در یونان باستان سقراط به دلیل خرد و درایت فراوانش مورد ستایش بود. روزی فیلسوف بزرگی که از آشنایان سقراط بود،با هیجان نزد او آمد و گفت : سقراط میدانی راجع به یکی ازشاگردانت چه شنیده ام؟
سقراط پاسخ داد : " لحظه ای صبر کن.قبل از اینکه به من چیزی بگویی از تومی خواهم آزمون کوچکی را که نامش سه پرسش است پاسخ دهی." مرد پرسید : سه پرسش؟ سقراط گفت : بله درست است. قبل از اینکه راجع به شاگردم بامن صحبت کنی،لحظه ای آنچه را که قصدگفتنش را داری امتحان کنیم.
اولین پرسش حقیقت است. کاملا مطمئنی که آنچه را که می خواهی به من بگویی حقیقت دارد؟ مرد جواب داد :" نه،فقط در موردش شنیده ام ."سقراط گفت : "بسیار خوب، پس واقعا نمیدانی که خبردرست است یا نادرست.
حالا بیا پرسش دوم را بگویم،" پرسش خوبی" آنچه را که در موردشاگردم می خواهی به من بگویی خبرخوبی است؟ " مردپاسخ داد :" نه، برعکس…" سقراط ادامه داد :" پس می خواهی خبری بد در مورد شاگردم که حتی درموردآن مطمئن هم نیستی بگویی؟" مردکمی دستپاچه شد و شانه بالا انداخت.
سقراط ادامه داد :" و اما پرسش سوم سودمند بودن است. آن چه را که می خواهی در مورد شاگردم به من بگویی برایم سودمند است؟" مرد پاسخ داد :" نه ، واقعا…"سقراط نتیجه گیری کرد :" اگرمی خواهی به من چیزی رابگویی که نه حقیقت داردونه خوب است و نه حتی سودمند است پس چرا اصلا آن رابه من می گویی؟!!
عصر ایران 2
درمانهای غیردارویی زیادی برای برطرف کردن اضطراب و تشویش وجود دارد. از جمله میتوان به تکنیکهای کنترل ذهن برای آرام شدن اشاره کرد.
کنترل اضطراب
بابونه
اگر دچار دلشوره و اضطراب هستید، دمنوش بابونه میتواند باعث آرام شدن شما بشود. برخی از مواد تشکیل دهنده بابونه، دقیقاً همان کاری را با مغز میکنند که داروهای آرامبخش همچون والیوم انجام میدهند. تحقیقات نشان داده است، افراد مضطربی که 8 هفته پشت سر هم چای بابونه مصرف میکردند، بسیار بیشتر از بیمارانی که دارو میخوردند، اضطرابشان کاهش پیدا کرده است.
سنبلالطیب
برخی از گیاههای دارویی باعث آرامش، بدون خواب آلودگی میشوند (همچون اِل- تیانین) و برخی دیگر خاصیت آرامبخش و مسکن دارند. سنبلالطیب (والرین) در دسته دوم جای میگیرد. این گیاه باعث خواب راحت، به خصوص برای آن دسته از افرادی میشود که دچار کمخوابی و بیخوابی هستند. این گیاه خوابآور، حاوی مواد آرامشبخش است.
سنبلالطیب بوی بدی دارد و بیشتر مردم کپسول یا قرص آن را به چای آن ترجیح میدهند. ترجیحاً این گیاه را بعد از ظهر مصرف کنید. سنبلالطیب را اصولاً همراه با دیگر گیاهان آرامبخش همچون رازک، بابونه و بادرنجبویه دم میکنند.
بادرنجبویه
این گیاه دارویی نیز در کاهش استرس و داشتن خواب راحت موثر است. افرادی که حدود 600 میلیگرم از این گیاه را روزانه مصرف میکنند، آرامتر از افرادی هستند که قرصهای آرام بخش مصرف میکنند. با اینکه این گیاه خاصیت آرامشبخش دارد، اما تحقیقاتی نشان داده است مصرف بیش از حد آن باعث افزایش اضطراب میشود. بنابراین، بر اساس دستور مصرف، آن را به میزان کم مصرف کنید. این گیاه را میتوانید از عطاریها به صورت دمنوش، کپسول یا قرص تهیه کنید. این دارو نیز با دیگر گیاهان آرامبخش همچون رازک، بابونه و سنبلالطیب ترکیب میشود.
