موقعیت نکنیم.

هیچ کس نمی تواند موجب شادی شما شود

شاد بودن و آرامش خیال مسوولیت خود شما است نه هیچکس دیگر. هرکدام از ما بایستی بتوانیم با شناخت بهتر خویشتن، نقطه رضایت و تعادل را در خودمان پیدا کنیم. ارتباطات ما کیفیت زندگی ما را ارتقاء می بخشد و آن را غنی تر می سازد اما مستقیما موجب خوشحالی ما نمی شوند بلکه خودمان سبب ساز شادی خود هستیم.

مراقب کلمات و رفتار خود باشید

طرز تفکر، کلمات مورد استفاده و رفتار ما شخصیت ما را می آفریند. همواره فردی باشیم که به خاطر آنچه هستیم از خودمان رضایت داشته باشیم و خانواده و آشنایانمان در کنار ما احساس افتخار کنند.

خودتان، دوستانتان و حتی دشمنانتان را ببخشید

همه ما انسانیم، بنابراین گاهی بیراهه می رویم یا اشتباه می کنیم. چنانچه این اشتباه تکرار نشد و احساس پشیمانی به همراه داشت قابل بخشیدن است. درگیر شدن دائم با خطاهای خودمان و دیگران زندگی را بسیار سخت می سازد.

خنده بر هر دردی دواست

هر روز خود را به شکلی برنامه ریزی کنید که برای شادبودن و پرداختن به طنز جایی وجود داشته باشد.

نیروی پشتکار را جدی بگیرید

هیچ وقت تسلیم نشوید، همیشه هدف ها و رویاهایتان را زنده نگه دارید. حفظ انگیزه و استمرار در انجام کارها یکی از شروط موفقیت است. پشتکار در نهایت شما را به همه چیز می رساند.

استفاده طولانی از تلویزیون، کامپیوتر و فضاهای مجازی موجب فرسودگی و آسیب روانی می شود

بخش قابل توجهی از زندگی انسان امروز صرف تماشای تلویزیون و ارتباط با اینترنت می شود. این سبک زندگی اگرچه دستاوردهای مثبتی نیز دارد ولی درصورت استفاده نامناسب مضرات خاص خود را دارد. متاسفانه این روزها، مطالعه کتاب، استفاده از منابع مطالعاتی صحیح و ورزش کردن کمی رنگ باخته است. بیایید دوباره اولویت هایمان را تعریف کنیم.

شکست را بپذیرید

هریک از ما یک یا چندبار در مسیر هدف هایمان شکست خورده ایم. شکست معلمان بزرگی در زندگی هستند و اشتباهاتمان را به ما نشان می دهند و عملکردمان را تصحیح می کنند. توماس ادیسون نگرش بسیار خوبی نسبت به شکست داشت، او می گفت: من شکست نخورده ام بلکه ده هزار راه متفاوت پیدا کرده ام که موثر واقع نمی شود.

از اشتباهات دیگران بیاموزید

ضرب المثلی می گوید: «عاقل آن است که از اشتباهات خود بیاموزد و عاقل تر کسی است که از اشتباهات دیگران نیز می آموزد». بنابراین همواره و در هر شرایطی آماده و پذیرای یادگرفتن باشید.

به دیگران محبت و عشق بورزید

زندگی کوتاه است بنابراین از اینکه به دیگران بگویید دوستشان دارید، هراسی نداشته باشید. در ارایه و دریافت عشق سخاوتمند باشید. دوست بدارید و دوست داشته شوید.

همواره به گونه ای زندگی کنید که خودتان به وجود خود افتخار کنید

سعی کنید در هر سمتی که هستید بهترینی باشید که می توانید، بهترین همسر، بهترین والد، دوست، رئیس، کارمند، دانشجو و بدین طریق از دنیا، جهان بهتری بسازید.

و در نهایت به خاطر بسپارید که در مدرسه درسی را می آموزید، سپس آزمون می دهید، در حالی که در زندگی ابتدا در آزمون شرکت می کنید و سپس درس را می آموزید، آزمون های زندگی را جدی بگیرید

راستی چه کسی مقصر است؟

آیا شما هم از آن دسته افرادی هستید که دائما انگشت اشاره خود را به سمت دیگران نشانه گرفته اید و همه کس و همه چیز را مسبب مشکلات خود می دانید؟ آیا استادتان باعث شده در امتحان نمره کم بگیرید؟ آیا دوستان ناباب باعث مشکلات فعلی شما شده اند؟ آیا والدین تان در تربیت شما ضعیف عمل کرده اند؟ راستی چرا عادت کرده ایم دائما دیگران را سرزنش کنیم و آنها را عامل مشکلات خود بدانیم؟ چرا سهم خودمان را در بروز مشکلات نادیده می گیریم؟ دلایل زیادی وجود دارد که ما دوست داریم از سهم خودمان بکاهیم یا حتی نادیده اش بگیریم. در اینجا به چند دلیل عمده اشاره می کنیم:

۱) یکی از دلایلی که دائما دنبال مقصر می گردیم این است که حقیقتا هنوز بزرگ نشده ایم. معمولا کودکان وقتی مقصر شمرده می شوند به سرعت دیگری را مقصر اصلی خطاب می کنند. گویی در بعضی مواقع طبق همان عادت دیرینه کودکی خود عمل می کنیم و با مقصر شمردن دیگری بار خود را سبک می کنیم.

۲) گاهی این عادت را از اطرافیان خود یاد گرفته ایم و به عبارتی الگوبرداری کرده ایم. مثلا ممکن است والدین، معلمین یا بزرگسالانی که در اطراف ما بوده اند هرگز مسوولیت هیچ مشکلی را برعهده نمی گرفته و دائما دیگران یا ما را مقصر شمرده اند. بدین ترتیب ما نیز تابع همین الگو شده ایم و همین رفتار را تکرار می کنیم.

۳) اگر فرد مسوولیت پذیری نباشیم ممکن است مثل هر کار دیگری بار مشکل خود را نیز بر دوش دیگران بیندازیم و به جای حل مشکل با سرزنش دیگران وقت خود را تلف سازیم.

۴) گاهی اوقات هم برای فرار از بار احساس گناه، به خودمان می قبولانیم که ما مقصر نبوده ایم.

چرا باید از سرزنش دیگران دست برداریم؟

هیچ فردی صددرصد درست یا غلط فکر و عمل نمی کند، هر فردی براساس ارزش های فردی و باورهای درونی خود روشی خاص برای فکر کردن و عمل کردن دارد. بهتر است به جای اینکه سعی کنیم اشتباهات را پیدا کنیم با هدف حل مساله نگاه عمیقی به موضوع داشته باشیم، در نهایت خودمان مسوول ایم.

سرزنش دیگران به خطار یک مشکل شخصی، خبر از ناپختگی روانی و انکار مشکل می دهد. حتی اگر فکر می کنید کسی مشکلی در زندگی شما ایجاد کرده است، خود شما در نهایت مسوول اید و به جای تمرکز بر اینکه چه می خواهید بیشتر متمرکز بر اشتباهات و مشکلات موجود می شوید.

چگونه بازی سرزنش را متوقف کنیم

۱) با ذهن باز فکر کنید

به مشکلات تکرار شونده یا مسائلی که به اشکال مختلف در موقعیت های متفاوت و با افراد متفاوت در زندگی تان رخ داده است توجه کنید.

سوال: عامل مشترک در بین این مشکلات چیست؟

نکته: شما همه جای این موارد حضور داشته اید.

