وصیت

وصیت

آنچه دوست دارم فرزندانم بدانند
وصیت

وصیت

آنچه دوست دارم فرزندانم بدانند

تقدیم به همسر مهربانم ...




بیست و چهارمین سالگرد طلایی ترین روز زندگی مشترکمان 

بر همسرم عزیز و مهربانم  مبارکباد ...

شکر وافر و سپاس بابت گرمای مهر وجودت

فرمایشات مرحوم دولابی برای درک ماه مبارک رمضان


  شب‌های ماه رمضان است، اغلب شما جوان هستید. وضو بگیرید. نماز بخوانید. کم حرف بزنید. کم قصه بگویید. این چیزهایی که در تلویزیون نشان می‌دهند برای تفریح است یا برای بچه‌ها. شما که روزه دارید کمتر این و آن را گوش دهید. کمی به کارهایتان برسید. نیم ساعت یا یک ساعت بعد از نماز در سجاده بنشینید و خدا را یاد کنید. افطار که کردید، بدنتان که آرام گرفت،به دعایی، به ثنایی یک دقیقه خدا را یاد کنید. با خودتان خلوت کنید. به قرآن نگاه کنید. با اینکه اصلا ساکت بنشینید. این خیلی قیمتی است.

   آدم افطار حقیقی را با خدا می‌کند. افطار حقیقی که خوردن نیست. ابعث حیا، آن افطار است . نماز پیامبر(ص) است. روزه علی(ع) است. افطار خداست. از افطار بالاتر هم چیزی نیست.

علی(ع) روزه است؛ یعنی هر که علی(ع) را قبول کند در دنیا کم حرف می‌زند، آلوده نمی‌شود.

ذکر دنیا را کم می‌کند ادعایش از بین می‌رود. هر که پیغمبر را نگاه کند نماز خوانده است.

ذکر خدا می‌گوید، دعا می‌کند، صلوات می‌فرستد . همینطور می‌آید جلو تا خدا را ملاقات می‌کند و می‌گوید

اشهد، خدا را دیدم. اشهد ان لا اله الا الله می‌گوید و بالا می‌رود .

نگویمت که همه ساله می پرستی کن        

   سه ماه "می" خور و نه ماه پارسا باش

تفسیر این بیت حافظ این است که سه ماه رجب و شعبان و رمضان فصول اهل محبت است .

سه ماه کافی است تا نه ماه دیگر را شراب صافی: یامن یکفی من کل شیء و لا یکفی منه شیء ، اکفنی ما اهمنی من امر الدنیا و الآخرة

آنچه نادیدنی است برایت به تماشا بگذارد . اولیای خدا چه چیزی برداشت کردند که وقتی به این ماه می رسیدند

مثال بارز واشتاق الی قربک فی المشتاقین بودند . بی شک به خدا اطمینان داشتند و در هر حال رضا بودند .

آدم ها برایشان فرقی نمی کرد و همه را به دید الهی می دیدند . مریضی و بی پولی و مرگ و غم و غصه

و حتی شادیها برای آنها نشانه است از سلطان السلاطین . چرا ما به خدا اعتماد و اتکا نمی کنیم

در صورتی که می دانیم کسی ما را اندازه او دوست ندارد و به فکر ما نیست و توکل بر غیر او خسران دنیا و عقباست .

"خاب الوافدون علی غیرک و خسر المتعرضون الا لک" یک راهنمایی برای آنهایی که دلشان در حال تپش است

     عارف فانی سید هاشم حداد (ره) می فرمایند: همت عالی دار ، به چیزهای کوچک قانع مشو ، اینقدر دور خود نگرد ،

به او بسپار و جلو برو . مرد باید عالی همت باشد . حیف است کسی که می خواهد به محضر سلطان السلاطین حضور یابد درراه مثلا از گدای سر گذر چیزی بخواهد

هر جا غصّه دار شدی استغفار کن. استغفار امان انسان است.

به این کاری نداشته باش که چرا محزون شده ای ، اذیّتت کرده اند ؟ گناهی کرده ای؟ بعضی وجود خودشان را گناه می دانند. شما می گویی چرا من درست کار نمی کنم ، او خودش را گناه می داند. محزون که شدی استغفار کن.چه غم خود را داشته باشی و چه غم مؤمنین را ، استغفار غم ها را از بین می برد. همان طور که وقتی خطا می کنی همه صدمه می خورند ،مثلاً وقتی چند نفر کفران نعمت می کنند به همه ضرر می رسد ؛ استغفار هم که می کنی به همه ماسوای خودت نفع می رسانی.

در حدیث است که هشت چیز شما دست خداست : موت و حیات, مرض و صحت, فقر و غنا, خواب و بیداری, چه چیزی می ماند که دست خودمان باشد ؟

الهى نامه استاد حسن زاده آملى

الهى چگونه گویم نشناختمت که شناختمت و چگونه گویم شناختمت که نشناختمت.
 الهى بحق خودت حضورم ده و از جمال آفتاب آفرینت نورم ده.
الهى راز دل را نهفتن دشوار است و گفتن دشوارتر.
الهى یا من یعفو عن الکثیر و یعطى الکثیر بالقلیل از زحمت کثرتم وارهان و رحمت وحدتم ده.
الهى چگونه خاموش باشم که دل در جوش و خروش است و چگونه سخن گویم که خرد مدهوش و بیهوش است.
الهى ما همه بیچاره ایم و تنها تو چاره اى و ما همه هیچکاره ایم و تنها تو کاره اى.
الهى از پاى تا فرقم در نور تو غرقم یا نور السموات و الارض انعمت فزد.
الهى شان این کلمه کوچک که به این علو و عظمت است پس یا على یا عظیم شان متکلم اینهمه کلمات شگفت لا تتناهى چون خواهد بود.
الهى واى بر من اگر دانشم رهزنم شود و کتابم حجابم.
الهى چون تو حاضرى چه جویم و چون تو ناظرى چه گویم.
الهى چگونه گویم نشناختمت که شناختمت و چگونه گویم شناختمت که نشناختمت.
الهى خودت آگاهى که دریاى دلم را جزر و مد است یا باسط بسطم ده و یا قابض قبضم کن.
الهى بسیار کسانى دعوى بندگى کرده اند و دم از ترک دنیا زده اند، تا دنیا بدیشان روى آورد جز وى همه را پشت پا زده اند این بنده در معرض امتحان درنیامده شرمسار است بحق خودت ثبت قلبى على دینک.
الهى ناتوانم و در راهم و گردنه هاى سخت در پیش است و رهزنهاى بسیار در کمین و بار گران بر دوش یا هادى اهدنا الصراط المستقیم صراط الذین انعمت علیهم غیر المغضوب علیهم و لا الضالین.
الهى از روى آفتاب و ماه و ستارگان شرمنده ام از انس و جان شرمنده ام حتى از روى شیطان شرمنده ام که همه در کار خود استوارند و این سست عهد ناپایدار.
الهى عاقبت چه خواهد شد و با ابد چه باید کرد.
الهى عارفان گویند عرفنى نفسک، این جاهل گوید عرفنى نفسى.
الهى اهل ادب گویند به صدرم تصرفى بفرما این بى ادب گوید بر بطنم دست تصرفى نه.
الهى در راهم، اگر در باره ام گویى لم نجد له عزما چه کنم.
الهى آزمودم تا شکم دائر است دل بائر است یا من یحیى الارض المیتة دل دائرم ده.
الهى همه گویند خدا کو حسن گوید جز خدا کو.
الهى همه از تو دوا خواهند و حسن از تو درد.
الهى آن خواهم که هیچ نخواهم.
الهى ما را یاراى دیدن خورشید نیست، دم از دیدار خورشید آفرین چون زنیم.
الهى همه گویند بده حسن گوید بگیر.
الهى همه سرآسوده خواهند و حسن دل آسوده. 

کار فرهنگی تاثیر گذار در میان گنده لات ها ...


به گزارش مشرق، وبلاگ اندشه عاشورایی طی مطلبی به بازخوانی بخشی کوتاه از کتاب زیبای کوجه نقاش ها کرده است.  خواندن برشی کوتاه اما آموزنده و مفید از کتاب خواندنی و لازم المطالعه «کوچه نقاش ها» که در خصوص نمونه یک کار فرهنگی قوی و مؤثر،پیش از انقلاب، بوده است را در ادامه ملاحظه می کنید.




«.... بانی و حیدر این هیئت «ابوالقاسم کاظم دهباشی» بود که با داداشم سیدمهدی چفت و رفیق جون جونی بود؛ جوانی بلندبالا، خوش رخ، خنده رو و شیک پوش، چند سالی از من بزرگتر بود؛ اما صفا و محبتش باعث شد خیلی زود تو دل من و بچه محلها نفوذ کند؛ جوری که همان بار اول، آدم با هر مرام و مسلکی مجذوبش می شد و دلش می خواست باهاش دم خور باشد. او با کمک سیدمهدی و بچه ها، تیم فوتبال محلی تشکیل داد به اسم «عوامر». سیدمهدی پای مرا به این هیئت و تیم فوتبال باز کرد. آنها بچه ها را تمرین می دادند و مسابقات محلی می گذاشتند. بعدها فهمیدم قاسم فوتبال را بهانه کرده برای اینکه ما را دور خودش جمع کند. قاسم روزها با ما فوتبال بازی می کرد و شبها، کلاس اخلاق و قران یا مسابقه شکیات نماز با جایزه های جوان پسند، مثل گرمکن آدیداس، جام و کفش کتانی می گذاشت. می خواست به این بهانه ها، جوان تر ها را به سمت مسائل دینی بکشاند. از فضای آلوده آن موقع دورشان کند.

اسم فوتبال را می آورد، ما زنده می شدیم و می افتادیم دنبالش .... یک بار در مسابقات محلی، تیم ما با تیم یک محل دیگر مسابقه داشت. فوتبال من زیاد خوب نبود؛ اما به عشق حاج قاسم، تو تمام مسابقات و تمرین ها شرکت می کردم. در آن مسابقه، تیم ما، تیم حریف را دو به یک برد. قاسم، کاپیتان تیم را صدا کرد و گفت:« ما مهمون اینها هستیم؛ بَده اینها ببازند. بازی را به مساوی بکشونید و یک کاری کنید آبروی اینها نره».......

وقتی بیشتر با حاج قاسم اخت شدم، شبها با او می رفتم مسجد و همه راه را با هم گپ می زدیم. قاسم با همان صدای ملایم و آهسته که مال خودش بود و با خوش خلقی نصیحتم می کرد. به یاد ندارم درباره بچه محلها یا رفقایم مفی بافی کرده باشد یا بخواهد بین من و آنها جدایی بیندازد. قاسم می دانست من روی رفقایم تعصب دارم. حتی لات ترینشان را نمی توانست و نمی خواست از چشم بیندازد.