ورزش
ورزش برای ذهن و جسم بسیار مفید است. با انجام تمرینات ورزشی میتوانید اضطراب خود را در لحظه از بین ببرید. اگر بر اساس یک برنامه مشخص و منظم ورزش کنید، اعتماد به نفستان افزایش مییابد و احساس سلامت بیشتری میکنید. از جمله دلایل اضطراب، بیماری و چاقی است که در اثر ورزش کردن هر دو آنها از بین میروند.
برخی از مواقع، مردم در نتیجه گرسنگی، مضطرب و عصبی میشوند. بنابراین، هنگامی که دچار اضطراب شدید، یعنی قند خون شما کاهش پیدا کرده است و بهترین کار، خوردن یک میان وعده سبک همچون گردو یا یک تکه شکلات تلخ به همراه یک لیون آب یا چای گرم است.
تمرین تنفس و سۆال پرسیدن
برای هوشیاری کامل هنگام تنفس، از خود سۆالهای سادهای بپرسید. در یک جای آرام بنشینید، چشمان خود را ببندید و به نحوه تنفس خود و دم و بازدمهایتان توجه کنید. همزمان از خود سۆالهای سادهای بپرسید و روی تنفس خود تمرکز کنید. مثلاً، دمای هوایی که وارد بینی شما میشوند، چند است؟ وقتی نفستان خارج میشود چه تغییری در بدن شما ایجاد میکند؟ وقتی هوا وارد ریههای شما میشود چه حسی دارد؟
اسطوخودوس
اسطوخودوس از نظر روانی باعث آرامش میشود. یک تحقیق یونانی ثابت کرده است بیمارانی که در مطب در انتظار نوبت خود هستند، با استشمام رایحه اسطوخودوس راحتتر این زمان را تحمل میکنند. برخی از دانشجویان نیز اعلام کردهاند این رایحه در طول امتحان به آنها آرامش میدهد.
حبس نفس
نفس خود را بگیرید و رها کنید. البته لازم نیست این کار را تا حدی که کبود شوید ادامه دهید. فقط کافی است همچون تمرینات یوگا با تنفسهای عمیق، روح خود را آرام کنید. یکی از بهترین تنفسهای عمیق روش 4-7-8 یوگا است. برای این منظور به طور کامل از طریق دهان هوا را بیرون بدهید، سپس از طریق بینی هوا را به داخل بکشید و تا 4 بشمارید. نفس خود را تا 7 بشمارید و نگه دارید و سپس اجازه دهید از دهان شما با شمارش تا عدد 8 خارج شود. این کار را دست کم دو بار در روز انجام دهید.
سریعاً غذا بخورید
برخی از مواقع، مردم در نتیجه گرسنگی، مضطرب و عصبی میشوند. بنابراین، هنگامی که دچار اضطراب شدید، یعنی قند خون شما کاهش پیدا کرده است و بهترین کار، خوردن یک میان وعده سبک همچون گردو یا یک تکه شکلات تلخ به همراه یک لیون آب یا چای گرم است.
ورزش برای ذهن و جسم بسیار مفید است. با انجام تمرینات ورزشی میتوانید اضطراب خود را در لحظه از بین ببرید.
رژیم غذایی مناسب در طولانی مدت، موجب کاهش استرس میشود. سعی کنید از گیاهانی همچون کلم، غذاهای دریایی و گوشت در وعدههای غذایی خود استفاده کنید. این نوع مواد اسیدفولیک و فیتونوترین دارند که به کاهش اضطراب کمک شایانی میکنند.
صرف صبحانه
از اینکه به خودتان گرسنگی بدهید دست بردارید. بیشتر افرادی که دچار تشویش و استرس فراوان هستند، صبحانه نمیخورند. توصیه ما این است که حتماً چیزی همچون تخم مرغ که سرشار از پروتئین و کولین است، میل کنند. کمبود کولین باعث افزایش اضطراب بیهوده در انسان میشود.