۲) به قدم بعدی فکر کنید

شما قادر نیستید گذشته را پاک کنید یا افراد را تغییر دهید. پس به جای گرفتارشدن در دام «چرا چرا چرا» به «چگونه» بیندیشید و به فکر قدم بعدی باشید. شما می توانید خودتان را تغییر دهید و با تغییر چیزهایی در زمان حال، آینده متفاوتی را رقم بزنید. کنترل مواردی را که مربوط به شما می شود در دست بگیرید. شما می توانید بر روی نگرش خود کار کنید و تغییرات چشم گیری بر نحوه تفکر و رفتارتان ایجاد کنید.

۳) بعضی مسائل را رها کنید

به هر مساله کوچکی گره نخورید، برخی موضوعات ارزش جدی گرفتن را ندارند، دیگران را ببخشید، تجربه بیاموزید و حرکت کنید، توقف در ایستگاه چرا؟ چرا؟ عمرتان را تباه می سازد.


منبع : عصر ایران .

آموزش تمیز کردن صحیح لپ تاپ

برای تمیز کردن لپ تاپ راه های مختلفی وجود دارد اما بهترین روش آن است که اول به دفترچه راهنمای کامپیوتر خود مراجعه کنید و ببینید در آنجا چه دستورالعملی برای تمیز کردن لپ تاپ شما داده است.

اغلب کارخانه های فروشنده لپ تاپ توصیه می کنند که تمیز کردن کلی لپ تاپ یک بار در سال بیشتر انجام نشود.

اما کسانی که دایما در سفر هستند نیاز بیشتری به تمیز کردن کامپیوترشان پیدا می کنند. نخستین نکته در هنگام تمیز کردن لپ تاپ این است که از پارچه های زمخت و زبر و موادی که دارای حلال های آمونیاکی هستند خودداری کنید.

انواع گردو خاک و کثافات مانند موی حیوانات و غیره ممکن است به درون کامپیوتر شما رفته باشد. خاک سیگار و تفاله های ریز از دیگر مواردی است که درون لپ تاپ ها پیدا می شود!

اینها معمولا بر روی صفحه نمایشگر شما و یا درون پورت ها می نشینند و مشکلاتی را ایجاد می کنند. شما برای تمیز کردن لپ تاپ خود به وسایل زیر نیاز دارد: دمنده هوا، پارچه تنظیف پزشکی، محلول نظافت و در آخر یک تکه پارچه کتانی مانند یک تی شرت.

بخش بیرونی:

برای تمیز کردن بخش بیرونی و بدنه لپ تاپ از یک تکه پارچه کتانی استفاده کنید که می تواند بخشی از یک تی شرت کهنه و قدیمی باشد.

به هیچ عنوان از پارچه های راه راه مخصوص نظافت و یا پارچه های ساینده برای این کار استفاده نکنید.

از پارچه ها و دستمال های خشن مخصوص نظافت هم نباید استفاده کنید. یادتان باشد هیچ گاه اسپری تمیز کننده را مستقیم روی بدنه لپ تاپ نپاشید بلکه آن را روی پارچه ریخته و سپس به بدنه بکشید.

سوراخ های هواکش

شما می توانید از یک کمپرسور دمنده هوا بری تمیز کردن سوراخ های هواکش کامپیوتر خود استفاده کنید.

در هنگام دمیدن هوا به این سوراخ ها مراقب باشید با شدت زیاد اسپری نکنید زیرا این کار به پره های فن کامپیوتر ممکن است آسیب بزند. از پارچه پزشکی برای تمیز کردن لابه لای سوراخ ها و پروانه فن استفاده کنید.

هرگز کمپرسور هوا را مستقیم به سمت پروانه فن نگیرید چرا که ممکن است باعث چرخ بیش از حد مجاز آن شود.

پورت ها

پس از آن که سوراخ های هوا و فن تمیز شدند به سراغ پورت ها بروید. این پورت مکان هایی هستند که جرم زیادی را جمع آوری می کنند برای تمیز کردن آنها باید از پارچه پزشکی استفاده کنید.

دمنده هوای فشرده در اینجا نیز می تواند کمک فراوانی برای تمیز کردن پورت ها بکند. فقط مراقب باشید با فشار هوا جرم ها را به اعماق پورت ها نفرستید.

نمایشگر

اگر قصد تمیز کردن جرم های روی صفحه نمایشگر را دارید، حتما قبل از این کار لپ تاپ را خاموش کنید. باز هم از یک تکه پارچه کتان مانند یک تی شرت استفاده کنید و هرگز پارچه هایی که خش ایجاد می کنند را به کار نبرید.

هرگز از دستمال توالت برای پاک کردن صفحه نمایشگر استفاده نکنید. هرگز از محلول های تمیز کننده که پایه آمونیاکی دارند برای تمیز کردن صفحه نمایشگر استفاده نکنید.

در صورت استفاده از این محلول ها پایان کار صفحه نمایشگر فرا رسیده است. برای این کار حتما از محلول های تمیزکننده مانیتور استفاده کنید که مطمئن تر است. همیشه محلول را بر روی پارچه اسپری کنید و از اسپری کردن مستقیم بر روی صفحه نمایشگر پرهیز کنید. جهت کشیدن پارچه بر روی صفحه نمایشگر از چپ به راست و از بالا به پایین است. شما همچنین می توانید با مخلوط کردن ایزوپروپیل الکل و آب یک محلول تمیزکننده اختصاصی برای خود بسازید. این محلول باید حاوی قسمت های مساوی از آب و الکل باشد.

کیبرد

کی برد یکی از کثیف ترین بخش های کامپیوتر است و ممکن است انواع خوردنی ها و نوشیدنی ها در هنگام کار کردن روی آن بریزد. بسیاری از جرم ها به انگشتان شما چسبیده و از این طریق وارد کیبورد شما می شوند.

برای خارج کردن جرم ها و ذرات زیر کیبورد که در آن فرو رفته اند از دمنده هوای فشرده با زاویه مورب استفاده کنید. به راهنمای استفاده از لپ تاپ مراجعه کنید. چرا که ممکن است کلید های کی برد شما قابلیت برداشته شدن به منظور نظافت را داشته باشند. پس از تمیز کردن از قرار گرفتن درست کلید ها در جای درست خودشان مطمئن شوید. پارچه پزشکی وسیله مفیدی برای پاک کردن کلیدها و اطراف آنها است.

برداشت از : عصر ایران

شیوه های تضمینی برای تسخیر قلب دیگران

خیلی ها اعتقاد دارند که عشق فقط یک افسانه است و در دنیایی که آدم ها، حتی وقت کافی برای انجام کارهای ضروری و شخصی ندارند، آیا هنوز می شود کسانی را پیدا کرد که عاشق کسی باشند؟ وقتی به کسی علاقه داری حتما دوست داری او هم مثل شما همان حس را داشته باشد اما گاهی با همه علاقه و اشتیاقی که به شریک زندگی ات داری متوجه می شوی آن طرف سکه خیلی خوشایند شما نیست. نه تنها او را به سمت خودت جذب نمی کنی بلکه از میزان عشق و علاقه او نسبت به خودت آگاهی نداری اما نترس چون اگر واقعا تصمیم بگیری که دوباره همراه زندگی ات را عاشق خودت کنی، می توانی این کار را انجام دهی. در همین لحظه همه مشکلات ارتباطت را فراموش کن و با تمرکز، کارهایی که برایت می گوییم را انجام بده. معطل نکن!