قاسم آمده بود انقلاب کند! به محله ای آمده بود که بیشتر جوانهایش اهل قمار و میکده بودند؛ اما هیچ وقت دستش را توی جیب کسی نکرد، ببیند طرف قاپ و تاس و ورق توی جیبش دارد یا نه. وقتی درس اخلاق بهمان می داد، تو روی ما نگفت که من آمده ام با قمار جنگ کنم. همه می گفتند این کارها را نکنید؛ بد است. قاسم آمده بود بگوید چکار کنیم خوب است. تا آن موقع چنین اتفاقی نیفتاده بود. او همیشه می گفت:« وقتی آدم کاری بلد نیست، قمار می کنه. فمار، بردش هم باخته. هیچ ثمری جز هدر رفتن عمر و وقت کشی نداره.» با این اعمال و رفتارش، ناخواسته در وجودمان انقلابی به پا کرد. خدا ابهتی به قاسم داده بود که خیلی زود، عرق خورها و لات ها و قداره بندها هواخواهش شدند و او را یک آدم راستگو و صادق و مؤمن می دانستند. این در زمان خودش کم چیزی نبود!

خیلی ها این اخلاق قاسم را نمی پسندیدند و بهش ایراد می گرفتند که چرا همیشه چهار تا چاقوکش ردش است و به مسجد می آید و اصلا چرا با روی خوش با آنها رفتار می کند؟

آن موقع من جوان بی کله ای بودم. زمینه هر خطایی را داشتم. یعنی محیط زندگی من مساعد بود که به هر سویی بروم؛ اما قاسم، عشق مرا عوض کرد و مرا برد تو فضای خوسازی و معنویت.

وقتی با بچه ها دنبال قاسم می رفتیم مسجد، دیگر حرفی از قمار نبود. حرفی از تاس نبود. به حرمت قاسم که قبولش داشتیم و دوستش داشتیم، به مسجد و خانه خدا احترام می گذاشتیم. این خوش خلقی و ابهت قاسم بود که ما را در خانه خدا و در بیرون از خانه خدا رام و مطیع خودش کرده بود. آخر، جوانی، هزار چم و خم دارد. آدم تو جوانی سر نترس دارد و می رود تو دل خطر. راهنما باید باشد و راه را براش روشن کند.....»

«برداشتی آزاد از کتاب کوچه نقاش ها صفحه 59 تا 61»


*کتاب کوچه نقاش ها خاطرات زیبا و خواندنی سید ابوالفضل کاظمی همرزم شهید چمران و فرمانده گردان میثم می باشد.

بازخوانی نامه متفاوت و خواندنی محسن قرائتی به ائمه جمعه سراسر کشور

به گزارش مشرق، حجت الاسلام والمسلمین قرائتی در نامه سرگشاده ای به ائمه جمعه سراسر کشوراعلام کرد:همه به پا خیزیم و برای خدا و شادی دل پیامبر صلی الله علیه و آله و چشیدن مزه قرآن و چشاندن آن مزه به دیگران یک نهضتی ایجاد کنیم.

متن این نامه به شرح ذیل است:

بسم الله الرحمن الرحیم
ناله
آیا می دانید...
خدمت سروران گرامی
سلام علیکم

طبق معمول هر سال همین که به ماه رمضان نزدیک می شویم دقایقی از وقت شما را راجع به مهمترین مسئله می گیرم و از اینکه کار قرآن به جایی رسیده که باید مثل من این حرفها را بزند (که از دهانم بزرگتر است) شرمنده ام.

1. آیا می دانید که در همه مساجد در شب قدر دعای شریف جوشن کبیر و عزاداری و مراسم قرآن سر گرفتن بحمدالله برگزار می شود اما چرا در شب قدر که شب نزول قرآن است تفسیر رنگی ندارد؟

2. آیا می دانید سرگرم شدن به چاپ و صوت و تجوید و ظاهر قرآن بیش از توجه به محتوای قرآن است؟

3. آیا می دانید به ما دستور داده اند که هر گاه فتنه های زیاد مانند پاره هایی از شب تار به شما روی آورد به قرآن پناه ببرید؟ (فَإِذَا الْتَبَسَتْ‏ عَلَیْکُمُ الْفِتَنُ کَقِطَعِ اللَّیْلِ الْمُظْلِمِ فَعَلَیْکُمْ بِالْقُرْآنِ فَإِنَّهُ شَافِعٌ مُشَفَّع)‏

4. آیا می دانید بعضی به اسم این که دین از سیاست جداست به صدها آیه سیاسی بی توجهی می کنند؟

5. آیا می دانید آن مقدار که در متون آموزش و پرورش و دانشگاه کلمات عربی را تزریق می کنند کارساز نیست و فارغ التحصیلان ما نمی توانند اکثرا یک صفحه قرآن را بی غلط بخوانند؟

6. آیا می دانید بعضی به خیال اینکه قرآن از فهم بشر بالاتر است و فهم آن مخصوص اهل بیت است از تدبر در آن می ترسند، با اینکه خداوند دستور به تدبر داده است و در حدیث می خوانیم: من زعم ان کتاب الله مبهم فقد هلک و اهلک راستی اگر قرآن را نمی توان فهمید پس چگونه به ما دستور داده اند روایات را بر قرآن عرضه کنیم و اگر ضد آن بود آن روایات را به دیوار بزنیم؟

7. آیا می دانید مهجوریت  قرآن غافلانه نیست زیرا در قرآن می خوانیم در روز قیامت پیامبر(ص) می فرماید: پروردگارا قوم من قرآن را مهجور گرفتند و نمی فرماید قرآن نزد قوم من مهجور بود و مهجور گرفتن با توجه و عمد است؟ وَ قالَ الرَّسُولُ یا رَبِّ إِنَّ قَوْمِی اتَّخَذُوا هذَا الْقُرْآنَ مَهْجُوراً  

8. آیا می دانید آیه وَ قالَ الرَّسُولُ یا رَبِّ إِنَّ قَوْمِی اتَّخَذُوا هذَا الْقُرْآنَ مَهْجُوراً چه معنایی دارد:
الف: در پر خطر ترین دادگاه یعنی روز قیامت
ب: نزد عالی ترین قاضی یعنی خداوند
ج: از محبوبترین و بالاترین مقام هستی یعنی پیامبر(ص)
د: شکایت توسط کسی است که مظهر رحمه للعالمین است.
ه: شکایت پدر از فرزند است انا و علی ابوا هذه الامه
و: شکایت حتمی است چون با فعل ماضی آمده است. (وَ قالَ الرَّسُولُ)
ز: شکایت با استمداد از کلمه یا رب است.
ح: شکایت از کسی است که امید شفاعت از او داریم. ویل لمن کان شفعاء ه خصماءه؟

9. آیا می دانید بعضی ها نمی توانند قرآن بخوانند؟
بعضی به غلط می خوانند.
بعضی که می توانند درست بخوانند نمی خوانند.
و بعضی که می خوانند تدبر نمی کنند.
و بعضی به آن عمل نمی کنند.
و بعضی قرآن را محور کار خود نمی دانند و در درسها و سخنرانی ها و نوشته به قرآن اولویت نمی دهند.
و بعضی قرآن را تنها برای مهریه عروس، بالای سر مسافر، سوگند یاد کردن، کتاب استخاره و امثال آن می خواهند.

10. آیا می دانید مثال ما مثال بیماری است که بجای مصرف دارو مشغول چیدن و تنظیم انواع قرص هاست؟

11. آیا می دانید مثال ما مثال مهمانی است که به جای گوش دادن به سخنان صاحبخانه به نقش و نگار در و پنجره توجه می کند؟

12. آیا می دانید گروهی به جای تدبر در قرآن و پیام و الهام گرفتن از آن و عمل به آن به سراغ حواشی آن می روند و بیشتر عمر خود را صرف مباحث علوم قرآن مانند محکم و متشابه، ناسخ و منسوخ، تاویل، شان نزول، تاریخ کتابت، تاریخ ترجمه، تاریخ تفسیر، طبقات مفسرین، تفاوت کتب تفسیری و امثال این بحث ها می کنند؟ (البته بعضی از این بحث ها نظیر بحث اعجاز و بحث سلامت از تحریف ضروری است اما صرف بیشتر عمر به این علوم مانند کسی است که به جای شنا در استخر، دور استخر می دود؟)

13. آیا می دانید بعضی بجای بیان روح قرآن آنقدر به نقل اقوال می پردازند که خود قرآن در آن اقوال گم می شود و بعضی آنقدر احتمالات متعددی را مطرح می کنند که حتی محکمات قرآن، متشابه می شود؟

14.بعضی وارد گود عرفان، بعضی وارد تحقیق مفصل روی لغات، بعضی در مقام نقل شان نزول های متعدد و بعضی قرآن را به دون توجه به روایات معتبر رسیده از اهل بیت(ع) تفسیر می کنند؟ در حالی که خود قرآن به ما می فرماید: وَ ما آتاکُمُ الرَّسُولُ فَخُذُوهُ وَ ما نَهاکُمْ عَنْهُ فَانْتَهُوا  یعنی سخنان پیامبر(ص) را که خود مستقیما فرموده و یا به اهل بیت ارجاع داده باید بگیریم و در روایات متواتر می خوانیم بین قرآن و اهل بیت هرگز جدایی نیست و اگر به هر دو تکیه کنید هرگز گمراه نمی شوید؟

15. آیا می دانید در بسیاری از سخنرانی ها سهم تاریخ، تحلیل سیاسی، شعر و خواب و خطابه و روضه و امثال آن داده می شود ولی سهم قرآن داده نمی شود با اینکه خداوند به پیامبر(ص) می فرماید سخنرانی تو باید درباره بیان قرآن باشد لِتُبَیِّنَ لِلنَّاسِ ما نُزِّلَ إِلَیْهِم‏ ؟

16. آیا می دانید هزاران پایان نامه در علوم قرآن نوشته می شود ولی این پایان نامه ها در دانشگاه ها بایگانی و جامعه از آن خیری نمی بیند؟

17. آیا می دانید در دانشگاه های قرآن و حدیث سرفصلهای علوم قرآن کاربردی نیست و نیازسنجی نشده است؟