مصرف امگا-3
شما میدانید که روغن ماهی برای قلب مفید است و از افسردگی نیز جلوگیری میکند. امگا-3 موجب کاهش اضطراب نیز میشود. در تحقیقاتی ثابت شده است، دانش آموزانی که 2.5 میلیگرم در روز از ترکیب اسیدهای چرب امگا-3 به مدت 12 هفته استفاده میکنند، اضطراب کمتری از دانشآموزانی دارند که قرص آرام بخش میخورند. کارشناسان توصیه میکنند تا حد امکان در وعدههای غذایی خود از امگا-3 استفاده کنید. ماهیهای چربِ آبهای سرد همچون سالمون، منبع غنی اسیدهای چرب هستند.
اضطراب
دست برداشتن از تفکرات منفی
وقتی دچار اضطراب هستید، بسیار آسان است که همیشه افکار منفی داشته باشید و به دنبال انتهای بد یا فاجعه باشید. ذهن شما درگیر مسایل غیر قابل تحمل میشود و همیشه هراس این را دارد اگر این اتفاقها واقعاً رخ دهند، چه میشود؟ این مسئله واقعاً زندگی انسان را خراب میکنند و روح را از بین میبرند. به جای این افکار بیهوده، نفس عمیق بکشید، پیاده روی کنید و روی مسایل واقعی تمرکز کنید.
حمام آب گرم
هرچقدر هم احساس اضطراب داشته باشید، پس از استراحت در سونای خشک یا بخار، احساس آرامش خواهید داشت. با گرم کردن بدن خود، گرفتگی عضلات و استرس خود را کاهش میدهید.
حمام جنگل
ژاپنیها به حمام جنگل، «شیرین-یوکو» میگویند. حمام جنگل در واقع راه رفتن در میان درختان است. محققان ژاپنی واکنشهای بدن افرادی که به مدت 20 دقیقه در میان جنگل و بوی خوب چوب و چمن و صدای جریان آب، پیاده روی کرده بودند را مورد بررسی قرار دادند. مشخص شد این افراد استرس کمتری دارند و آرامتر هستند.
به خود اعتماد داشته باشید
همیشه به این دلیل که اضطرابهای خود را میشناسید و از تغییرات بدن خود آگاه هستید، به خود اعتماد به نفس بدهید. این مسئله واقعاً برای برطرف کردن اضطراب الزامی است. قدم بعدی داشتن مکالمه مثبت با خود، تغییر درک و فهم یا استفاده از روشهای آرامش بخش است.
باشگاه کاربران تبیان - ارسالی از: JOMANG
برگرفته از انجمن: روانشناسی
انسان در زندگی خویش با شرایط متعددی روبروست که آرامش روحی و روانی او را درهم میریزند. فرد نیاز به آرامش دارد در سایه آرامش عملکردهای روزانه او مفیدتر صورت میگیرند، رسیدن به اهداف و برنامه ریزیها راحتتر امکانپذیر میشود و مهمتر این که سلامت جهانی فرد نیز تضمین میگردد. افراد ناآرام با مشکلات عدیدهای در زمینههای متعدد مواجه هستند که صدمات حاصل از این مشکلات با ایجاد دور باطل آرامش او را مجددا بهم زده و مشکلات فزایندهای را سبب میشوند اولین گام در زندگی سالم و رضایت بخش رسیدن به آرامش و حفظ آن در شرایط استرسزاست.
به افکار و باورهای خود سروسامان دهید
افکار و باورهای انسان نقش مهمی در آرامش او دارند. و در واقع افکار و باورها قویترین منابع ذهنی هستند که میتوانند آرامش فرد را بهم بریزند. هر چند به نظر میرسد که اغلب محرکات و شرایط محیطی مسبب از بین رفتن آرامش فرد هستند اما در واقع آن چه به وقایع بیرونی رنگ میدهد و آنها را نیرومند و تاثیرگذار میسازد باورها و برداشتهایی است که فرد نسبت به این وقایع دارد. واکنش افراد مختلف را در مقابل یک واقعه بیرونی و محیطی در نظر بگیرید. مثلا صحنهای را مجسم کنید که تصادف خفیفی در یک خیابان نسبتا شلوغ بین دو خودرو اتفاق افتاده است.