● نقاب را بردار
این که همان طور باشی که هستی کار سختی است؟ پس چرا بیشتر اوقات در حال بازی کردن نقشی هستی که اصلا شباهتی به ویژگی های خودت ندارد؟ تا کی می توانی نقش یک آدم کامل که هیچ عیب و ایرادی ندارد را بازی کنی؟ اگر روزی خسته شدی و ناگهان فشار مدت ها سکوت را روی شریکت خالی کردی، فکر نمی کنی با این کار او را بیشتر شوکه می کنی؟ بدون این که ترس از دست دادن همراهت را داشته باشی صادقانه و با جسارت از عقاید و احساس هایت حرف بزن و به او نشان بده که چه دیدگاهی در مورد او و زندگی ات داری حتی اگر نظرت مخالف دیدگاه های او باشد نترس، چون وقتی با قدرت موضع گیری ات را مشخص می کنی و فریاد می زنی که وجود داری، زیبایی بیشتری را برای شریکت به وجود می آوری اما اگر یک خانم هستید باید یک راز کوچک را هم بدانی. بیشتر خانم ها به دلیل روحیات خاصی که دارند در نخستین ملاقات ها همه احساسات خود را بیرون می ریزند و هرچیزی که به ذهن شان می رسد را برای شریک شان بازگو می کنند. دست نگه دارید، چون شما سال های سال فرصت دارید که در کنار هم زندگی کنید و از سرگرمی ها و احساسات تان حرف بزنید. نکته کلیدی ما به شما قدری پیچیده بودن است. از روی این ویژگی به سادگی رد نشوید و سعی کنید برای مرد زندگی تان قدری مبهم باشید. بگذارید او به تدریج کشف تان کند.

● وقتی عشق همه زندگی ات می شود
مردان حتی آن هایی که واقعا عاشق یک زن می شوند تنها بخشی از ذهن و زندگی خود را درگیر یک ارتباط می کنند اما زنی که عاشق شد همه زندگی اش صرف عشقی می شود که درگیرش شده است. مگر نمی خواهی همراه و شریکت را عاشق خودت کنی؟ پس برای شروع یاد بگیر که کمتر در مورد احساست با یک مرد صحبت کنی و اصلا لازم نیست هر احساس و واکنشی که نسبت به ارتباطت داری را بی پرده برایش بیان کنی. شما کارهای دیگری هم داری که در کنار عشق به شریکت باید انجام دهی. شاید این یک حقیقت تلخ برای خانم ها باشد اما تحقیقات روان شناسان نشان داده، که هرچقدر زنان بیشتر حرف بزنند و از احساس های شان صحبت کنند و از همه بدتر همه زندگی شان را وقف عشق به شریک شان کنند، به همان میزان یک مرد را بیشتر از خودشان دور کرده اند.

● وقتی مرد دیگر عاشق نیست
محبت یک موضوع ۲ طرفه است و تعادل زمانی به وجود می آید که شما به همان اندازه ای که محبت دریافت می کنید به همان میزان هم محبت و عشق هدیه بدهید. هدیه خریدن، مهمان کردن شریک تان به شام یا سورپرایز کردن شریک تان اگر از سمت یک مرد باشد خوب و طبیعی است اما اگر این رفتارها از طرف یک زن به صورت پشت سر هم و همیشگی انجام شود هیچ ارزشی ندارد. چون هدیه دادن یک ویژگی مردانه به حساب می آید و اگر یک خانم بیش از اندازه ای که شریکش به او محبت می کند، به او عشق بورزد دیر یا زود مرد زندگی اش را از خود دور می کند و دکمه عشق یک باره در مرد خاموش می شود.وقتی یک زن بیش از اندازه به شریکش محبت کند مرد او را مانند مادرش فرض می کند و یادتان باشد هیچ مردی نمی تواند عاشق مادرش شود بلکه فقط می تواند دوستش داشته باشد. پس یاد بگیر که در عشق از شریکت جلوتر قدم بر نداری. از این که مرد زندگی تان برای تان هدیه می خرد یا برای تان وقت می گذارد شرمنده نشوید و به فکر جبران نباشید چون مردان با انجام این کارها احساس قدرت مردانه بیشتری حس می کنند.

● قبل از قلب، ذهنش را تسخیر کن
در شروع یک آشنایی بهتر است خوب به رفتار و واکنش های شریکت دقت کنی تا روحیات او را بیشتر بشناسی. از کسانی که او را می شناسند در مورد سرگرمی ها و سلایقش صحبت کن و نقاط اشتراک خودت و او را کشف کن. به دنبال این باش که شریکت از چه چیزی خوشش می آید و از چه کارها و رفتارهایی بیزار است. سعی کن شنونده خیلی خوبی برای شریکت باشی چون آدم ها بیشتر جذب کسانی می شوند که مطمئن باشند حرف های شان شنیده و درک می شود. وقتی به حرف های شریکت توجه کنی به تدریج شعله یک عشق را در او ایجاد خواهی کرد که برای همیشه ماندنی است. به او نشان بده که برایش اهمیت داری و مهم ترین شخص زندگی ات در او خلاصه می شود. وقتی با او به رستورانی می روی و او مشغول صحبت کردن می شود، هرگز صحبت هایش را قطع نکن حتی اگر تلفن همراهت زنگ خورد، مکالمه شریکت را قطع نکن و با اینکار مطمئن باش که او را بیشتر به سمت خودت جذب کرده ای.

● عشق زوری نیست!
بیشتر زوج ها یکدیگر را به دلیل نداشتن حس های رمانتیک سرزنش می کنند. جملاتی مثل « تودیگر عاشقم نیستی»، «به من احساس داشته باش» جملات متداولی در بین زوج های جوان است. اجازه بدهید که شریک تان، خودش باشد و از او نخواهید که به خاطر خوشایندی شما واکنش هایی را نشان بدهد که در وجودش نیست. اگر این فرصت را به شریک تان بدهید که نقش خودش را بازی کند، به تدریج می توانید با ایجاد فضای آرامی که ایجاد کرده اید، عشق را هم بین خودتان به وجود بیاورید.

● کنترل نامحسوس یادت نره
کیفیت ارتباط با شریکت را بالا ببر و طوری رفتار کن که او خیالش راحت باشد که در شرایط سخت و زمان هایی که به شما نیاز دارد، در کنارش هستی. اگر می خواهی شریکت را تحت کنترل داشته باشی و مراقب رفتارهایش هستی، باید طوری ماهرانه این کار را انجام دهی که او حس نکند. این احساس را در شریکت به وجود بیاور که بودن با او برای شما همراه با لذت و آرامش است و وقتی شریکت مطمئن شد که وجودش موجب آرامش شماست، به تدریج عشق خودش را به شما نشان خواهد داد. در این بین تعریف کردن، خیلی می تواند به بهتر شدن ارتباط تان کمک کند. یادتان باشد تعریف و تمجید صرفا از سمت مردان نیست. همانطور که یک خانم از تعریف شریکش راضی می شود یک مرد هم با تعریف و تحسین شریکش انرژی بیشتری دریافت می کند و بله! درست حدس زدید! با تعریف شریک تان عاشق تر می شود.

● فقط خودت بودن کافی نیست
این که در حال حاضر چه ظاهری داری یا در چه جایگاه اجتماعی قرار داری مهم نیست! مهم ترین چیز این است که چه طرز فکری در مورد خودت داری. وقتی در مورد خودت اعتماد به نفس کافی داشته باشی و با شجاعت دیدگاه ها و علایقت را مطرح کنی، شریکت را مجذوب خودت می کنی. باید بدانی نقاط قوت و ضعفت کجاست و یک نکته مهم این که کمی شوخ طبعی را چاشنی ارتباطت کن. این ویژگی مردانه یا زنانه نیست و همه افراد از هم صحبتی با کسانی که شوخ طبع هستند، لذت می برند به خصوص اگر آن فرد شریک زندگی شان باشد، شادی و عشق بیشتری را تجربه خواهند کرد اما زیاد خندیدن هم خیلی خوب نیست و زیبایی شما را از بین خواهد برد. عشق منتظر شماست اما برای رسیدن به زیباترین هدیه هستی باید قدری بیشتر تلاش کرد. این یک راه یکطرفه نیست. یادت باشد!