18. آیا می دانید تلاوت زیبا در مواردی به هنرنمایی تبدیل شده است؟

19. آیا می دانید در آموزش صرف و نحو از آیات قرآن و روایات کمتر استفاده می شود؟

20. آیا می دانید فیلم های کوتاهی با مضامین قرآنی نایاب است؟

21. آیا می دانید تفسیر ساده برای نوجوانان نایاب است؟

22. آیا می دانید بیان صحیح از قصه های قرآن برای نوجوانان نایاب است؟

23. آیا می دانید موقوفات برای قرآن کمیاب است؟

24.  آیا می دانید نذر تلاوت قرآن نایاب است؟

25. آیا می دانید توجه به قرآن در نام شبی با قرآن مطرح می شود؟ آیا درست است که بگوییم شبی با اکسیژن و یا شبی با سلامتی؟

26. آیا می دانید در بسیاری از حوزه ها  و نزد بسیاری از مدرسین تدبر در قرآن درس جنبی است نه اصلی؟

27. آیا می دانید توجه به کتاب مخلوق بیش از کتاب خالق است؟

28. آیا می دانید که به آیه خُذِ الْکِتابَ بِقُوَّةٍ  عمل نکرده ایم؟

29. آیا می دانید اگر کتاب آسمانی را به پا نداریم خداوند لقب پوچی به ما داده است؟ قُلْ یا أَهْلَ الْکِتابِ لَسْتُمْ عَلى‏ شَیْ‏ءٍ حَتَّى تُقیمُوا التَّوْراةَ وَ الْإِنْجیلَ وَ ما أُنْزِلَ إِلَیْکُمْ مِنْ رَبِّکُم‏  

30. آیا می دانید کلمه اقامه در قرآن در چهار جا به کار رفته است:
 أَقیمُوا الدِّین‏  
أَقیمُوا الْوَزْنَ  
أَقیمُوا الصَّلاةَ  وَ لَوْ أَنَّهُمْ أَقامُوا التَّوْراةَ وَ الْإِنْجیلَ وَ ما أُنْزِلَ إِلَیْهِمْ مِنْ رَبِّهِم.‏  31. آیا می دانید اگر ما کتاب آسمانی را بپا داریم وضع اقتصادی ما بسیار خوب می شود؟ وَ لَوْ أَنَّهُمْ أَقامُوا التَّوْراةَ وَ الْإِنْجیلَ وَ ما أُنْزِلَ إِلَیْهِمْ مِنْ رَبِّهِمْ لَأَکَلُوا مِنْ فَوْقِهِمْ وَ مِنْ تَحْتِ أَرْجُلِهِم

32. آیا می دانید باید تلاوت هر آیه ای ایمان ما را زیاد کند؟ وَ إِذا تُلِیَتْ عَلَیْهِمْ آیاتُهُ زادَتْهُمْ إیماناً

33. آیا می دانید تلاوت قرآن باید دل ما را بلرزاند؟ إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ الَّذینَ إِذا ذُکِرَ اللَّهُ وَجِلَتْ قُلُوبُهُم‏

34. آیا می دانید گروهی از جن همین که برای اولین بار صدای قرآن را شنیدند ایمان آوردند (یَهْدی إِلَى الرُّشْدِ فَآمَنَّا بِهِ)   و دیگران را به پیروی از آن دعوت کردند (یا قَوْمَنا أَجیبُوا داعِیَ اللَّهِ)  ولی ما این همه قرآن شنیدیم، نه دلی تکان و نه ایمانی زیاد و نه اشکی جاری و نه رشدی اضافه و نه تبلیغی صورت گرفت؟

35. آیا می دانید قرآن ذکر است إِنَّا نَحْنُ نَزَّلْنَا الذِّکْر  و اعراض از آن زندگی نکبتی را به بار می آورد (وَ مَنْ أَعْرَضَ عَنْ ذِکْری فَإِنَّ لَهُ مَعیشَةً ضَنْکا)

36.آیا می دانید در قیامت بعضی شفاعت ها برای بعضی مفید نیست؟ فَما تَنْفَعُهُمْ شَفاعَةُ الشَّافِعینَ  ولی شفاعت قرآن حتما کارساز است. شافع مشفع

37. آیا می دانید قرآن کشتی بی سوراخ است؟ إِنَّا نَحْنُ نَزَّلْنَا الذِّکْرَ وَ إِنَّا لَهُ لَحافِظُون  ‏ ولی در نقل تاریخ، احتمال دروغ است و در روایات نیز روایات جعلی زیاد است؟

38. آیا می دانید قرآن مثل دریا است که هر کسی از آن بهره ای دارد. بعضی با نگاه، بعضی با شنا، بعضی با قایق رانی، و بعضی با غواصی. قرآن نیز این گونه است که:کِتَابُ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ عَلَى أَرْبَعَةِ أَشْیَاءَ عَلَى الْعِبَارَةِ وَ الْإِشَارَةِ وَ اللَّطَائِفِ وَ الْحَقَائِقِ فَالْعِبَارَةُ لِلْعَوَامِّ وَ الْإِشَارَةُ لِلْخَوَاصِّ وَ اللَّطَائِفُ لِلْأَوْلِیَاءِ وَ الْحَقَائِقُ لِلْأَنْبِیَاءِ.

39. آیا می دانید عجایب قرآن قابل شمارش نیست؟ امیرالمومنین فرمود: لَا تُحْصَى‏ عَجَائِبُه‏

40.آیا می دانید عجایب قرآن کهنه شدنی نیست؟ لَا تَفْنَى‏ عَجَائِبُهُ‏  

41. آیا می دانید بزرگانی مانند ملاصدرا و فیض کاشانی و امام خمینی و بسیاری دیگر اقرار کرده اند که چرا بیشتر عمر خود را صرف قرآن نکرده اند؟

42. آیا می دانید علمای ربانی، علمای قرآنی هستند کُونُوا رَبَّانِیِّینَ بِما کُنْتُمْ تُعَلِّمُونَ الْکِتابَ وَ بِما کُنْتُمْ تَدْرُسُونَ  

43. آیا می دانید قرآن نور است و کسی که خودش نور ندارد نمی تواند مردم را از ظلمات به نور دعوت کند؟

44. آیا می دانید که عظمت ماه مبارک رمضان به روزه نیست بلکه به نزول قرآن است: شَهْرُ رَمَضانَ الَّذی أُنْزِلَ فیهِ الْقُرْآن‏ و نفرمود: شهر رمضان الذی کتب فیه الصیام

45. آیا می دانید در نمایشگاه کتاب توجه مردم به کتب تفسیری زیاد شده است؟

46. آیا می دانید عزیزانی که مسیر سخنرانی های خود را به سمت قرآن سوق داده اند مخاطبین کمی و کیفی بیشتری دارند؟

47. آیا می دانید اینکه پیامبر (ص) فرمود هرگز نباید بین قرآن واهل بیت جدایی باشد بنابراین سزاوار است در کنار هر جلسه عزاداری یک جلسه قرآن هم باشد؟

48. آیا می دانید که امام رضا فرمود نماز بر مردم واجب شد تا قرآن از مهجوریت بیرون آید؟ عَنِ الرِّضَا ع أَنَّهُ قَالَ‏ أُمِرَ النَّاسُ بِالْقِرَاءَةِ فِی الصَّلَاةِ لِئَلَّا یَکُونَ الْقُرْآنُ مَهْجُوراً مُضَیَّعا

 سروران گرامی باید به پا خیزیم و اگر غفلت یا تقصیر و قصوری بوده از خداوند عذر خواهی کنیم و از امروز قرآن را جدی بگیریم؟ خُذِ الْکِتابَ بِقُوَّةٍ  

نکاتی به نظر می رسد که بیان می کنم عزم و تصمیم با شما. ولی بدانیم اگر عزم نداشته باشیم مثل پدر خود حضرت آدم قابل توبیخیم که قرآن می فرماید: َ وَ لَمْ نَجِدْ لَهُ عَزْما
همه به پا خیزیم و برای خدا و شادی دل پیامبر(ص) و چشیدن مزه قرآن و چشاندن آن مزه به دیگران یک نهضتی ایجاد کنیم مثلا:
1. کسانی که توان تدریس تفسیر دارند تفسیر را وارد حوزه درسی خود نمایند. یعنی برنامه ریزی حوزه جوری باشد که هر طلبه حداقل در هر سال با یک جزء تفسیر آشنا شود.
2. اهل منبر نیمی از سخنرانی خود را به بیان آیات قرآن اختصاص دهند.
3. در همه روزنامه ها و مجلات ستونی برای فهم گوشه ای از آیات قرآن اختصاص یابد.
4. صدا و سیما از قصه ها و آیات کوتاه با هنر و نمایش و یا از مثال های قرآن با امکانات هنری خود بهره گیرد.
5. آموزش پرورش و دانشگاه تفسیر آیاتی را که هر روز با آن سر و کار داریم در متون کتاب درسی تزریق کنند.
6. موضوعاتی که برای همه مردم مورد نیاز است از قرآن استخراج شود.
7. اگر از تاریخ می گوییم حوادث تاریخی قرآن را در اولویت قرار دهیم.
8. اگر از اخلاق می گوییم آیات اخلاقی قرآن را مطرح کنیم.
9. اگر مثالی می زنیم یا تشبیه به کار می بریم قرآن را فراموش نکنیم.
10. اگر فضایل امیرالمومنین (ع) را می گوییم آیاتی که در شان آن بزرگوار  است در اولویت قرار دهیم.
11. اگر از حضرت مهدی (ع) و حکومت ایشان سخن می گوییم از منابعی که قرآن و مهدویت را بررسی کرده اند استفاده نماییم؟
12.  در عزل و نصب ها، قهر و صلح ها، ارتباط و ترک روابط، انتخاب همسر، آیین همسرداری، انتخاب شغل، عبادات و سیاست، خطوط کلی اقتصاد، حقوق، مدیریت و هر رشته دیگر اول بسراغ قرآن برویم بعد نهج البلاغه و روایات معتبر، بعد سیره اهل بیت (ع) و در پایان از تجربه های تاریخی بزرگان استفاده کنیم. این آرزو آغازی است که می توان از ماه رجب و شعبان و رمضان کمک گرفت زیرا ماشین هایی که هوا گرفته در سرازیری ها روشن می شود و سرازیری عبادات و قرآن ماه رمضان است.

در پایان، این ناله ی هدهدی بود نزد سلیمان ها که اگر سلیمان ها توجه فرمایند بالقیس های دنیا به اسلام رو خواهند آورد ولی اگر بگویند این هدهد پرنده کوچکی است و حرف او الزام آور نیست حرکتی صورت نخواهد گرفت.
و الامر الیکم
و السلام

......................................................