واکنش رانندگان خودروها را تصور کنید، برخیها در این شرایط شدیدا پرخاشگر میشوند در حالی که برخی دیگر با خوشرویی بیشتری برخورد میکنند. آنچه تفاوت رفتار انسانها را در لحظههای مشخص و مشترک موجب میشود طرز فکری است که نسبت به آن اتفاق دارند و این که از چه زاویهای به آن مساله نگاه میکنند. بر این اساس افرادی که افکار و باورهای منفی دارند زودتر و شدیدتر از افرادی که دارای باورهای مثبت و نگرشهای مثبتتری هستند آرامش خود را از دست میدهند. چنین افرادی ممکن است اسپندوار از جا بپرند و واکنشهای شدید از خود نشان دهند. این دسته از افکار هر چند ممکن است در طول زندگی فرد ایجاد و رشد یافته باشند و حتی به دوران کودکی فرد مربوط میباشند اما قابل تغییر هستند.
افکار مزاحم و منفی خود را شناسایی کنید، آنها را شکار کنید، از بین ببرید و افکار مفیدتری را جایگزین آنها کنید. افکار مثبت به شما آرامش ، انرژی و قدرت میبخشد. پس یادتان باشد اولین تکنیک: مبارزه با افکار منفی. برای این کار میتوانید از یادداشت کردن و پیگیری افکارتان استفاده کنید. زمانی که احساس میکنید آرامشتان به هم ریخته است از خود بپرسید چه چیزی آرامش شما را بهم ریخته است؟ پشت این مسالهای که برایتان ناراحت کننده است چه فکری و چه باور منفی پنهان شده است و به این ترتیب افکار خود را پیگیری کنید و آنها را یاداشت کنید. سپس سعی کنید افکار مثبت جایگزین برای هر یک از افکار منفی پیدا کنید و در مقابل آن یادداشت کنید. افکار مثبت خود را همواره دم دست یا پیش روی خود داشته باشید.
تمرین آرام سازی یا ریلکسیشن
این تمرین ، تمرین بسیار مفیدی است که میتواند در فرد آرامش خوبی را بوجود بیاورد. میتوانید از این تمرین در حالتها و شرایطی که احساس ناآرامی میکنید استفاده کنید. همچنین میتوانید بطور روزانه این تمرین را حتی در شرایط عادی انجام دهید. این کار به حفظ آرامش شما در تمام لحظات بعدی کمک میکند به عبارتی شما را در مقابل ناآرامی واکسینه میشوید.
برای اجرای این تمرین در محیطی آرام قرار بگیرید. در وضعیت راحتی دراز بکشید چشمهای خود را ببندید و سعی کنید عضلات خود را از نوک انگشتان پا تا سر سفت و بعد شل کنید و سعی کنید قسمت به قسمت این کار را انجام دهید. و در حین سفت و شل کردن عضلات آنها را در ذهن خود مجسم کنید. تمرین سادهای است ولی کاربردهای مفیدی دارد.
تنفس خود را تنظیم کنید.
چشمهای خود را ببندید. یک دست خود را روی شکم قرار دهید و دست دیگر را روی سینه ، طوری نفس بکشید که حرکت شکم شما بیشتر از حرکت سینه باشد. به عبارتی دستی که روی شکم گذاشتهاید بیشتر از دست روی سینه بالا میآید. بعد از مدتی تمرین سعی کنید این کار را بدون گذاشتن دستها روی شکم و سینه انجام دهید. به عبارتی با حرکت شکم تنفس کنید نه با حرکت سینه. تنفس نقش مهمی در حفظ آرامش شما دارند. حتی در شرایط ناآرامی میتوانید از روش فوت کردن داخل یک پاکت نیز نتایج مفیدی بگیرید. به این ترتیب آرامش خود را سریعتر باز خواهید یافت.
برداشت از : رشد
بی حوصلگی هنگامی روی میدهد که ما دیگر به اطرافیان، اشیاء پیرامون خود و فعالیتهای روزمره خود علاقه مند نبوده و از آنها لذت نمیبریم. بی حوصلگی در واقع فقدان تنوع و انگیزش در زندگیست.
یکی از خصوصیات انسان تنوع طلبی و نیاز به تغییر مداوم در شکل و نوع محرکات بیرونی میباشد. سازگاری حسی سبب میشود ما از فعالیتهای تکراری به ستوه آییم. سازگاری حسی یعنی: کاهش حساسیت حواس زمانی که در معرض مداوم یک عامل محرک ثابت و تغییر ناپذیر قرار میگیرند. مثلا پس از خرید یک تلفن همراه نو شوق و ذوق فراوانی داریم اما پس از گذشت یکی دو ماه همان تلفن همراه برایمان تکراری و ملال آور میشود...
