وصیت

وصیت

آنچه دوست دارم فرزندانم بدانند
وصیت

وصیت

آنچه دوست دارم فرزندانم بدانند

فرزندانی با عاطفه تربیت کنیم

فرزندانی با عاطفه تربیت کنیم
برای یک نوزاد و یک کودک خردسال، محبت به شکل لبخند والدین و واکنش در برابر حرکات و حمایت آنهاست. یک کودک در سنین مدرسه، عشق را به صورت انتخاب یک فرد به عنوان دوست صمیمی و شریک کردن او در علایق خود نشان می‌دهد و این محبت و علاقه در سنین بالاتر با انتخاب شریک زندگی و ابراز علاقه به فرزندان ادامه می‌یابد.  در جریان یک زندگی خانوادگی، به علت تماس دائم کودک با والدین، وی شروع به تقلید رفتار آنها می‌کند. اگر وی در خانواده‌ای باشد که اعضای آن برای یکدیگر احترام قائلند و محبتشان به یکدیگر را براحتی ابراز می‌کنند، کودک می‌آموزد که بدون ترس احساسات خود را به شکل مثبت بروز دهد و آنها را مخفی نکند، اما خانواده‌های پرتنش که در آنها زوجین نسبت به یکدیگر و احساساتشان بی‌تفاوت و حتی گاهی خشن برخورد می‌کنند، کودک نمی‌تواند درک صحیحی از عشق داشته باشد. وی در چنین خانواده‌ای می‌آموزد تا احساسات خود را بیان نکند و در آینده و زمانی که وارد اجتماع شد، به دنبال عشق می‌گردد تا نیاز به دوست داشتن و دوست داشته شدن را در این خانواده بزرگ‌تر تجربه کند، اما باید به یاد داشت چنین افرادی اغلب توانایی تشخیص عشق صحیح و سالم را نداشته و درگیر موقعیت‌های نادرست می‌شوند.  اولین قدم آموزش عشق به کودک، آموزش اعتماد به نفس و احترام به خود است. اگر کودک، خود را به شکل صحیح دوست نداشته باشد و شخصیت وابسته‌ای نیز کسب کند، هرگز نمی‌تواند عشق را از سوی دیگران پذیرا باشد و در مقابل آن را ابراز کند. والدین باید به کودک خود بیاموزند که هر فرد به عنوان یک انسان، شخصیت مستقل و ممتازی دارد و لایق دوست داشته شدن است. دومین قدم، آشنا کردن کودک با حقوق فردی و نیازهای شخصی‌اش است. کودکی که درک درستی از نیازها و حقوق خود ندارد، قادر نیست راه‌حلی برای برآورده کردن آنها بیابد. پس به اطرافیان وابسته می‌شود و در آینده نیز نمی‌تواند بین عشق و وابستگی تفاوتی قائل شود. گام بعدی در آموزش عشق به کودک، سیراب کردن نیازهای عاطفی و توجه داشتن به اوست. این قدم اگر درست برداشته شود، فردی سالم و عاری از هرگونه کمبود عاطفی از خانه وارد جامعه می‌شود اما اگر این دوست داشتن و توجه بیش از حد و به شکل نادرست ابراز شود، فرد مبدل به شخصیتی می‌شود که از همه انتظار توجه دائمی دارد و براساس آموخته‌های زمان کودکی، نیازی به ابراز احساسات در خود نمی‌بیند، زیرا والدین این جریان احساسی را برای او روشن نکرده و جایگاه هر شخص در روابط متقابل را به او آموزش نداده‌اند.  زمانی که شخص در خانواده خود محبت کردن را به عنوان رکن اساسی رفتار با سایرین آموخت، قطعا در جامعه در هر موقعیتی که قرار بگیرد، رفتاری غیر از این نیز با اطرافیان خود نخواهد داشت. در نتیجه در محیطی که چنین فردی مشغول فعالیت باشد تنش، آزار و اذیت و سوء استفاده تا حد قابل توجهی کاهش می‌یابد.  سحر کمالی نفر  نظرات خوانندگان (0 نظر)