1. کافی، ج2، ص 599.
2.  محاسن، ج 1، ص 421 .
3. فرقان، 30.
4. حشر،7.
5.  مریم، 12.
6. مائده، 68.
7. شوری، 13.
8. رحمن، 9.
9. بقره،43.
10. مائده،66.
11. مائده،66.
12. انفال،2.
13. انفال،2.
14. جن، 2.
15. احقاف، 31.
16. حجر، 9.
17 طه، 124.
18 مدثر، 48.
19. حجر، 9.
20. عوالی الئالی ج 4 ص 105.
21. کافی، ج 2، ص 599.
22. بحارالانوار، ج 2، ص 284.
23. آل عمران، 79.
24. بقره، 185.
25. من لا یحضره الفقیه، ج 1، ص 310.
26. مریم، 12.
27. طه، 115.

ذکری برای بخشش گناهان کبیره



آیت الله قرهی می‌گوید: اولیاء خدا تنها در یک مورد آرزوی طول عمر می‌کردند آن هم برای درک رمضان است. او معتقد است ماه رمضان ماه آشتی‌کنان با خداست. خدا با هیچ احدی قهر نمی‌کند. قهر از ناحیه انسان است.
تسنیم: آیت الله قرهی رئیس حوزه علمیه امام مهدی(عج) در روزهای ماه مبارک رمضان به تفسیر خطبه شعبانیه می‌پردازد. روز گذشته در اولین روز از ماه مبارک رمضان جلسه اول درس ایشان آغاز شد که گزیده آن به شرح زیر است:

نکاتی جهت درک ماه مبارک رمضان؛ شهرالله الاکبر

ماه خدا، ماه عشق‌بازی، ماه اولیاء خدا، ماه خصّیصین، ماه مهمانی پروردگار عالم، ماه نزول قرآن، ماه درک معارف، ماه همه خوبی‌ها، ماه انبیاء، ماه حضرات معصومین(علیهم صلوات المصلّین)، ماه غفران، ماه برکت، ماه رحمت، ماه جود، ماه رسیدن به قلّه انسانیّت، ماه اتّصال به پروردگار عالم، ماه فانی فی الله شدن، ماه رمضان المبارک آمد.
‌این‌قدر این ماه، ماه مهمّی است که بیان شده: رمضان نگویید و حداقل ماه رمضان بگویید. اولیاء خدا وقتی می‌خواستند بیان کنند، یا به عنوان شهرالله الاکبر بیان می‌کردند، یا به عنوان رمضان‌المبارک.

ماه مبارک؛ ماورای روزه خاصّ!

نکات عظیمی در مورد این ماه وجود دارد که آن‌ها را تنها کسانی که خود را از قبل برای ورود به این ماه آماده کردند، درک می‌کنند. از جمله این که پیامبر اکرم(صلّی الله علیه و آله و سلّم) فرمودند: اگر می‌دانستید که ماه مبارک رمضان چیست (معلوم می‌شود که ما درک نمی‌کنیم)، از پروردگار عالم می‌خواستید همه سال، ماه مبارک رمضان باشد. لذا ماه مبارک رمضان، یک چیزی ماورای آن صیام ظاهری و دهان بستن از طعام و شراب است. حتّی یک چیزی ماورای آن روزه خاصّ است که اولیاء خدا در مورد آن می‌گویند: چشم، گوش، دست و همه اعضاء و جوارح انسان در حال صیام است.

سنجش وارد شدن به ماه مبارک

آیت‌الله مولوی قندهاری به نقل از آیت‌الله سیّد ابوالحسن اصفهانی(اعلی الله مقامهما الشّریف) می‌فرمودند: اگر می‌خواهید بفهمید ورودیّه اوّلیّه به ماه مبارک رمضان دارید یا خیر؛ ببینید آیا استشمام بوی ماه مبارک، برای شما محقّق می‌شود یا خیر؟ یعنی باید حال شما، حال دیگری باشد که حتّی اولیاء خدا طور دیگری در ماه مبارک نفس می‌کشند، بوی ماه مبارک را استشمام می‌کنند و به‌به می‌گویند.

اولیاء خدا هیچ موقع برای طول عمرشان دعا نمی‌کردند، إلّا به این که وقتی رجب‌المرجّب می‌شد، عرضه می‌داشتند: پروردگارا! حالا که محبّت کردی، بزرگواری کردی، لطف کردی، عنایت کردی و ما را تا این‌جا زنده نگاه داشتی، یک لطفی کن، مرحمت کن و این محبّت و بزرگواری‌ات را ادامه بده تا ماه مبارک رمضان را درک کنیم.

خطبه شعبانیّه

در یک روایتی که به عنوان سلسلة‌الذهبیّه است و وجود مقدّس حضرت ثامن‌الحجج(علیه آلاف التّحیة و الثّناء) از آباء مکرّمشان تبیین فرموده‌اند، بیان شده است: «عَنِ الرِّضَا عَنْ آبَائِهِ عَنْ عَلِیٍّ ع قَالَ: إِنَّ رَسُولَ اللَّهِ ص خَطَبَنَا ذَاتَ یَوْمٍ فَقَالَ أَیُّهَا النَّاسُ إِنَّهُ قَدْ أَقْبَلَ‏ إِلَیْکُمْ‏ شَهْرُ اللَّهِ‏ بِالْبَرَکَةِ وَ الرَّحْمَةِ وَ الْمَغْفِرَةِ شَهْرٌ هُوَ عِنْدَ اللَّهِ أَفْضَلُ الشُّهُورِ وَ أَیَّامُهُ أَفْضَلُ الْأَیَّامِ وَ لَیَالِیهِ أَفْضَلُ اللَّیَالِی وَ سَاعَاتُهُ أَفْضَلُ السَّاعَاتِ ...» .

پیغمبر اکرم، خاتم رسل، محمّد مصطفی(صلّی الله علیه و آله و سلّم) در خطبه جمعه آخر ماه شعبان‌المعظّم که این خطبه، معروف به خطبه شعبانیّه شد، بیان فرمودند: مردم! ماه خدا به سوی شما آمده است، «قَدْ أَقْبَلَ‏ إِلَیْکُمْ‏».

آغوش باز کردن ماه مبارک

چرا «قَدْ أَقْبَلَ‏ إِلَیْکُمْ‏» فرمودند؟ در این مطلب، سه نکته وجود دارد: ۱. یک معنی «اقبال»، گشودن است؛ یعنی ماه مبارک رمضان دست‌هایش را می‌گشاید برای بندگان خاصّ خدا. لذا اولیاء خدا می‌دانند این ماه، یک ماه عجیبی است.

۲. معنی دیگر آن، این است: قبولتان کرد. یعنی شما را به واسطه آن حالاتی که در رجب‌المرجّب و شعبان المعظّم داشتید(آن شستشوی گناهان در رجبی که نهر الهی است و پوشیدن فاخرترین لباس‌ها (لباس تقوا) در شعبان المعظّم)، قبول کرد.

فاخرترین لباس برای ورود به ضیافت‌الله

معمولاً وقتی انسان می‌خواهد به یک مهمانی برود که میزبان آن، حدّ اعلایی دارد و مجلس باشکوهی است؛ در حدّ وسع خودش، بهترین لباسی را که دارد، می‌پوشد. لذا آن‌هایی که می‌خواهند در آن مهمانی، خودنمایی کنند؛ فاخرترین لباس‌ها را می‌پوشند.

مهمانی پروردگار عالم نیز، همان است که در ادامه می‌فرمایند: «دُعِیتُمْ فِیهِ إِلَى ضِیَافَةِ اللَّهِ» شما به مهمانی خدا دعوت شدید. یک ماه تمام (ماه شعبان‌المعظّم) یک لباس سفارشی آماده می‌کنید. مانند کسی که می‌داند چند ماه دیگر عروسی زید، عمرو و ... است، برای همین جلوتر می‌رود برای خودش، لباس چنین و چنان می‌دوزد.

فاخرترین لباس برای ورود به ضیافت‌الله، تقواست. این لباس، چنان او را قشنگ و زیبا می‌کند که وقتی ملائکه‌الله او را با چنین جبروت و جلال و کمالی می‌بینند، می‌گویند: به‌به! عجب لباسی بر تن کرده است!

اولیاء خدا در شعبان‌المعظّم و بعد از آن، چهره‌هایشان، نورانی‌تر و حالاتشان، معنوی‌تر می‌شود، اصلاً نوع نگاهشان، نگاه عرفانی است. چون در یک مطالب دیگری هستند. گرچه آغاز ضیافت‌الله، ماه مبارک رمضان است و آن که این لباس تقوا را پوشید، دیگر از تن بیرون نمی‌کند.

مثل کسی که لباس شیک و آن چنانی دارد و اهل فخر هم هست، لذا آن لباس را همیشه بر تن می‌کند. امّا مگر متّقین هم اهل فخر هستند؟! بله! امّا نه آن فخری که ما فکر می‌کنیم. لباس تقوا، ذلالت عندالله می‌آورد امّا فخر عندالملائکه.

بوسه ملائکه بر دستان متّقین عالم

یک مرتبه کسی به یکی از اولیاء خدا بیان کرد: چرا مردم این‌قدر می‌دوند تا بروند دست امثال امام، آیت‌الله العظمی ادیب یا آیت‌الله حقّ‌شناس(اعلی اللّه مقامهم اجمعین) و ... را ببوسند؟! ایشان فرموده بود: چرا دست این‌ها را نبوسند که ملائکه‌الله به واسطه لباس تقوایی که این اولیاء خدا به تن دارند و در مقام ابّهت و فخر هستند؛ دست و پای این‌ها را می‌بوسند! بعد فرمودند: آیا این دستی که ملائکه می‌بوسند، بوسیدن ندارد؟

لذا اولیاء خدا لباس تقوا را پوشیدند و به همین جهت به شهرالله ورود پیدا می‌کنند. لذا به آن‌ها گفته می‌شود: قبول شدید، چون خودتان را از گناهان شستشو کردید و این قلب، حرم‌الله و این اعضاء و جوارح، پاک شد. لباسی هم پوشیدید که اصلاً شیطان، جرأت نزدیک شدن را ندارد و آن لباس هم، لباس تقواست.

در این مهمانی، طاهرها را راه می‌دهند. ابوالعرفا در تعبیری زیبا می‌فرمودند: در این مهمانی، خوشگل‌ها را راه می‌دهند که منظورشان، خوشگل روحی بود. این مهمانی، مهمانی خوبان عالم است.

معلوم است وقتی می‌خواهی بهترین لباس را بپوشی، باید بدن شستشو شده باشد و بوی تعفّن گناه ندهد. پس وقتی می‌بینند این موارد را طی کردی و ارزنده این مهمانی هستی، تو را قبول می‌کنند.