همین عامل در روابط زن و مرد نیز مصداق دارد. افراد بسیاری از این مسئله شکایت میکنند که همسر آنها دیگر برایشان عادی و خسته کننده شده و هیجان و شور اوایل آشنایی در روابطشان رنگ باخته است. اما باید آگاه بود که تنوع طلبی یک ویژگی ذاتی انسانها بوده و میبایست در برخی موارد آن را تحت کنترل درآورد و برایش محدودیت قائل شد. حتی اگر مردی همسر زیبایی هم داشته باشد ممکن است به زنان دیگر مخفیانه نگاه کند و یا زل بزند حتی اگر آن زنان نازیبا و زشت باشند. چرا که نزد آن مرد زیبایی همسرش دیگر تکراری و عادی گشته و به عبارتی به چهره وی عادت کرده و بدنبال یک محرک بصری جدید میگردد. اما همین مرد باید مطلع باشد که این دور باطل هیچگاه به کمال خوشنودی منتهی نمیگردد جایی که دیگر چیزی دلش را نزند و برایش تکراری نگردد. (زنی که هیچگاه برایش تکراری و خسته کننده نشود).
بنابراین باید برای برخی امور در تنوع طلبی محدودیت قائل شویم و گرنه مجبور خواهیم شد همیشه بی حوصله و دلزده باقی بمانیم و طعم رضایت را نچشیم. یکی از نکات بسیار مهم در روابط این میباشد که زن و مرد هر آنچه که دارند را یک باره رو نکنند. یعنی تمام مهارتها، خصوصیات اخلاقی و شخصیتی، آرزوها، اسرار، برنامه های آینده، هدفهای بلند مدت و کوتاه مدت و غیره. چون زمانی که مثلا خانمی از تمام راز و رمز، مهارتها و شیرین کاری های یک مرد آگاه شود دیگر چیزی باقی نمیماند که حس کنجکاوی او را نسبت به او برانگیزد و رابطه از هیجان و تب وتاب می افتد. مانند فیلمی که وقتی از ابتدا تا انتهای آن را مشاهده میکنیم دیگر بندرت پیش می آید که بخواهیم مجددا نگاهش کنیم اما اگر همین فیلم بصورت سریال نمایش داده شود هم هیجانش بیشتر میشود و هم کنجکاوی بیننده برای سر درآوردن از ادامه داستان. اما این بدین معنا هم نیست که به طرف مقابلمان دروغ بگوییم و شخصیت اصلی خود را کتمان کنیم بلکه باید به گونه ای پیش برویم که در هر یک از ملاقات هایمان یک سخن، مطلب، خبرو یا برنامه تازه در چنته داشته باشیم. خلاصه باید پیش بینی ناپذیر باشیم.
▪ برای غلبه بر بی حوصلگی در زندگی از این راهکارها سود برید:
۱) سعی کنید هر از چند گاهی در زندگی خود تغییراتی هر چند جزئی ایجاد کنید.
۲) بی کاری و فقدان فعالیت یک عامل مهم در ایجاد بی حوصلگی ست. دست به کار شوید با نشستن و به نقطه ای خیره شدن چیزی عوض نمیشود. برخیزید و به کاری مشغول شوید.
۳) حس پوچی و این باور که زندگی، شغل و فعالیتهای شما بی معنی میباشند میتواند شما را تا مرز خود کشی پیش برد. شما نباید زندگی خود را یک دایره بی پایان و هدف بدانید. این وظیفه خود شماست که به زندگی خود معنا بخشید.
۴) هر روز یک چیز جدید یاد بگیرید و به علم خود بیفزایید.
۵) خود را به چالش بکشانید. به فعالیتی دست بزنید که در شما استرس ملایمی ایجاد میکند. مانند برد و باخت (در بازی، ورزش) و یا پذیرش ایده های جدید.
۶) به یاد داشته باشید که هیچ چیز کسالت بار و خسته کننده نیست بلکه این ذهن بی حوصله شماست که همه چیز را کسل کننده میبیند. بی حوصلگی یک امر نسبی و درونیست. افکار خود را تغییر دهید تا احساسات شما نیز تغییر یابند.