منبع: مجله تپش برداشت از عصر ایران

۴۰ راهکار برای رهایی از ناراحتی ها و رنج ها

راهی خلاقانه برای بیان احساساتتان پیدا کنید کارهایی مانند وبلاگ نویسی یا نقاشی. این کار را در لیست کارهای ضروری خود قرار دهید و وقتی آن را انجام دادید روی آن خط بزنید. این کار به شما یاد آوری می کند که احساساتتان را بیرون بریزید.
ایران ویج: ادکارت تاله معتقد است که ما مشکلات را خلق و از آنها حفاظت می کنیم زیرا به ما هویت می بخشند. این جمله روشن میکند که چرا ما اغلب به رنج هایمان خیلی بیشتر از قدرت تاثیرگذاریشان اهمیت می دهیم.

ما اشتباهات گذشته را بارها و بارها در ذهن مان مرور می کنیم و به حس خجالت و پشیمانی اجازه می دهیم که بر اعمال ما در زمان حال تاثیر بگذارند. به نگرانی و ناامیدی در مورد آینده می چسبیم گویی که این کار به ما قدرت می دهد. ما استرس را در ذهن و جسم مان نگه می داریم که این کار باعث ایجاد مشکلات جدی برای سلامتی مان می شود و این تنش ها را به عنوان یک چیز عادی می پذیریم.

اگرچه که ممکن است این نصیحت آجان شاه ساده به نظر برسد اما در آن نکات زیادی نهفته است:

"اگر کمی از نگرانی های خود کم کنید به کمی آرامش دست پیدا می کنید و اگر عمده نگرانی های خود را رها کنید به آرامی عمیق می رسید."

وقتی زندگی ساده است فرصت وجود دارد. همیشه وقت برای قبول آن وجود دارد. هر لحظه فرصتی است برای رها شدن و حس آرامش. در ادامه 40 راهکار برای شروع ارائه شده است:

از ناامیدی در مورد خود و زندگی تان رها شوید.

1. یک مهارت جدید یاد بگیرید. به جای اینکه به کارهایی بچسبید که هیچ وقت در آنها پیشرفت نمی کنید.

2. دیدگاه خود را تغییردهید. به مشکلات به دید یک موهبت پنهان بنگرید.

3. گریه کنید. طبق گفته دکتر ویلیام فری دوم متخصص شیمی حیاتی در مرکز پزشکی رامست در مینیاپلیس با گریه کردن احساست منفی را از خود دور کنید و موادشیمیایی مضری را که در نتیجه استرس در بدن تولید می شوند را دور بریزید.

4. نگرانی تان را فورا به یک عمل مثبت تبدیل کنید. برای موقعیت های شغلی جدید چند جا زنگ بزنید یا برای یک کار داوطلبانه به گروه های های اجتماعی بپیوندید.

5. از مدیتیشن (مراقبه) یا یوگا استفاده کنید تا شما را به زمان حال بیاورد. به جای اینکه در گذشته زندگی کنید و نگران آینده باشید.

6. لیستی از دست آوردهایتان تهیه کنید- حتی موارد کوچک- و هر روز چیزی به آن اضافه کنید. برای این که جایی برای رضایت از خودتان بازکنید باید یک مقدار از ناراحتی های خود کم کنید.

7. در ذهن خود یک جعبه به نام "توقعات" در نظر بگیرید. هر زمان که شروع کردید به فکر کردن به اینکه چگونه امور باید پیش بروند و یا باید تا بحال پیش می رفتند،این افکار را داخل جعبه بیندازید.

8. در یک فعالیت ورزشی شرکت کنید. ورزش هورمون های استرس زا را کم می کند و اندروفین و مواد شیمیایی را که باعث تقویت ذهن میشوند، در بدن بالا میبرد.

9. تمام انرژی خود را صرف چیزهایی کنید که واقعا می توانید کنترل کنید، به جای اینکه به چیزهایی بپردازید که نمیتوانید آنها را کنترل کنید.

10. راهی خلاقانه برای بیان احساساتتان پیدا کنید کارهایی مانند وبلاگ نویسی یا نقاشی. این کار را در لیست کارهای ضروری خود قرار دهید و وقتی آن را انجام دادید روی آن خط بزنید. این کار به شما یاد آوری می کند  که احساساتتان را بیرون بریزید.

از عصبانیت و ناراحتی رها شوید

11. خشم را با تمام وجود حس کنید. اگر احساساتتان را خفه کنید ممکن است به بیرون درز کنند و نه تنها شخصی که باعث عصبانیت شما شده است، بلکه  اطرافیانتان را نیز تحت تاثیر قرار دهند. قبل از اینکه بتوانید از هر احساسی رها شوید باید با تمام وجود آن را حس کنید.

12. به خودتان  فرصتی برای خالی شدن و فریاد زدن بدهید. یک روز قبل از رویارویی با شخصی که شما را ناراحت کرده خود را خالی کنید. اینکار باعث می شود که درون شما از کینه و دشمنی خالی شود وبرای یک برخورد منطقی زمان بدست آورید.

13. به خاطر داشته باشید که خشم بیش از اینکه به شخصی که شما را ناراحت کرده صدمه بزند به شما آسیب می رساند، پس برای اینکه لطفی در حق خود کرده باشید، پیش خودتان اینگونه مجسم کنید که خشم تان کم کم در حال از بین رفتن است.

14. اگر امکان دارد ناراحتی خود را به شخصی که آزارتان داده بگویید. بیان احساساتتان ممکن است کمک کند که در جا نزنید و حرکت کنید. در نظر داشته باشید که شما نمی تواند برخورد شخص مقابل را کنترل کنید؛ شما فقط می توانید بر خود تسلط داشته باشید تا احساساتتان را هرچه شفاف تر و مهربانانه تر بیان کنید.

15. مسئولیت پذیر باشد. خیلی وقت ها که عصبانی هستید، روی کار اشتباهی که شخص دیگری انجام داده است تمرکز می کنید که اساسا قدرت شما را از بین میبرد. وقتی روی آنچه که می توانستید بهتر انجام دهید تمرکز کنید، احساس ناتوانی و ناراحتی کمتری خواهید کرد.

16. خودرا جای شخص مقابل قرار دهید. همه ما اشتباه می کنیم شما هم ممکن است به آسانی مانند شوهر، پدر یا دوست تان اشتباه کنید. بخشش خشم را در خود حل می کند.

17. آن را دور بریزید؛ مثلا با یک جیب پر از توپ تنیس بدوید. بعد از اینکه سرعت گرفتید توپ ها را یکی یکی بیندازید به یاد چیزهایی که باعث خشمتان می شود (البته بعدا آنها را دوباره جمع کنید  زیرا زباله ها نی زمین را خشمگین می کنند!)

18. از توپ های استرس استفاده کنید، و زمان استفاده از آنها، عصبانیت تان را هم به صورت فیزیکی و هم زبانی نشان دهید. اخم کنید و فریاد بزنید. ممکن است احمقانه به نظر برسد اما این کار به شما کمک می کند که دقیقا آنچه درونتان حس می کنید را بیرون بریزید.

19. یک نوار لاستیکی به مچ دستتان ببندید و وقتی که شروع به تفکر درمورد اندیشه های خشمناک کردید با ملایمت با آن ضربه ای به دستتان بزنید. با این کار ذهن شما یاد می گیرد که آن نوع  تفکرات منفی با چیز ناخوشایندی همراه است.