لحظه‌شماری ماه مبارک

۳. «قَدْ أَقْبَلَ‏ إِلَیْکُمْ‏» یعنی او به سمت شما می‌آید. این عبارت عندالاولیاء تبیین به «قبّل» هم شده است؛ یعنی می‌بوسد تو را. یعنی به قدری خود ماه خدا به وجد می‌آید که برای رسیدن به ما، لحظه‌شماری می‌کند. البته ما هم باید برای ماه مبارک رمضان، لحظه‌شماری کنیم، امّا یک موقعی ماه به سمت ما می‌آید، آن هم وقتی است که بنده، بنده شد و عبدالله شد؛ لذا آن موقع است که این ماه به سراغ ما می‌آید. پس فرمودند: «قَدْ أَقْبَلَ‏ إِلَیْکُمْ‏ شَهْرُ اللَّهِ» شهر خدا، خودش آمده است.

بساط آشتی‌کنان خدا در شهرالله

نکته دیگر این روایت، این است که شهر الله بیان فرموده‌اند، «قَدْ أَقْبَلَ‏ إِلَیْکُمْ‏ شَهْرُ اللَّهِ»؟ همه ماه‌ها، ماه خداست، خود خدا در قرآن فرموده است: «إنَّ عدّة الشهور عندالله اثنی عشر شهرا فی کتاب الله یوم خلق السموات و الارض»، امّا چرا فقط این ماه را شهرالله می‌گویند؟ اولیاء خدا در این زمینه، چند نکته را بیان فرمودند.

این که پیامبر(صلّی الله علیه و آله و سلّم) فرمود: ماه رجب، ماه امّت است. ماه شعبان، ماه من است. ماه رمضان المبارک، ماه خداست. در رجب‌المرجّب، بنا بود امّت، خودشان را شستشو کنند. لذا پروردگار عالم از رجب‌المرجّب برنامه را چید تا انسان‌ها به سمت خودش بیایند.

اوّلاً خدا با هیچ احدی قهر نمی‌کند. قهر از ناحیه انسان است. پروردگار عالم خودش فرمود: هر کس مرا مسئلت کند، من نزدیکم، «إذا سألک عبادی عنّی، فإنّی قریب، أجیب دعوة الدّاع إذا دعان فلیستجیبوا لی و لیؤمنوا بی»، ما از رگ گردن به شما نزدیک‌تریم، «و نحن أقرب إلیه من حبل الورید».

لذا خداوند مواقعی را قرار می‌دهد که انسان‌ها بیایند و جالب این است که خودش هم بساط آشتی‌کنان را می‌چیند. هر کس قهر کرد، باید واسطه‌ای بفرستد و آشتی کند، امّا این‌جا برعکس است. به جای آن که انسان، آشتی کند، پروردگار عالم بساط آستی را راه می‌اندازد.

لذا می‌بینید از غروب شب جمعه تا غروب روز جمعه، ملائکه ما بین زمین و آسمان می‌آیند و ندا می‌دهند: بندگان فراری! بیایید. کیست که بخواهد در این شب توبه کند؟! و ... . خدا می‌خواهد آشتی‌کنان راه بیاندازد و همه درب‌ها را باز کرده است. می‌گوید: من اصلاً چیزی ندیدم، شتر دیدی، ندیدی!

باز مناسبت‌هایی چون اعیاد و ... می‌شود. اصلاً خود جمعه به عنوان عید است و خدا می‌گوید: من می‌خواهم عیدی بدهم و گناهانتان را ببخشم. عیدی خدا با عیدی ما فرق می‌کند. ما وقتی عیدی می‌دهیم مادیّات می‌دهیم امّا پروردگار عالم لطف و بزرگواری می‌کند و گناهانمان را می‌بخشد.

ذکری برای بخشش گناهان کبیره

پیامبر اکرم(صلّی الله علیه و آله و سلّم) فرمود: هر کسی، یک صلوات بر محمّد و آل محمّد بفرستد، پروردگار عالم گناهان کبیره او را هم می‌بخشد؛ یعنی بهانه قرار می‌دهد. لذا این‌قدر این ذکر، ذکر مهمّی است که خدا گناهان کبیره را هم می‌بخشد، إلّا حقّ النّاس که یک بحث جدایی دارد. چقدر این ذکر، ذکر عالی است و مفت و مجانی در اختیار ماست که ما نمی‌دانیم چه خبر است.

اگر یک لحظه قبرستان برویم و با آن‌ها حرف بزنیم، یعنی آن‌ها لب به سخن بگشایند و گوش ما هم شنوا شود، نکاتی به ما می‌گویند، از جمله این که نمی‌دانید چه خبر است. یکی از اولیاء خدا می‌فرمود: یکی از این اموات به من گفت: گوهر گرانبهایی در دست شماست که مفت دارید از دست می‌دهید و این‌جا مسیحی، کلیمی و ...، می‌گویند: یک دانه از آن را به ما بدهید و آن هم ذکر صلوات بر محمّد و آل محمّد است. آن‌ها در آن‌جا التماس می‌کنند و ما در این‌جا مفت از دست می‌دهیم! چه خبر است؟! چه غوغایی است؟! چه چیزی در این ذکر است که پیامبر فرمود به واسطه آن، گناهان کبیره را هم می‌آمرزند؟

مگر نفرمودند: « أَنْفَاسُکُمْ فِیهِ تَسْبِیحٌ»، خوب چه اشکال دارد که انسان، این ذکر را هم بگوید؟

یک نکته هم بگویم و آن این که هر ذکری را که در این ماه بیان کنید، ختم ابجد کبیره آن را برایتان می‌نویسند. کما این که وقتی یک آیه قرآن بخوانید، برابر یک ختم قرآن است.

لذا پروردگار عالم وقتی می‌بیند که بندگانش نمی‌آیند، ایّامی را قرار می‌دهد تا بیایند. حال، علّت این که چرا شهر الله می‌گویند را به فضل الهی در جلسات بعد عرض خواهم کرد.

توصیه‌هایی جهت درک ماه مبارک رمضان

۱. دعای روز اوّل ماه مبارک رمضان («اللهم اجعل صیامی فیه صیام الصائمین و ...») را هر روز و دائم در قنوت و ... بخوانید.

۲. مداومت بر استغفار داشته باشید.

۳. در رأس تمام نکات، هر چقدر می‌توانید صلوات بر محمّد و آل محمّد بفرستید.

۴. صدقه در این ماه زیاد بدهید. اولیاء خدا یک بار قبل از افطار صدقه کنار می‌گذاشتند و یک مرتبه هم همین که سحری می‌خوردند و اذان صبح را می‌گفتند. لذا این دو صدقه را انجام دهید که خیرات و برکاتی دارد.

۵. تا می‌توانید در این ماه یتیم‌نوازی کنید. یک نکته آن، این است که هر کس، یتیم‌نوازی کند، یتیم نمی‌شود؛ یعنی دست نوازش آقا جانمان، حضرت حجّت‌بن‌الحسن‌المهدی(روحی له الفداء) بر سر ما خواهد بود و ما یتیم نخواهیم شد.

۶. تا می‌توانید در این ماه، در هر لحظه، در فکر، ذهن، بیان و ...، یاد آقا جان، امام زمان(روحی له الفداء) باشید. دعای سلامتی، دعای فرج و سایر ادعیّه وارده را بخوانید. آقا جان را هم قسم بدهید که آقا جان! ما هیچ چیزی نداریم و دستمان خالی است، بوی تعفّن می‌دهیم و خود را شستشو ندادیم، امّا امور دست شماست و یدالله، حجّت است؛ لذا آقا جان! دست ما را بگیر، وضعمان، خراب است.

۷. برای قبولی طاعات و نماز و روزه خود، ضمن این که بعد از نمازها، دعاهای وارده، از جمله «یا علی و یا عظیم»، «اللهم ادخل علی اهل القبور السرور» و ... را می‌خوانید، حتماً فاتحه برای مادر آقاجانمان، حضرت عالمه، حکیمه، حضرت نرجس خاتون(علیها الصلوة و السلام) هم بخوانید.

۸. شب‌های این ماه را نخوابیم. این همه خوابیدیم، چه به دست آوردیم؟ چقدر ما برای این و آن دویدیم، نمی‌خواهیم برای آخرتمان بدویم؟ آمده که پیامبر اکرم، دهه آخر، بستر را جمع می‌کردند. ابوالعرفا می‌فرمودند: وقتی ایشان که پیغمبر خدا و حبیب‌الله است، دهه آخر، بستر را جمع می‌کرد، آیا جا ندارد که ما از شب اوّل اصلاً نخوابیم؟ شب‌ها را بیدار باشیم، منتها نه به بطالت، بلکه به دعا و مناجات دسته‌جمعی، «یدالله مع الجماعة». خدا و همچینن آقا جان، جماعت را دوست دارند. نمی‌دانید وقتی یک عدّه دور هم جمع می‌شوند و الهی العفو می‌گویند و ...، ایران چه بیمه‌ای می‌شود.

۹. با قرآن محشور باشید.

جملاتی که کودک شما دوست دارد بشنود



 گفتن جمله «دوستت دارم» به کودکان بسیار خوب است و به او آرامش می دهد. اما فقط همین یک جمله برایشان کافی نیست. کودک شما جملاتی همچون «دوستت دارم، تو زیبا هستی، تو هر کاری را اراده کنی می توانی انجام دهی » را بسیار شنیده اند. این جملات بسیار مفید و خوب هستند و شما برای بیان آنها به هیچ نوع یادآوری کننده ای نیاز ندارید. اما جملات دیگری نیز وجود دارند که می توانند به افزایش اعتماد به نفس کودکان و تقویت مهارت های آنها کمک کند.



در ادامه این مطلب 11 مطلبی را نام برده ایم که کودکان به شنیدن آنها نیاز دارند.

 1. اشتباه پیش می آید

«اوه! ظرف غذایت ریخت. برو و دو تا دستمال از آشپزخانه بیاور. من به تو کمک می کنم تا آن را تمیز کنی.» به کودکان خود – حتی کودکان شلخته - بیاموزید اشتباه کردن برای هر کسی پیش می آید و اشکالی ندارد. هنگام خطای کودکان به او نشان دهید که: «مامان عصبانی نیست . . . این مساله حل می شود. دنیا که تمام نشده است. همه آدم های بزرگ نیز اشتباه می کنند.»