۷) حس کنجکاوی خود را بر انگیزید.نسبت به پیرامون خون بی تفاوت نباشید.سعی کنید از همه چیز سر در بیاورید.البته به غیر از مسائل شخصی دیگران.
۸) خیالپردازی کنید. خیالپردازی بیش از حد سبب دور افتادن شما از واقعیتها و حقایق میگردد اما از تخیل خود میتوانید در رفع بی حوصلگی کمک بگیرید. خیالپردازی کنید و به آرزوهای خود دست یابید.
۹) تکرار فعالیتهای روزمره و یا از روی عادت بسیار خسته کننده است. بنابراین دیگر ایده ها، گزینه ها واحتمالات را هم انتخاب کنید. مثلا هر روز برای صبحانه چای شیرین نخورید، یک روز هم قهوه و یا شیر بخورید و یا هر روز سر یک ساعت فعالیت خاصی را انجام ندهید. هراز گاهی طرز لباس پوشیدن و یا مدل موی خود را تغییر دهید .
۱۰) هر بار سر قرار ملاقات یک دست لباس مشابه به تن نکنید. و یا در کافی شاپ فقط میلک شیک سفارش ندهید. با یک هدیه بدون مناسبت طرف مقابل خود را غافلگیر کنید.
۱۱) با حسرت به دیگران نگاه نکنید مطمئن باشید افراد بسیاری نیز هستند که با حسرت به داشته های شما نگاه میکنند و آرزوی داشتنش را دارند.
۱۲) تکراری نباشید.
منبع:ویستا(با کمی تغییر )
رضا دوستی متخصص غدد گفت: مصرف روزانه چای بابونه در پیشگیری از اختلالات ناشی از دیابت نوع دوم مانند کاهش قدرت بینایی، نارسایی های عصبی و کلیوی بسیار مؤثر است.
وی افزود: تحقیقات نشان می دهد که مصرف بابونه میزان سطح قندخون را در بیماران دیابتی تا ۲۵ درصد کاهش می دهد.
این متخصص خاطر نشان کرد: این گیاه دارویی ضد التهاب و در آرامش اعصاب بسیار مفید است ضمن اینکه مصرف روزانه چای همراه با غذا، از بسیاری عوارض جدی دیابت پیشگیری می کند.
دوستی یادآور شد: عصاره گیاه بابونه، فعالیت آنزیمی افزایش اختلالات ناشی از دیابت را متوقف و سطح قندخون را کاهش می دهد.
برداشت از : http://fa.parsiteb.com
ایمان راسخ
شری کارتر - اسکات
از مردی مذهبی که ایمان راسخی به خداوند داشت لطیفهای حکایت میکنند. او هر روز خداوند را دعا و نیایش میکرد و معتقد بود اگر جایی مشکلی بروز کند، خدا او را از مهلکه نجات میدهد.
یکی از روزها بارندگی شد. روستای مرد را سیل گرفت و همه شتابان پا به فرار گذاشتند. چند نفری سوار بر اتومبیل از کنار خانهی او میگذشتند. به او اصرار کردند که سوار اتومبیل شود و جانش را نجات دهد.
اما مرد جواب داد: «خداوند مرا نجات میدهد.»
بارندگی ادامه یافت، و آب، طبقهی اول ساختمان را فرا گرفت. مرد مجبور شد به طبقهی دوم برود تا غرق نشود. قایقی از راه رسید. چند نفری در آن نشسته بودند. به مرد اصرار کرد که با آنها برود و جانش را نجات دهد.
بار دیگر مرد جواب داد که: «خیلی متشکرم. خداوند مرا نجات میدهد.»
دیری نگذشت که مرد مجبور شد برای نجات از سیل به پشتبام برود. هلیکوپتری رسید. خلبان فریادکنان به او گفت: «طنابی پایین میفرستم. آن را بگیر تا تو را بالا بکشم.»
مرد در جواب گفت: «از لطفت متشکرم اما خداوند مرا نجات میدهد.»
چند دقیقه بعد، آب بالاتر آمد و مرد را غرق کرد. روز قیامت مرد به بهشت رفت. در بهشت خداوند را دید.