20. به یاد داشته باشید که شما فقط این سه گزینه را دارید: خود را از موقعیت دور کنید، آن را تغییر دهید، یا آن را قبول کنید. این کارها باعث شادی می شوند؛ چسبیدن به ناراحتی هرگز شما را خوشحال نمی کند.

از روابط گذشته رها شوید

21. سعی کنید که از تجربه تان درس بگیرید تا به شما در فراموش کردن و خاتمه دادن به ناراحتی ها کمک کند.

22. طی یک نامه هر چه که دلتان می خواهد بنویسید. حتی اگر قصد ارسال آن را نداشته باشید، روشن شدن احساساتتان به شما به رویارویی با واقعیت موجود کمک خواهد کرد.

23. هم خوبی و هم بدی را به یاد آورید. ممکن است که اینگونه به نظر برسد که در گذشته بهتر بوده است، اما اینچنین نیست. قبول این واقعیت ممکن است حس شکست را در شما کم کند. همانگونه که لورا الیور میگوید،" راحت شدن از دست یک انسان معمولی آسانتر از یک قهرمان است."

24. نگرش خود به عشق را واقعی کنید. مطمئنا اگر قبول کنید که محبوبتان را از دست داده اید احساس ویرانی خواهید کرد. اگر فکر کنید که دوباره می توانید معشوق بهتر و جذاب تر پیدا کنید راحت تر می توانید به زندگی خود ادامه دهید.

25. کسی که قبل از دیدار محبوبتان بودید را به خاطر بیاورید. آن شخص واقعا جذاب بود و الان وقتش رسیده است که دوباره تبدیل به آن شخص شوید.

26. فضایی ایجاد کنید که واقعیت و زمان حال را نشان دهد. عکسش را از جلوی چشم بردارید، ایمیل هایی را که ذخیره کرده اید پاک کنید.

27. به خودتان به خاطر قبول واقعیت جایزه بدهید. به خاطر پاک کردن شماره اش از تلفن تان به سر و وضع خودتان برسید، یا بعد از اینکه تمام وسائلش را درون جعبه ای ریختید با دوستانتان بیرون بروید و خوش بگذرانید.

28. این جمله را  در مقابل دید خود نصب کنید. دوست داشتن خویشتن یعنی رها شدن.

29. حقایق را جایگزین افکار احساسی خود کنید. وقتی با خود فکر می کنید  که "دیگر عاشق نخواهم شد" با این فکر نجنگید به جای آن به چیز دیگری فکر کنید مثلا "امشب میخواهم یک کار جدید انجام دهم".

30. از تکنیک صداهای خنده دار استفاده کنید. طبق گفته راس هریس نویسنده کتاب دریچه ای به شادمانی، اگر صدایی که در سرتان است را با یک صدای کارتونی (مثل آن شخصیت منفی باف در کارتون گالیور) عوض کنید به شما کمک می کند که بتوانید این اندیشه های مشکل ساز را بی اثر کنید.

از استرس و نگرانی رها شوید

31. از تکنیک نفس عمیق استفاده کنید. نفس عمیق بکشید و به زمان حال برگردید.

32. در یک کار گروهی همکاری کنید. با مردم بودن در زندگی ممکن است به شما کمک کند که به مشکلاتتان از فاصله دورتری نگاه کنید.

33. به این جمله ادکارت تاله توجه کنید:" نگرانی به نظر ضروری می رسد اما کار مفیدی انجام نمی دهد" اگر توجه کنید که استرس و نگرانی چه بر سر شما می آورد ممکن است به رها شدنتان کمک کند.

34. به صورت نمادین رهاشوید. تمام نگرانی های خود را بنویسید وکاغذ را در شومینه یا بخاری بیندازید.

35. افکار خود را جایگزین کنید. هوشیار باشید و وقتی شروع به تفکر در مورد چیزهای نگران کننده می کنید فرآیند اندیشه خود را به چیز دلپذیرتر تغییر جهت دهید؛ مانند تفکر در مورد کارهای مورد علاقه تان.

36. به سونا بروید. مطالعات نشان میدهد کسانی که در هفته حداقل دو بار به مدت 10-30 دقیقه به سونا می روند بعد از کار، نسبت به افرادی با کار مشابه که به سونا نمی روند، کمتر دچار استرس می شوند.

37. 10 سال پیش رویتان را مجسم کنید. سپس 20 سال و بعد 30 سال. متوجه خواهید شد که خیلی چیزهایی که الان نگرانش هستید در یک بازه طولانی مدت واقعا اهمیت چندانی ندارند.

38. کارهایتان را جمع و جور کنید. طبق گفته جورجیا وتکین معاونت روانپزشکی در مدرسه پزشکی مونت سینا، اتمام یک کار کوچک حس اقتدار را در شما افزایش می دهد و سطح استرس شما را پایین می آورد.

39. پایان دهید. دو تا لیست تهیه کنید: در یکی ریشه های نگرانی و استرس در شما و در دیگری راه مقابله با آنها را بنویسید. همزمان که این کار را می کنید، خودتان را تصور کنید که این "ذخیره نگرانی" درونی خود را تخلیه می کنید.

40. بخندید. تحقیقات نشان می دهد که خنده نگرانی را تسکین می دهد، سیستم دفاعی بدن را بهبود می بخشد و تحمل درد را آسانتر می کند.اگر برای مدت زیاد نمی توانید ذهنتان را آرام کنید، این کار را با ده دقیقه تماشای یک فیلم کمدی در یوتیوب شروع کنید.