2. هیچ کس کامل نیست

 «هیچ وقت همه تو را دوست نخواهند داشت». دخترها همیشه دوست دارند بدانند چقدر خاص و مورد توجه هستند اما برخی مردم از این مساله خوششان نمی آید، اشکالی هم ندارد. لازم نیست آنها تغییر کنند یا به سختی خود را با دیگران تطبیق دهند. اگر ما به دختران خود این مساله را بیاموزیم، به آنها کمک کرده ایم تا در آینده کمتر دلشان بشکند و از مردم آزرده خاطر شوند. «مهم نیست که چقدر تلاش می کنیم تا خوب، زیبا و کامل به نظر برسیم، گاهی پیش می آید که فردی از ما خوشش نیاید. این مساله ای شخصی نیست. تو هم هر کسی را دوست نخواهی داشت و دیگران نیز تو را دوست ندارند. این کاملا طبیعی است.»

3. خودت را دوست داشته باش

«بلند شو و کمی در اطراف قدم بزن. اگر کمی با هم نرمش کنیم و دست و پاهایمان را ورزش دهیم، روز خیلی خوبی در انتظارمان خواهد بود.» این کاملا به مادر بستگی دارد که از همان ابتدا به فرزند خود اهمیت ورزش های روزانه را بیاموزد. اگر ما به فرزندان خود بیاموزیم تا بدن خود را با ورزش های مفرح حرکت دهند – مثل فوتبال، بالا رفتن از درخت و ... – آنها نحوه ارتباط با بدن خود را خواهند آموخت. این مساله به خصوص برای دختر بچه ها مهم است که اندامشان برایشان اهمیت دارد.

 4. تعریف کردن از آنها

«تو خیلی خوب پازل حل می کنی. تو تکه های پازل را خیلی سریع کنار هم چیدی». همین تعاریف بسیار کوچک تاثیر مثبتی روی فکر کودک می گذارد. به طور مداوم به آنها یادآوری کنید تا چه اندازه با استعداد و باهوش هستند. این کار باعث می شود تا کودکان برای خود ارزش بالایی قایل شوند.

5. شانس دوم

«بیا، این اسباب بازی ای است که دیروز از تو گرفتم. می توانی امروز با آن بازی کنی. به قواعد بازی توجه کن.» دادن شانس دوم به کودک بسیار عالیست. حتی اگر کودک شما یک روز قوانین را رعایت نکند و به اخطارهای شما گوش ندهد، در روز بعد به او این فرصت را بدهید تا دوباره شانس خود را امتحان کند. به این ترتب به او نشان می دهید که مطمئن هستید او از عهده انجام آن بر می آید. این مساله، حس اعتماد را در کودکان پرورش می دهد.

6. مسوولیت پذیر بودن

«درست است، تو حق داری. من اشتباه کردم. اجازه بده تا خطای خود را جبران کنم.» گاهی پیش می آید مثلا در بازی، توپ از دست شما می افتد، این گونه خطاها این فرصت را به شما می دهد تا مسایلی همچون پذیرفتن کارهای خود و درست کردن شرایط را به کودک خود بیاموزید. این کار، اعتماد به نفس کودک را نیز افزایش می دهد. والدین با این کار احساس خویشتن پذیری را به کودک القا می کنند .

7. اعتماد به کودک خود

 «می توانی وقتی دارم ظرف ها را می شویم، مراقب خواهر کوچکت باشی؟ » اگر به فرزند بزرگ تر خود مسوولیت های این چنینی بدهید و به او بگویید: «من به کسی مثل تو نیاز دارم تا مراقب او باشد»، در واقع حس اعتماد به نفس او را افزایش داده اید. در این حالت فرزندان بزرگ تر به خواهر یا بردار کوچک خود آسیب نمی رسانند. می توانید فرزند کوچک را داخل گهواره یا روی پتویی روی زمین بگذارید و اجازه دهید فرزند بزرگ تر با اسباب بازی یا نوازش فرزند کوچک تر، او را سرگرم کند. به این ترتیب، علاوه بر افزایش اعتماد به نفس متوجه می شود که والدینش به او اعتماد دارند.

8. توضیح بیشتر

«ممنون که عذرخواهی می کنی. می توانی بگویی برای چه عذرخواهی می کنی؟» گاهی برای کودکان کوچک، عذرخواهی کردن مساله ای است که از روی عادت انجام می دهند. کودکان باید بدانند «چرا» عذرخواهی می کنند. به کودک خود بگویید: «صحبت کردن راحت است و عذرخواهی کردن از آن راحت تر، اینکه برای شکستن دل کسی از او عذرخواهی کنید بسیار مهم است اما چیزی که باعث از بین رفتن ناراحتی می شود این است که بدانی واقعا برای چه پشیمان هستی.» به او بگویید که چقدر رفتار او می تواند به دیگران آسیب برساند. از او بخواهید تا توضیح دهد که چرا رفتار او خوب نبوده است.

9. زمان سرگرمی

 امروز کارهای خود و خانه را کنار بگذارید. کودک خود را از مهدکودک بردارید و با هم به خانه یا پارک بروید و حسابی تفریح کنید. می توانید به فرزند خود اجازه دهید آشپزی یا در پارک بازی کند. پیغام این کار این است که شما همیشه از بودن با فرزند خود لذت می برید و حتی وقتی کنارش نیستید، باز هم در ذهن و قلب شماست.


10. بی شرط عشق ورزیدن

 «مهم نیست چه کاری انجام داده ای، هیچ گاه عشق من نسبت به تو تمام نمی شود». کودکان می دانند که شما آنها را دوست دارید اما باید درک کنند که این عشق شرایط ندارد، هیچ گاه تمام نمی شود و بر اساس شرایط تغییر نمی کند. اگر کودک شما لامپی را بشکند مسلما می ترسد تا آن را با شما مطرح کند، بنابراین علاقه خود را به او یادآوری کنید تا جرات بیان پیدا کند.میگناirاین بیان محبت در کودک احساس امنیت و آرامش به وجود می آورد. فرزند شما مهم تر از کارهایی است که انجام می دهد و والدین می توانند از این شرایط آموزنده برای آموزش فرزندان خود برای تکرار نکردن این کار استفاده کنند.

11. فقط گوش کنید

 هیچ نگویید. کارهای کودکان بهتر از صحبت های آنها همه چیز را بیان می کند. گاهی، کودکان کلمه ای را برای حرف های خود نمی یابند. اگر توضیح مشکلی که با برادر خود پیدا کرده برای کودک شما سخت است، به چشمان او نگاه کنید و به او اجازه دهید حرفش را بزند. گوش کردن به حرف های او نشان دهنده علاقه و احترام شماست. یعنی شما برای او ارزش قائل هستید و کاملا درک می کنید که در شرایط سختی قرار دارد.

منبع: میگنا

رازهای دارچین


تحقیقات نشان داده‌اند که مصرف دارچین، سوخت‌وساز (متابولیسم) بدن را بهبود بخشیده و افزایش می‌دهد.
رازهای دارچین

دارچین یکی از پرکاربرد‌ترین ادویه‌های موجود است که در غذاهای گوناگونی مورد استفاده قرار می‌گیرد. دارچین ادویه محبوب سرآشپزهاست که علاوه بر خوش طعم کردن غذاها، به بدن در کاهش دادن وزن کمک شایان توجهی می‌کند.

تحقیقات نشان داده‌اند که مصرف دارچین، سوخت‌وساز (متابولیسم) بدن را بهبود بخشیده و افزایش می‌دهد. یافته‌های حاصل شده از این تحقیقات نشان می‌دهند که مصرف روزانه یک‌‌چهارم قاشق چایخوری از این ادویه، سوخت و ساز (متابولیسم) بدن را تا ۲۰ بار فراتر از توانایی طبیعی بدن افزایش می‌دهد و به بدن اجازه می‌دهد تا چربی و کالری‌های ذخیره شده را با سرعت بیشتر و کارآمدی بهتری بسوزاند. 

در حقیقت، هنگامی که سوخت و ساز (متابولیسم) بدن افزایش می‌یابد، بدن این توانایی را پیدا می‌کند که برای انرژی خود از چربی ذخیره شده در سلول‌ها استفاده کند. اگر بدن افراد دارای رژیم، از سوخت و ساز (متابولیسم) پایینی برخوردار باشد، بدن آنها نمی‌تواند چربی ذخیره شده را بسوزاند، در نتیجه وزن آنها افزایش یافته یا به عبارتی وزنی از دست نمی‌دهند.

براساس مطالعات، هنگامی که دارچین را با غذا مصرف کنیم نه‌به‌صورت جداگانه، به بدن کمک می‌کند تا قند ذخیره شده را بهتر و کارآمدتر بسوزاند و در نتیجه این کار، سطوح قند خون کاهش می‌یابد. با کاهش یافتن سطوح قند خون، بدن می‌تواند سطوح انرژی، میل به غذا و سیگنال‌های گرسنگی خود را تنظیم کند. 

علاوه بر این، تمایل بدن برای ذخیره چربی را نیز کاهش می‌دهد. با فوایدی که به خاطر افزایش سوخت‌وساز (متابولیسم) و تعادل قند خون نصیب بدن می‌شود، دارچین در نهایت به سلول‌های چربی درون بدن کمک می‌کند تا نسبت به سطح انسولین خون پاسخ‌ داده و دارای عکس‌العملی سریع باشد. و نتیجه این پاسخ‌دهی فوایدی است که از سوزاندن چربی و کاهش وزن به دست می‌آید.

دارچین را وارد زندگی خود کنید


دارچین، این ادویه خوش طعم را می‌توانید به غذاهای مورد علاقه خود اضافه کنید. غذاها و نوشیدنی‌هایی که به‌طور معمول این ادویه در آنها به کار برده می‌شود، عبارتند از:

- کمی دارچین به چای یا قهوه اضافه کنید. بسیاری از چایی‌هایی که طعم ندارند با دارچین بسیار خوش طعم می‌شوند. حتی می‌توانید به چایی‌های طعم‌دار هم دارچین اضافه کنید.

- در تمام غذاها می‌توانید از دارچین استفاده کنید. اگر مقدار دارچینی را که به غذا اضافه می‌کنید، جوانه‌های چشایی شما را تحریک نمی‌کند، مقدار آن را افزایش دهید. نگران نباشید، طعم غذایتان بد نخواهد شد.

- بلغور بدون طعم هم در سوزاندن سلول‌های چربی بسیار فوق‌العاده عمل می‌کند. اگر می‌خواهید فواید آن را افزایش دهید، بلغور را با دارچین بپزید.

- ماست ساده و بدون چربی هم در کاهش وزن مؤثر است. اما رژیم‌گیرندگان به نداشتن طعم آن معترض هستند. به همین خاطر پیشنهاد می‌کنیم که به ماست خود دارچین اضافه کنید.

- پنیر روستایی- یا به عبارت دیگر دست‌ساز- به‌دلیل چربی پایین و میزان پروتئین بالا، ماده غذایی پرطرفداری است. برای شیرین کردن این نوع از پنیر، از دارچین استفاده کنید.