خدا گفت: «قرار نبود اینجا باشی! اجلت فرا نرسیده بود. اینجا چه میکنی؟»
مرد مقدس به خدا گفت هرچه منتظر ماندم که مرا نجات بدهی این کار را نکردی. من به تو ایمان داشتم. فکر کردم نجاتم میدهی اما ندادی. مرتب منتظرت بودم اما نیامدی. چه اتفاقی افتاده بود؟»
خداوند جواب داد: «برایت یک اتومبیل، یک قایق و یک هلیکوپتر فرستادم. دیگر چه میخواستی؟»
برگرفته از کتاب:
کارتر- اسکات، شری؛ اگر زندگی بازی است این قوانینش است؛ چاپ پنجم؛ برگردان مریم بیات و مهدی قراچهداغی؛ تهران: نشر البرز 1387.
مرد جوانی از سقراط پرسید راز موفقیت چیست ؟! سقراط به او گفت، "فردا به کنار نهر آب بیا تا راز موفّقیت را به تو بگویم."
صبح فردا مرد جوان مشتاقانه به کنار رود رفت. سقراط از او خواست که به سوی رودخانه او را همراهی کند. جوان با او به راه افتاد.
به لبه رود رسیدند و به آب زدند و آنقدر پیش رفتند تا آب به زیر چانه آنها رسید. ناگهان سقراط مرد جوان را گرفت و زیر آب فرو برد. جوان نومیدانه تلاش کرد خود را رها کند، امّا سقراط آنقدر قوی بود که او را نگه دارد.
مرد جوان آنقدر زیر آب ماند که رنگش به کبودی گرایید و بالاخره توانست خود را خلاصی بخشد.همین که به روی آب آمد، اوّل کاری که کرد آن بود که نفسی بس عمیق کشید و هوا را به اعماق ریه فرو فرستاد.
سقراط از او پرسید، "زیر آب که بودی، چه چیز را بیش از همه مشتاق بودی؟" گفت، "هوا"سقراط گفت : "هر زمان که به همین میزان که اشتیاق هوا را داشتی موفقیت را مشتاق بودی ، تلاش خواهی کرد که آن را به دست بیاوری ؛ راز دیگری ندارد."عصر ایران 2
میگنا - وقتی با خود حساب می کنیم تغییرات در زندگی تا چه اندازه می تواند ما را آسیب پذیر کنند یا موجب شکست شوند، به طور داتی گرایش داریم در همین وضعیت باقی بمانیم.
اگر به طول زندگی خود تا به امروز نگاه کنید، متوجه می شوید خیلی وقت ها بوده است که آرزو داشته اید شجاع تر باشید، بیشتر به خود اعتماد و کمتر احتیاط و دو دو تا چهار کنید تا بتوانید تغییرات مورد نظر را در زندگی خود به وجود بیاورید. خیلی از مردم این حسرت ها، ترس و آرزوها را دارند.
بیشتر آنها معتقدند اگر زمان به عقب بر می گشت حتما با خطرپذیری بیشتری کار و زندگی می کردند. اغلب اوقات می دانیم چه می خواهیم اما هنوز آن را انجام نداده ایم. چرا؟ زیرا به طور ذاتی محافظه کار هستیم و می ترسیم نقطه ضعف هایمان رو شوند. وضع موجود با اینکه خیلی رضایت بخش نیست اما راحت تر، کم خطرتر و بی دردسرتر به نظرمان می رسد.
تحیقات ثابت کرده اند برای انسان بسیار راحت است در همین وضعیت موجود بماند، دهانش را ببندد و به همان روش همیشگی پیش برود تا اینکه تغییراتی در زندگی ایجاد یا حرف هایش را بازگو کند.
وقتی با خود حساب می کنیم تغییرات در زندگی تا چه اندازه می تواند ما را آسیب پذیر کنند یا موجب شکست شوند، به طور داتی گرایش داریم در همین وضعیت باقی بمانیم.
1. همیشه احتمال می دهیم همه چیز بد پیش می رود
همان طور که «دانیل خانمان» در کتاب «فکر کردن، سریع و آرام» نوشته است، وقتی به ریسکی در زندگی خود فکر می کنیم، همیشه شکست ها بیشتر از موفقیت ها در ذهنمان نقش می بندند. ما همیشه به تمرکز روی مسایلی گرایش داریم که بد پیش می روند مسایلی که باعث شکست یا قربانی شدن ما می شوند نه مواردی که موفقیت در بر دارند. همین تمرکز غلط است که منجر به کژ داوری می شود. واقعیت این است که خطرات کاری که هنوز انجام نشده است به آن اندازه ای نیست که انسان برای خود متصور می شود.