مترجم: زهرا شریعتی
برداشت از عصر ایران

صبوری را تمرین کنید

صبوری کردن را تمرین کنید اصلا درست نیست که اجازه دهید اضطراب و عصبانیت در شما به وجود آید. باید انرژی‌های منفی خود را به طریقی دور بریزید تا در آینده دچار عصبانیت، کج‌خلقی یا اضطراب نشوید. فراموش نکنید با صبر و حوصله می‌شود همه مشکلات را از سر راه برداشت. پس صبوری کردن را تمرین کنید. این نوشتار شما را در این مسیر یاری می‌دهد.
مسائل کوچک را نادیده بگیرید: زمان‌هایی است که باید بعضی چیزها را پیش خودتان نگاه دارید، بخصوص زمانی که می‌دانید ممکن است آن حرف‌ها باعث اختلاف دیگران شود. در هر دوره‌ای از زندگی با دوستان، اعضای خانواده، همکاران و آشنایان دیگر روبه‌رو هستید، ممکن است با هر کدام از اینها مشکل پیدا کنید، اما به یاد داشته باشید که فریاد زدن و عصبانی شدن و بعد هم قطع رابطه کردن با آنها همیشه راه‌حل درستی نیست. به این معنی که وقتی شخصی روی اعصابتان راه می‌رود، شما به طرف دیگر نگاه کنید، اما در جاهایی که مساله خیلی هم بزرگ نیست، سکوت اختیار کرده و صبر پیشه کنید. با این کار نظر فرد مقابل را هم تغییر خواهید داد.
این مساله برای چه کسانی به کار می‌رود؟ به خاطر داشته باشید که ساکت بودن همیشه هم راه‌حل مناسبی نیست. یکی از دلایل نادیده گرفتن مسائل کوچک این است که از درگیری‌هایی بزرگ‌تر جلوگیری کنید. ولی این راه‌حل برای دوستان نزدیک یا اعضای خانواده که می‌خواهید صمیمیت بین شما باقی بماند، درست نیست. از این‌رو هر وقت در موقعیتی قرار می‌گیرید که نیاز به مواجهه و روبه‌رو شدن است، باید خوب موقعیت را بررسی کنید و ببینید آیا حرف‌هایتان موثر هستند و می‌توانید فرد مقابل را سرجایش بنشانید یا خیر. اگر موقتا ساکت بمانید و مساله را پیش خود نگاه دارید، ممکن است بعدها موقعیت بسیار بهتری برای ابراز آن دست دهد.
قبل از این‌که چیزی بگویید، خوب فکر کنید. در اینجا 5 دلیل این‌که ساکت ماندن چه به صورت موقتی و چه کامل، راه بهتری است را بیان می‌‌کنیم.
1 - دستاویز برای آینده به دست می‌آورید. هر چیز کوچکی درباره کسی که اذیتتان می‌کند را یادداشت کنید. این طوری می‌توانید هر وقت با او مواجه شدید، همه حرف‌ها را یک‌باره به او بزنید. با این کار دلایل بیشتری برای خود دارید و قدرت توجیه کردن او را هم کم خواهید کرد، چون حتما نمی‌تواند برای هر کدام از آن مسائل بهانه‌ای بیاورد.
2 - هیچ‌وقت مقصر شناخته نمی‌شوید. اگر همیشه دعوا راه بیندازید، دیگران به این نتیجه خواهند رسید که مشکل اصلی خود شما هستید. اگر بقیه با حرف‌‌ها و دلایل شما موافقت نکنند، مقصر اصلی را شما فرض خواهند کرد و شما را فردی تند و عصبانی می‌دانند که هیچ کاری جز سربه‌سر گذاشتن دیگران ندارند.
اگر موقعیت شدید‌تر شد و فکر کردید که ساکت ماندن و صبرپیشه‌کردن راه حل کار نیست، هر چه در دلتان است برای دوستان بازگو کنید و برای احساسات منفی خود دلایل‌تان را بیاورید. با این کار مطمئنا هر کسی جانب‌گیری می‌کند. یعنی طرف شما را می‌گیرند و بعضی طرف فرد مقابل را، اما با این کار حداقل دوستان واقعی خود را خواهید شناخت.
3 - دوست خوبی خواهید شد. می‌خواهید به دیگران این حس را بدهید که فردی با گذشت و بخشنده هستید و زود به خاطر مسائل کوچک از کوره در نمی‌روید. با این کار دوستانتان هم در مورد شما همین فکرها را خواهند کرد و اگر روزی مساله این‌قدر حاد شد که شما هم عصبانی شدید، مطمئنا خودشان قبل از هر کسی خواهند فهمید که پایشان را بیش از گلیمشان دراز کرده‌اند.
4 - از استرس و فشارهای روحی جلوگیری می‌کنید. اگر حرف‌‌ها را از دلتان بیرون بریزید ممکن است دعوای بدی راه بیفتد (اگر فرد مقابل از حرفی که زدید خوشش نیاید)‌ و به جای این‌که با بیرون ریختن حرف‌هایتان کمی آسوده‌تر شده و تسکین پیدا کنید، غمگین‌تر خواهید شد.
5 - از پشیمان شدن جلوگیری می‌کنید. بعضی وقت‌ها، زدن بعضی حرف‌ها بی‌ضرر است، اما گاهی اوقات هم با مواردی روبه‌رو می‌شوید که قبل از به زبان آوردنشان باید خیلی خوب فکر کنید. این مساله بخصوص در مورد افرادی که به‌تازگی با آنها آشنا شده‌اید بسیار مفید است. اگر همان ابتدای کار که هنوز خوب آنها را نمی‌شناسید حرفی در موردشان بزنید، ممکن است در آینده پشیمان شوید.
چه وقت باید حرف‌‌هایتان را به زبان آورید؟ البته زمان‌هایی است که سکوت اختیار کردن به هیچ وجه صحیح نیست. در مواردی که طرف یکی از دوستان خیلی نزدیک شما است سعی نکنید که فرد را سرجای خود بنشانید و در مبارزه پیروز شوید. در چنین دوستی‌هایی صداقت حرف اول را می‌زند و همه مشکلات را تا آنجا که در توان است باید در صداقت و درستی حل کرد.
مراقب باشید و به یاد داشته باشید هر چقدر هم که بخواهید بالا دست بمانید، اما سکوت اختیار کردن به هیچ وجه ارزش قربانی کردن سلامتی‌تان را ندارد. اگر می‌بینید که نگفتن حرف‌ها، فکر و روح شما را به هم ریخته است و اذیت‌تان می‌کند، حتما به طریقی آنها را بیرون بریزید.

رزیتا شاهرخ- برداشت از نور پرتال

خواص سرکه سیب .

سرکه سیب درد مفاصل را درمان می کند

پتاسیم موجود در سرکه سیب مانع رسوب کلسیم در مفاصل می‌شود و از درد استخوان پیشگیری می‌کند.

متاسفانه طب مدرن امروزی راه حل اساسی برای درمان دردهای مفاصل ندارد و برای درمان آن، بهتر است به طب سنتی قدیم رجوع کنیم.

دانشمندان طی تحقیقات جدیدی که بر روی سرکه سیب برای پیشگیری و درمان دردهای مفاصل به عمل آورده‌اند به نتایج جالبی دست یافته‌اند.

سرکه سیب دارای مقادیر زیادی مواد معدنی مانند منیزیم، فسفر، کلسیم و پتاسیم است و کمبود هر یک از این مواد میتواند منجر به وخیم‌تر شدن این دردها شود.

اگر کسی مبتلا به بیماری آرتروز باشد و تنها یکی از این مواد معدنی به او نرسد بیماری وی حادتر خواهد شد.

پتاسیم موجود در سرکه سیب مانع از رسوب کلسیم در مفاصل میشود و در نتیجه از ایجاد درد در استخوان‌ها پیشگیری می‌کند.[نکته بهداشتی روز: پتاسیم بخورید]

سرکه سیب دارای آنزیم‌هایی است که موجب تقویت سیستم گوارش می‌شوند.

طی نتایج حاصله از تحقیقات، سرکه سیب اگر تصفیه شده و پاستوریزه نشده باشد اثرات درمانی کمتری دارد.

سرکه سیب باید خام و طبیعی باشد تا تا به همراه آنزیم‌ها و مواد معدنی موجود در آن کارایی لازم را داشته باشد.

اگر می‌خواهید به بهترین نحو از این سرکه استفاده کنید 3- 1 قاشق چای‌خوری سرکه را با یک لیوان آب مخلوط کنید و سه بار در روز ترجیحا قبل از غذا میل کنید و اگر مایل هستید کمی شیرین‌تر شود کمی عسل به آن اضافه کنید.

علاوه بر موارد فوق برای تسکین دردهای مفاصل می‌توانید با مخلوط کردن یک فنجان سرکه در سه فنجان آب گرم محل‌های مورد نظر را ماساژ داده و شستشو دهید.

جملات تاثیر گذار ...

آقایان محترم شاید ندانید که یک جمله ساده چقدر می تواند روی زندگی مشترک تان تاثیر بگذارد و اعتماد همسرتان به شما و زندگی مشترک تان را بیشتر کند. اگر از آن دسته مردهایی هستید که فکر می کنند، جملات اهمیتی ندارد و تنها چیزی که مهم است درون شماست، کاملا در اشتباهید. باید باور کنید که دنیای ذهنی زنان و مردان تفاوت زیادی دارد و اگر می خواهید همسرتان را خوشحال کنید باید به دنیایش وارد شوید و او را به شیوه خودش آرام و شاد کنید.

تا زمانی که با این احساسات درونی تان جمله ای نسازید و همسرتان را از آنها با خبر نکنید، هیچ اتفاق خوبی در زندگی مشترک تان نخواهد افتاد. اگر هم از اهمیت این جملات باخبرید اما نمی دانید چه بگویید و از کجا شروع کنید، بهتر است از این توصیه ها کمک بگیرید و با دنیای زنان آشناتر شوید.