- دارچین را می‌توانید همراه با میوه‌های فصلی نیز مصرف کنید. کمی از آن را به سیب و کدو تنبل اضافه کنید. بسیار لذیذ خواهد شد.

رابطه دارچین و دیابت


برای هر بیماری‌ای که مردم می‌شناسند و از آن آگاهی دارند، یک نوع درمان طبیعی ارائه شده است. محدوده این نوع درمان‌ها از بیماری‌های خوش‌خیم تا بیماری‌های بدخیم را در برمی‌گیرد. با این حال این بدان معنا نیست که هیچ نوع درمان طبیعی مؤثری برای بیماری‌ها وجود ندارد. برای مثال می‌توان از درمان دیابت به وسیله دارچین نام برد اما این چگونه عمل می‌کند و اینکه آیا خطری ندارد؟

هنگامی که به دیابت مبتلا شوید، مشکل شما با انسولین و قند خواهد بود؛ چه زمانی که لوزالمعده (پانکراس) شما به اندازه کافی انسولین تولید نکند- همانطور که در دیابت نوع اول دیده می‌شود- و چه زمانی که سلول‌های بدن شما به انسولین تولید شده پاسخ ندهند، همانطور که در دیابت نوع دوم دیده می‌شود.

درمان‌های موجود، برای درمان این دو نوع دیابت و کاهش شدت بیماری است، اما هدف اصلی از درمان این دو نوع از بیماری دیابت، دستیابی به میزان کافی انسولین و اطمینان یافتن از این موضوع است که سلول‌ها انسولین را پس نزده و می‌پذیرند. اما چرا؟ برای اینکه از این گلوکز یا قند برای سوخت در جریان خون استفاده شده و خون به خوبی در رگ‌ها جریان یابد.

گاهی اوقات برای درمان، استفاده از رژیم غذایی مناسب و ورزش کردن پیشنهاد می‌شود و در رابطه با دیابت نوع اول، درمان با انسولین جایگزین یا داروهای مخصوص این بیماری تجویز می‌شود اما همواره این سؤال در ذهن مردم بود که آیا درمان طبیعی برای این بیماری وجود دارد؟ و گویا استفاده از دارچین پاسخ این سؤال بود.

از آنجا که دیابت نوع اول درباره موضوعی فیزیکی است و استفاده از دارچین می‌تواند در درمان آن مؤثر واقع شود اما در دیابت نوع دوم، لوزالمعده (پانکراس) به خاطر آسیبی که دیده است نمی‌تواند به اندازه کافی انسولین تولید کند و در نتیجه دارچین هیچ تأثیری در بهبود یا درمان بیماری نخواهد داشت.

باید این نکته را به شما یادآور شد که همواره قبل از آنکه تغییری در روش درمان خود به‌وجود آورید- به‌خصوص زمانی که به دیابت مبتلا هستید- حتما با پزشک خود مشورت کنید. حال به بررسی این موضوع می‌پردازیم که چگونه دارچین بر سطوح قند موجود در بدن تأثیر می‌گذارد.

مطالعاتی که در مرکز تحقیقاتی تغذیه انسان در وزارت کشاورزی ایالات متحده آمریکا انجام شده است، به مطالعه اثرات ۵۴ گیاه گوناگون بر همرنگی استتاری انسولین در آنها پرداخته است و گیاهی که از این مطالعه سربلند بیرون آمد، دارچین بود.

عنصری که در دارچین به انسولین شباهت دارد، MHCP نام دارد. این، عنصری شیمیایی و محلول در آب است که در سیستم بدن شبیه به انسولین عمل کرده و مصرف قند را در سلول‌ها افزایش می‌دهد. به‌طور کلی، این تحقیقات امیدوار‌کننده به‌نظر می‌رسد اما باید خاطر نشان‌سازیم که این تحقیقات آزمایشگاهی بوده و تاکنون روی انسان انجام نشده‌اند.

با تکیه بر این تحقیقات، درمانی هم به صورت آزمایشی در کلینیک بالینی کوچکی در پاکستان صورت گرفت.  ۶۰ داوطلب بیمار با میانگین سنی ۵۲ سال انتخاب شدند که هر کدام حداقل  ۷سال بوده که به دیابت مبتلا بودند. گروه به ۲بخش تقسیم شد؛ در یک دوره چهل‌روزه، به نیمی از آنها دارچین داده شد و به نیمی دارونما (پلاسبو)؛ نتایج کسب شده از این روش درمانی شگفت‌انگیز و حیرت‌آور بود!

ابتدای آزمایش، وسط آزمایش و انتهای آن، سطوح قندخون بیماران اندازه‌گیری شد. سطوح قندخون گروهی که دارچین مصرف کرده بود، پس از پایان آزمایش به مقدار قابل توجهی پایین آمده بود اما در گروهی که از دارونما استفاده کرده بود، هیچ تغییر خاصی رخ نداده بود.

پس اگر به دیابت مبتلا هستید، مصرف دارچین را در رژیم غذایی خود قرار دهید. مطمئن باشید که ضرر نخواهید کرد.

منبع: پزشکان

دارنده مدال ادویه


 دارنده مدال ادویه

پودر کاری مخلوطی از زردچوبه، دارچین، فلفل سیاه، هل، زیره، برگ گشنیز، فلفل شیرین، رازیانه، شبدر و پودر چیلی است که در آشپزی هندی مورد استفاده قرار می‌گیرد.

از جمله خواص کاری می‌توان به محافظ کبد، ضدمیکروب، ضدنفخ، محرک معده، مقوی معده، معرق، دارنده ویتامین C، ضدسرطان و خنثی‌کننده رادیکال‌های آزاد اشاره کرد.

کاری، ادویه‌ای است که معمولاً از آن در آشپزی هندی استفاده می‌شود، ولی امروزه اکثر کشورها از این ادویه در تهیه غذاهای مختلف و در پخت غذاهایی که نیاز به ادویه خاص ندارند، استفاده می‌کنند.

پودر کاری اگرچه به صورت یک ادویه مجزا فروخته می‌شود، ولی ترکیبات آن در کشورها و ملل مختلف، متفاوت است؛ اما به طور کلی می‌توان گفت: مخلوطی است از زردچوبه، دارچین، سیر، هل، زیره و گشنیز.

عنصر اصلی پودر کاری در تمام کشورها زردچوبه است که موجب رنگ زیبا و خاصیت فوق‌العاده آن می‌شود.

پودر کاری به دلیل وجود کورکومین که عامل ضدالتهاب و یک آنتی‌اکسیدان قوی است، موجب کاهش التهاب مفاصل می‌شود. حتی ممکن است این عنصر ژن ناقل سرطان پستان را غیرفعال کند و روند پیشرفت سرطان پروستات و سرطان روده بزرگ را کاهش دهد.

کورکومین تأثیر مثبت و چشمگیری در درمان سرطان لوزالمعده دارد. گروهی از پژوهشگران معتقدند که کورکومین می‌تواند با سرطان پوست نیز مبارزه و ملانوم سلول‌های سرطانی پوست را تخریب کند. به نظر می‌رسد که کورکومین موجود در پودر کاری از آلزایمر پیشگیری می‌کند. کاری، حافظه را بهبود می‌بخشد.

عنصر اصلی پودر کاری در تمام کشورها زردچوبه است که موجب رنگ زیبا و خاصیت فوق‌العاده آن می‌شود

در تحقیقی مشخص شد مردان مسنی که پودر کاری را در رژیم غذایی روزانه خود داشتند، به نسبت سایرین در آزمون حافظه موفق‌تر عمل کردند.

کاری به درمان بیماری‌های مقاربتی، همچون سوزاک و کلامیدیا کمک می‌کند و مجدداً باید ذکر کنیم که این خاصیت نیز ناشی از کورکومین موجود در آن است. همچنین خاصیت آنتی‌اکسیدانی دارد و از سلول‌ها در برابر رادیکال‌های آزاد محافظت می‌کند. علاوه بر این، پژوهش‌ها نشان می‌دهد که کاری کلسترول را پایین می‌آورد و از انعقاد خون جلوگیری می‌کند. این ادویه تورم و درد ناشی از آن را نیز کاهش می‌دهد.

استفاده از ادویه کاری برای بهبود سرماخوردگی


مدت‌هاست که خواص ادویه کاری شناخته شده است اما تحقیقات اخیر پژوهشگران نشان داده گیاهی خاص به نام فنوگرک که از آن در تهیه ادویه کاری استفاده می‌شود می‌تواند درمانگر سرماخوردگی، گریپ و حتی عفونت‌ها باشد.

طبق مقاله‌ای که در دیلی‌میل منتشر شده است، محققان پس از زیر نظر گرفتن 20 داوطلب و انجام آزمایشی طی فصل زمستان متوجه شدند کسانی که بیماری سرماخوردگی پیدا می‌کنند اگر در هفته 2 بار نصف قاشق چای‌خوری از گیاه نامبرده را در ادویه کاری خود استفاده کنند به سرعت خوب می‌شوند و اگر بیمار نباشند مصرف این گیاه سبب می‌شود در طول زمستان از سرماخوردگی در امان بمانند.

کاری، ادویه ای مفید برای لاغر شدن

گروهی از متخصصان تغذیه می‌گویند اگر قصد دارید لاغر شوید، ادویه کاری را به رژیم غذایی روزانه خود اضافه کنید. این متخصصان تاکید کردند که یکی از مواد اصلی موجود در ادویه‌های کاری، فلفل قرمز است که دمای بدن را افزایش می‌دهد و به سوختن کالری‌ها کمک می‌کند. حتی نکته جالب‌تر این که این ادویه به شما کمک می‌کند که در وعده غذایی بعدی کمتر غذا بخورید.

به گزارش روزنامه دیلی اکسپرس، کارشناسان تغذیه در دانشگاه پوردو در ایالت ایندیانای آمریکا تصور می‌کنند که ترکیب فعال موجود در فلفل موسوم به «کپسایسین» می‌تواند عامل این اثرگذاری قوی و آشکار باشد.

در این مطالعه تأثیر ادویه فوق روی 25 زن و مرد بالغ بررسی و مشخص شد. نیمی از این افراد غذای خود را بدون ادویه و نیمی دیگر همراه با ادویه کاری مصرف کردند در ادامه معلوم شد در گروهی که از ادویه استفاده کرده بودند سوخت و ساز درونی بدنشان بیشتر شد و شاهد این امر افزایش دمای داخلی بدن آن‌ها بود.