2. ما در تصور عواقب کارهای اشتباه زیاده روی می کنیم
این چیزی است که کارشناسان به آن «فاجعه هراسی» می گویند. به واسطه این طرزفکر، انسان بدترین سناریو را برای کارهای در دست انجام در ذهن خود متصور می شود و فکر می کند که ای وای اگر کاری اشتباه پیش برود دیگر او قادر به کنترل شرایط نیست و همه چیز در بدترین حالت ممکن پیش خواهد رفت. خیر! این گونه نیست. ما انسان هستیم و روی کارها و شرایط می توانیم تا حدی کنترل داشته باشیم. اگر کاری بد پیش رفت، کنترل آن را به دست بگیرید و دوباره به مسیر درست بازگردانید. نیازی به اغراق و هیجان های منفی نیست. همیشه انسان ها تصور می کنند بی پول یا از خانواده و دوستان طرد می شوند. حالا شاید به این بدی هم تصویرسازی نکنید اما انسان عادت دارد در خطرات احتمالی بالفعل کردن تصمیمات خود بدترین تصورات را داشته باشد. به همین دلیل نمی تواند توانایی های خود را بشناسد و آنها را در مسیر موفقیت پرورش دهد.
3. ما خودمان را در کنترل عواقب خطرهایمان دست کم می گیریم
این فاکتور با مواردی که در بالا ذکر کردیم مرتبط است اما بیش از آن به توانایی های کلی انسان مربوط می شود. با اینکه دوست نداریم این حرف را بزنیم، اما مجرمان اصلی خانم ها هستند که کمتر خودشان را قبول و توانایی هایشان را باور دارند. بیشتر مواقع با بدگمانی به آینده کار خود نگاه می کنیم و تصور می کنیم نمی توانیم از عهده مشکلات آن بر بیاییم. به همین دلیل، در همین شرایط باقی می مانیم و باور نداریم که می توانیم با مشکلات مسیر خود رودررو شویم. شاید شما هم با خانم هایی روبه رو شده باشید که حاضر نیستند مسوولیت مدیریتی به عهده بگیرند زیرا از عواقب آن می هراسند. این گونه افراد همیشه توانایی های خود را نادیده می گیرند و به استعدادهای ذاتی خود هیچ توجهی ندارند.
4. ما هزینه های تنبلی و عدم فعالیت خود را نادیده می گیریم و به همین وضعیت موجود می چسبیم
همیشه خودمان را با این جمله گول می زنیم که «این خیلی هم بد نیست» و امید داریم با گذشت زمان همه چیز بهتر شود. این مساله را نیز اینگونه برای خود حل می کنیم که وضعیت موجود بسیار هم خوب است. باید بدانید اگر شرایط در حال حاضر بد باشد با گذشت زمان بدتر می شود نه بهتر!باید کمی به خود تکان دهیم و سعی کنیم با تصمیمات درست در مسیر بهتر قدم بگذاریم. این چهار تمایل انسان ها دست در دست یگدیگر باعث می شوند تا انسان هایی که تصور می کنیم باهوش هستند، در همین چرخه محدود زندگی خود باقی بمانند و برای تغییر آن هیچ تلاشی نکنند. بنابراین برای دانستن اینکه چه خطرهایی ارزش انجام دارند سوالات زیر را از خود بپرسید:
1. اگر شجاعت بیشتری داشته باشم چه کارهایی انجام می دهم؟
2. منفعل بودن و تنبلی های من از اکنون تا یک سال آینده چه هزینه هایی برای من خواهد داشت؟
3. کجا ترس های من از شکست باعث شده است تا ریسک انجام آن را برای خود بزرگ کنم و به واسطه آن هیچ اقدامی برای ایجاد تغییر در زندگی انجام ندهم؟
به هر پاسخی که به ذهنتان خطور می کند توجه کنید. این پاسخ ها تصویر روشنی از آینده در خود دارند. همچنین می توانید به واسطه آنها برای انجام اصلاحات شجاعت بیشتری پیدا کنید. باید باور کنید انسان بیشتر از آنچه تصور می کند قدرت و توانایی دارد.