چقدر زیبایی
زن ها دوست دارند ظاهرشان را ستایش کنید و گاهی به آنها بگویید که چه چهره زیبایی دارند. حتی اگر همسر شما واقعا به این زیبایی نباشد از اینکه گمان کند در نظر شما این طور به نظر می رسد، احساس غرور خواهد کرد.

البته بی گدار به آب نزنید و بدون آنکه برای حرف تان دلیلی داشته باشید او را ستایش نکنید. چون درست در زمانی که به همسرتان می گویید، چقدر زیبا هستی... او دلیل شما را خواهد پرسید و خواهد گفت از چه نظر؟ پس سعی کنید برای این ادعای تان جزئیاتی را هم مطرح کنید و به این فکر کنید، چه چیز در او زیباتر است و بعد سراغ تعریف کردن بروید.

تو خیلی خاصی
این که همسر شما بشنود که او فردی بی همتاست و هیچ زن دیگری نمی توانسته شما را به این اندازه خوشبخت کند، یک حس فوق العاده به او می دهد. زن ها دوست دارند، بدانند که با تمامی گزینه های دیگری که شاید همسرشان به آنها برای ازدواج درنظر داشته فرق می کنند و آنها ویژگی هایی دارند که از نظر شوهرشان در هیچ کدام از زن های دور بر هم وجود ندارد.

شما باید این خاص بودن را به او گوشزد کنید و بگویید که کدام یک از ویژگی های همسرتان بیش از دیگر ویژگی ها، شما را تحت تاثیر قرار داده. این موضوع نه تنها حس خوب مورد توجه قرار گرفتن و قدردانی شما را به او می دهد بلکه باعث می شود که او تمرکز بیشتری روی ویژگی های مثبتش داشته باشد و برای پررنگ کردن شان تلاش کند. زن ها دوست دارند از شوهرشان بشنوند که پر از صفات مثبت هستند و این که همسرشان به دلیل همین صفات به آن ها افتخار می کند.

با تو بودن بی نظیر است
زن ها دوست دارند، همسرشان به رابطه ای که دارد افتخار کند و به دلیل آرامشی که در این رابطه دارد هم از آن ها قدردانی کند. این قدردانی ممکن است به شکل های مختلفی صورت بگیرد. مثلا وقتی مردی زودتر از سر کار می آید و به همسرش می گوید، دوست داشتم امروز بیشتر کنار تو باشم یا این که دوست دارم وقتم را بیشتر با تو بگذرانم و باقی مانده کارهایم را هم کنار تو انجام دهم می تواند یک حس فوق العاده را در زنان ایجاد کند.

با شنیدن این قدردانی ها زن برای بیشتر درک کردن همسرش تلاش خواهد کرد و برای این که همسرش در ساعات بیشتری که در خانه است آرامش داشته باشد و این اتفاق را تکرار کند، مصمم تر خواهد شد. آن ها از این تصور که مردشان دوست دارد ساعتی از روز را تنها کنار او و تنها برای استفاده از وقت ۲نفره شان مشخص می کند بیش از هر چیزی خوشحال می شوند.

دوستت دارم
اگر می خواهید همسرتان از این که دوستش دارید مطمئن شود چاره ای جز گفتن این حرف ندارید اما مهم تر از گفتن این حرف ها عملکرد شماست. زن ها دوست دارند عشق تان را با کارهای تان نشان دهید. دادن یک شاخه گل، یک هدیه بی مناسبت، پیامک های احوالپرسی طول روز و خیلی کارهای ساده دیگر می تواند تاثیر خاصی روی رابطه شما بگذارد و این زندگی را در چشم همسرتان افتخار آمیزتر کند.

اما ماجرا به همین جا ختم نمی شود، شما باید مراقب تمام حرف هایی که میان تان رد و بدل می شود باشید و فکر نکنید کلمات تاثیر چندانی ندارند. مهم تر از همه این که باید مراقب قول هایی که به همسرتان می دهید باشید. گرچه پاسخ مثبت شما به خواسته های همسرتان می تواند او را خوشحال کند اما عمل نکردن به وعده های کوچک و بزرگ تان مشکل را چند برابر خواهد کرد و تاثیری منفی روی نگاه همسرتان به شما و رابطه خواهد گذاشت.

متاسفم
برای زن ها مهم ترین اتفاقی که می تواند بعد از یک دعوا یا دلخوری پیش بیاید، شنیدن عذرخواهی مردشان است. آن ها دوست دارند تاسف واقعی شما را ببینند و بعد از این دلخوری ها مورد دلجویی قرار گیرند. غرورتان را کنار بگذارید و اگر اشتباه کرده اید قبل از توضیح دادن دلایل تان از او عذر خواهی کنید.

اینکه شما بدون گفتن این که پشیمانید شروع به توضیح دادن و دلیل تراشی کنید می تواند ناراحت کننده ترین واکنش بعد از دعوا برای یک زن باشد. پس اگر نمی خواهید اوضاع را از این که هست خراب تر کنید با یک جمله ای که از ته دل می گویید همه چیز را رو به راه کنید؛ بگویید: ببخشید و متاسفم!

همه چیز را درست می کنم
حتی اگر یک سوپرمن نباشید باید بتوانید به همسرتان اطمینان دهید که همه چیز تحت کنترل است و تا زمانی که در کنارش هستید نمی گذارید زندگی تان را چیزی تهدید کند. گرچه شما با رفتارهای تان باید این اطمینان را در او ایجاد کنید اما در لحظاتی که او از ته دل غمگین است و احساس اضطراب می کند باید این جمله جادویی را به کار ببرید و به او آرامش دهید.

اگر فکر می کنید فراهم کردن امکانات زندگی برای شاد کردن همسرتان کافی است اشتباه می کنید. ایجاد احساس آرامش و اطمینان و گاهی بیان کردن این جملات او را بسیار آرام تر و اعتمادش به زندگی مشترک تان را هم بیشتر خواهد کرد.

بیا صحبت کنیم
اگر همسرتان مدتی است که ناراحت یا پریشان است اما توضیحی در این مورد به شما نمی دهد، باید خودتان پیش قدم شوید. شاید او مشکل بزرگی دارد که گفتنش برایش آسان نیست و شاید هم منتظر جرقه ای از طرف شماست. یادتان نرود که هیچ ناراحتی بی دلیل نیست و این که شما از کنار این پریشانی ها بگذرید و آن ها را جدی نگیرید، می تواند همسرتان را ناراحت تر از آنچه هست کند و حتی گاهی زندگی مشترک تان را هم زیر سوال ببرد.

پس بعد از هر دلخوری که بین تان پیش می آید یا حتی زمانی که می بینید رفتار همسرتان تغییر کرده اما دلیلش را نمی دانید، به او پیشنهاد گفت وگو دهید و حتی اگر از این گفت وگو طفره رفت برایش توضیح دهید که شنیدن حرف ها و احساساتش چقدر برای شما اهمیت دارد و چقدر برای بهتر کردن زندگی مشترک تان اشتیاق دارید.

چرا سمبل عشق قلب است ؟!

عاشق شوید و عاشق بمانید؛ این نصیحت پزشکان برای شماست، شاید فکر کنید عاشق شدن برای شما اضطراب، ترس و هیجان به ارمغان می‌آورد اما فکر نکنید که این حالت‌ها به ضرر شماست. مطالعات پزشکان و روان‌شناسان نشان داده، وجود عشق در زندگی شما به سلامت روح و جسم‌تان کمک می‌کند.