کاری، نیاز به شیمی‌درمانی را کاهش می‌دهد


پژوهشگران آمریکایی عقیده دارند ماده موسوم به کارسامین که در ادویه کاری یافت می‌شود، نیاز به داروهای مورد استفاده در شیمی درمانی سرطان سر و گردن رحم را کاهش می‌دهد.

توماس کری، مسوول یک طرح تحقیقاتی از دانشگاه میشیگان در این خصوص گفت: ماده‌ای موسوم به FLLL32 در کارسامین وجود دارد که در صورت استفاده نیاز به داروی سیس پلاتین مورد نیاز برای شیمی درمانی سرطان سر و گردن رحم را کاهش می‌دهد.

از جمله خواص کاری می‌توان به محافظ کبد، ضدمیکروب، ضدنفخ، محرک معده، مقوی معده، معرق، دارنده ویتامین C، ضدسرطان و خنثی‌کننده رادیکال‌های آزاد اشاره کرد

با استفاده از این روش از یک سو میزان سیس پلاتین و عوارض سمی و مخرب آن برای درمان کاهش می‌یابد و از سوی دیگر قدرت بدن برای تخریب سلول‌های سرطانی افزایش قابل توجهی را نشان می‌دهد.

سلول‌های سرطانی به مرور در مقابل سیس پلاتین مقاوم می‌شوند و افزایش دوز این دارو نیز به خاطر سمی بودن آن می‌تواند عوارض جانبی خطرناکی حتی پس از تکمیل پروسه درمان به همراه داشته باشد.

کاری را به غذاهای پرچرب اضافه کنید


افزودن ادویه کاری هندی به غذاهای پرچرب، نرخ ابتلا به بیماری‌های مزمن را کاهش می‌دهد.

به طور طبیعی وقتی شما غذای چرب می‌خورید، مقدار «تری گلیسیرید» خون افزایش می‌یابد. اگر این وضعیت مکرر اتفاق بیفتد یا میزان تری گلیسیرید خون بیش از حد افزایش پیدا کند، خطر ابتلا به بیماری قلبی شدید می‌شود.

در این آزمایشات دریافتیم افزودن ادویه کاری به یک وعده غذایی پرچرب واکنش‌تری گلیسیرید را تا 30 درصد کاهش می‌دهد.

به گزارش روزنامه اکسپرس، وست و دستیارانش در این آزمایشات وعده های غذایی را در دو روز جداگانه برای شش مرد در گروه‌های سنی بین 30 تا 65 سال که دچار اضافه وزن اما سالم بودند، آماده کردند. در یک روز، غذاها با ادویه‌هایی چون کاری و دارچین، زردچوبه، فلفل سیاه، پودر سیر و رزماری تهیه شده بودند. این ادویه‌ها به دلیل خواص آنتی اکسیدانی فوق‌العاده بالا مورد استفاده قرار گرفتند.

طی این دو روز نمونه های خونی شرکت کنندگان هر 30 دقیقه یک‌بار به مدت سه ساعت تحت آزمایش قرار گرفت. در پایان آزمایشات معلوم شد با مصرف غذاهای ادویه دار، فعالیت آنتی‌اکسیدانی در خون شرکت کنندگان 13 درصد افزایش و واکنش انسولینی حدود 20 درصد کاهش یافت.

به طور خلاصه

از جمله خواص کاری می‌توان به محافظ کبد، ضدمیکروب، ضدنفخ، محرک معده، مقوی معده، معرق، دارنده ویتامین C، ضدسرطان و خنثی‌کننده رادیکال‌های آزاد اشاره کرد.

* کاری با افسردگی مقابله می‌کند.

* کورکومین موجود در آن، سرشار از آنتی‌اکسیدان و دارای خاصیت ضدالتهابی است و باعث کاهش التهاب مفاصل می‌شود.

* کورکومین، ژن‌های مسبب سرطان سینه در زنان را غیرفعال می‌کند.
پژوهش‌ها نشان می‌دهد که کاری کلسترول را پایین می‌آورد و از انعقاد خون جلوگیری می‌کند. این ادویه تورم و درد ناشی از آن را نیز کاهش می‌دهد

* روند سرطان کولون، رکتال و پروستات را کند می‌کند و مصرف منظم آن برای درمان سرطان پانکراس موثر است.

* حافظه را تقویت می‌کند.

* چین و چروک را کاهش می‌دهد و روند پیری را کند می‌کند.

* از پودر کاری برای درمان سوختگی پوست و بریدگی استفاده می‌شود و به طور طبیعی و موثر علایم آرتریت را درمان می‌کند.

* از بروز آلزایمر پیشگیری می‌کند.

* در کاهش وزن موثر است.

* درد دندان را التیام می‌بخشد.

* سیستم گوارشی را پاک سازی می‌کند.

* بی‌خوابی و اضطراب را برطرف می‌کند.

* بوی مواد ناخوشایند مانند گوشت را پوشش می‌دهد.

منبع: خبرخونه

انبه دوست دارید؟



یک فنجان انبه خرد شده 25 درصد از میزان موردنیاز روزانه از ویتامین A را فراهم می‌کند.
انبه دوست دارید؟

میزان بالای ویتامین C و A در انبه به اضافه انواع مختلف کاروتنوئیدها سیستم ایمنی بدن شما را سالم و قوی نگه خواهد داشت.

انبه میوه‌ای بسیار خوشمزه است که خیلی وقت‌ها ممکن است دوستداران آن فراموش کنند که فواید بسیار زیادی هم دارد. در زیر فواید این میوه را بیان کرده و به برخی نکات جالب درمورد آن و احتیاطات لازم نیز اشاره می‌کنیم.

فواید انبه برای سلامتی


1. پیشگیری از سرطان: تحقیقات نشان می‌دهد که ترکیبات آنتی‌اکسیدان انبه از سرطان‌های روده، سینه، خون و پروستات پیشگیری می‌کند. این ترکیبات شامل کرستین، ایزوکرستین، استراگالین، فیستین، اسید گالیک و متیل‌گالات و همچنین آنزیم‌های مختلف می‌باشد.

2. کاهش کلسترول: محتوی بالای فیبر، پکتین و ویتامین C در انبه به کاهش کلسترول کمک می‌کند.

3. پاکسازی پوست: هم داخلی و هم خارجی برای پوست قابل استفاده است. انبه منافذ بسته شده پوست را باز کرده و جوش‌ها را از بین می‌برد.

4. سلامت چشم: یک فنجان انبه خرد شده 25 درصد از میزان موردنیاز روزانه از ویتامین A را فراهم می‌کند که به بهبود بینایی کمک کرده و از شب‌کوری و خشکی چشم جلوگیری می‌کند.

5. قلیایی کردن کل بدن:
 اسید تارتاریک، اسید مالیک و کمی اسید سیتریک موجود در این میوه به حفظ ذخیره قلیایی بدن کمک می‌کند.

6. کمک به دیابتی‌ها: انبه به تنظیم سطح انسولین در خون کمک می‌کند. در یک داروی خانگی سنتی برگ‌های آن را در آب جوشانده، شب تا صبح در آب خوابانده و بعد جوشانده را صبح مصرف می‌کردند. انبه همچنین شاخص گلیسمی پایینی دارد (60-41) به همین علت مصرف متوسط از آن سطح قندخون را بالا نخواهد برد.

7. افزایش قوای جنسی:
 انبه منبع بسیار خوبی از ویتامین E می‌باشد. بااین حال ارتباط خوب بین میل جنسی و ویتامین E ابتدا با یک کلیت‌بخشی اشتباه روی تحقیقات بر روی موش‌های آزمایشگاهی ایجاد شد و تحقیقات بیشتر نشان داده است که مقدار متعادل از آن در این زمینه مفید است.

8. تقویت گوارش: پاپایا تنها میوه‌ای نیست که حاوی آنزیم‌هایی است که پروتئین را تجزیه می‌کنند. میوه‌های زیادی مثل انبه نیز هستند که این خاصیت مفید را دارند. فیبر موجود در انبه همچنین به هضم و دفع غذا کمک می‌کند.

9. کمک به دفع گرما: گرفتن آب این میوه و مخلوط کردن آن با آب و شیرین‌کننده به خنک کردن بدن و جلوگیری از آسیب رسیدن به آن کمک می‌کند.

10. تقویت سیستم ایمنی بدن: میزان بالای ویتامین C و A در انبه به اضافه انواع مختلف کاروتنوئیدها سیستم ایمنی بدن شما را سالم و قوی نگه خواهد داشت.

واقعیات و جزئیات


• نسبت به همه میوه‌ها در سراسر جهان، میزان مصرف انبه تازه از سایر میوه‌ها بیشتر است.
• این میوه متعلق به 4000 سال پیش بوده است.
• این میوه با گیاهان دیگری مثل پسته و بادام‌هندی هم‌خانواده است.
• این میوه که بیشتر در هند رشد کرده و مصرف می‌شود، به "سافدا" (safeda) معروف است.
• انبه 1000 نوع مختلف دارد.

ارزش غذایی

یک فنجان (حدود 225 گرم) انبه حاوی مواد زیر است:
• 105 کالری
• 76 درصد ویتامین C (آنتی‌اکسیدان و تقویت‌کننده سیستم ایمنی)
• 25 درصد ویتامین A (آنتی‌اکسیدان و تقویت‌کننده بینایی)
• 11 درصد ویتامین B6 به اضافه سایر ویتامین‌های B (کمک به عملکرد مغز و پیشگیری از بیماری‌های قلبی)
• 9 درصد فیبر سالم پروبیوتیک
• 9 درصد مس (مس یک کوفاکتور برای آنزیم‌های مهم جهت گلبول‌های قرمز خون می‌باشد)
• 7 درصد پتاسیم (برای متوازن کردن مصرف بالای سدیم)
• 4 درصد منیزیم

احتیاطات


• اگر به پلاستیک خام حساسیت داشته باشید، این احتمال وجود دارد که به انبه و به‌ویژه انبه کال هم حساسیت بدهید. این واکنش به خاطر وجود اسیدآناکاردیک است.

• پوست و عصاره انبه حاوی اوروشیول است، ماده‌شیمیایی موجود در پیچک سمی امریکایی و سماق سمی که می‌تواند در برخی افراد ایجاد حساسیت کند.

• برخی دلالان و فروشندگان برای رسیده کردن انبه از کاربید کلسیم استفاده می‌کنند که ممکن است مشکلات جدی برای سلامتی ایجاد کند، به همین دلیل بهتر است از انبه ارگانیک استفاده کنید. اگر انبه خریداری شده شما ارگانیک نیست، قبل از مصرف خیلی خوب آن را بشویید یا یک شب در آب خیس کنید.

منبع: مردمان