عاشق‌ها معتاد نمی‌شوند
مطالعات نشان می‌دهد، افرادی که عاشقانه کسی را دوست دارند، کمتر به مصرف مواد مخدر و سیگار گرایش دارند. در مطالعه‌ای در فنلاند مشخص شد، میزان استفاده دائمی از مواد مخدر در افرادی که یک ارتباط عاشقانه مستحکم دارند بسیار کمتر از افرادی است که چنین ارتباطی ندارند. تنها 4درصد از افرادی‌که یک ازدواج مناسب داشته‌اند و بین یک تا 3 سال از زندگی مشترک آن‌ها گذشته و تنها 3درصد از کسانی که یک ازدواج مناسب داشته‌اند که بین 3 تا 5 سال از زندگی مشترک آن‌ها گذشته، استفاده تفننی و گاه‌به‌گاه مواد مخدر دارند، این در حالی است که این میزان در بین افراد همان گروه‌های سنی که ازدواج یا رابطه عاشقانه مستحکمی نداشته‌اند این میزان 9 درصد بوده است. روان‌شناسان می‌گویند تنهایی، انزوا و احساس کمبود محبت یکی از دلایل اصلی گرایش به مواد مخدر است.


عاشق‌ها جوان می‌مانند
«عاشق‌ها جوان‌تر هستند»؛ این یک ضرب‌المثل قدیمی است که در کشورهای حوزه بالکان رواج داشته اما حالا علم هم ثابت کرده، عاشق بودن می‌تواند انسان‌ها را جوان نگه دارد، نه فقط روح آن‌ها را بلکه جسم آن‌ها را. تحقیقات دانشمندان و پژوهشگران مرکز تحقیقاتی ادینبوری اسکاتلند نشان داده است زنان بین 40 تا 45 ساله‌ای که برای یک مدت 5 تا 10 ساله ازدواجی همراه با خوشبختی داشته‌اند به طور متوسط 3 تا 5 سال کمتر از سن واقعی خود به نظر می‌رسیدند. در واقع در این تحقیق سن متوسط زنان مجردی که زندگی خود را «خالی از عشق» توصیف کرده بودند از سوی افرادی که آن‌ها را نمی‌شناختند بین یک تا 3 سال بیشتر از سن واقعی آن‌ها تخمین زده شد دکتر دیوید ویکس، متخصص پزشکی خانوادگی در وست‌بینستر می‌گوید، علت این مسئله مشخص است: «افرادی که کسی را دوست دارند بیشتر به فکر سلامت جسمی خود هستند و به ظاهر خود هم بیشتر اهمیت می‌دهند... در ضمن ترشح هورمون‌ها و عملکرد دستگاه‌های مختلف بدن در این افراد که آرامش بیشتری دارند، منظم‌تر است.»


زنان عاشق، خوشبخت‌تر هستند
بهتر است این موضوع را به آقایان نگویید اما تحقیقات پژوهشگران دانشگاه ولشکایر نشان داده، زنانی که زندگی مشترک خوبی دارند از همسران خود خوشحال‌تر و سالم‌تر هستند. در واقع کیفیت زندگی این زنان از کیفیت زندگی همسران آن‌ها بالاتر ارزیابی می‌شود. برخی روان‌شناسان معتقدند، در یک رابطه عاشقانه نیازهای روحی زنان بیشتر از مردان پاسخ می‌گیرد و این دلیل کیفیت بالاتر زندگی آن‌ها در چنین شرایطی است ولی دکتر نورااسپارن، متخصص روان‌شناسی می‌گوید: «زنان بیشتر از مردان از احساس دوست داشتن و دوست داشته شدن لذت می‌برند و احساس شادی آن‌ها از این موضوع تاثیر بیشتری در وضعیت خلق‌وخو و کیفیت زندگی آن‌ها دارد.»

اگر می‌خواهید به خودکشی فکر نکنید
عاشق‌بودن فواید سلامت زیادی برای بدن شما دارد و عاشق بودن برای ذهن شما هم فایده‌‌های زیادی دارد. پژوهشگران دانشگاه اوتاگو در نیوزلند هزار زن و مرد بالغ را مورد بررسی قرار دادند و به این نتیجه رسیدند، مردان و زنانی که بیش از 5 سال در یک ارتباط عاشقانه موفق بوده‌اند کمتر به افسردگی مبتلا می‌شوند و احتمال خودکشی و فکر کردن به خودکشی در آن‌ها پایین‌تر است. مطالعه دیگری که در بزاسکا انجام گرفته هم نشان داده، در یک دوره 10 ساله میزان مراجعه به روان‌شناسی و روان‌پزشکی در زنان و مردانی که ازدواج موفق داشته‌اند و زندگی خود را عاشقانه توصیف کرده‌اند، بسیار کمتر از دیگران است و میزان اضطراب و استرس در این گروه به میزان مشخص کمتر از افراد با وضعیت متفاوت است. مطالعات جهانی هم نشان داده میزان خودکشی در مردان متاهل 50درصد کمتر از مردان مجرد و 70درصد کمتر از مردانی است که از زنان خود جدا شده‌اند.

چرا سمبل عشق، قلب است؟
سمبل عشق در جهان چیست؟ در سراسر جهان برای نشان دادن عشق از شکل قلب استفاده می‌کنند، اما چرا؟ خب، شاید دلیلی پشت این موضوع باشد. در واقع شاید مسئله این است که عشق، سلامت قلب شما را تضمین می‌کند. نتایج تحقیقی در دانشگاه روچستر در نیویورک نشان داده،‌ افراد متاهل و دارای ارتباط عاطفی مستحکم دیرتر از هم‌سن‌های خود که چنین ارتباطی ندارند دچار مشکلات قلبی می‌شوند و در صورت نیاز به عمل جراحی قلب هم احتمال زنده ماندن آن‌ها بیشتر است. یک گروه مطالعاتی در کانادا مدعی شده‌اند، داشتن یک ارتباط عاطفی مناسب می‌تواند مثل کنار گذاشتن سیگار به سلامت قلب کمک کند. افرادی که دارای ارتباطات عاطفی مستحکم هستند بیشتر متوجه وزن خود هستند، رژیم غذایی سالم‌تری را انتخاب می‌کنند و فشار خون آن‌ها در حد طبیعی است و برای همین قلب سالم‌تری دارند. دکتر وسلی کانر از دانشگاه کارولینای شمالی می‌گوید: «همه مطالعات نشان داده، عاشق‌بودن و بیان‌کردن احساسات عاشقانه تاثیر مثبتی روی قلب شما دارد و سلامت قلب و عروق‌تان را تا حدودی تضمین می‌کند.»

تعداد بیشتری شمع فوت می‌کنید
عاشق بودن به جشن تولدهای شما می‌افزاید، البته این به آن معنا نیست که شما بیشتر از یک‌بار در سال می‌توانید جشن تولد بگیرید اما به این معناست که اگر عاشق باشید به طول عمرتان اضافه می‌شود. برای مثال، در انگلستان مطالعات طولانی‌مدت نشان داده، میزان مرگ‌ومیر در مردان و زنان مجرد بین 30 تا 60 ساله 2برابر میزان مرگ‌ومیر در مردان و زنان متاهل در همین گروه سنی است. مطالعه‌ای در آلمان هم نشان داده، میزان مرگ‌ومیر در زنان مجرد 30 تا 50 ساله 25درصد بیشتر از زنان متاهل همین گروه سنی است. دکتر روانا اسکالامدیر مرکز تحقیقات سلامت دانشگاه هانور می‌گوید: «مردان و زنان مجرد کمتر به فکر سلامت خود هستند، کمتر به پزشک مراجعه می‌کنند، کمترچک‌آپ سالانه می‌روند و از لحاظ شغلی و اجتماعی کمتر موفق هستند، همه این عوامل باعث می‌شود که وضعیت سلامت آن‌ها بدتر باشد.»