وصیت

وصیت

آنچه دوست دارم فرزندانم بدانند
وصیت

وصیت

آنچه دوست دارم فرزندانم بدانند

استخاره


آشنایی با روش‌های استخاره


استخاره در لغت عرب از ریشه «خیر» و به معنای خواستن بهترین دو امر ؛ بهترین خواستن؛ نیکویی جستن؛ از خداوند طلب خیر کردن است. در فرهنگ دهخدا درباره آن آمده : « تمیز بدی یا نیکی فعل منظوری را با قرآن یا سبحه  و  امثال آن  بدان سان که ماثور است خواستن .»

 شیخ مفید در تعریف و حد استفاده از استخاره گفته: « وقتی دو امر بر بنده عرضه می‌شود و به ذهنش خطور می‌کند از مصالح دنیا مانند سفر و اقامت و... شایسته است بر یکی از دو کار اقدام نکند مگر اینکه از خدای عزوجل طلب خیر کند. وقتی استخاره کرد بر خدا توکل کند زیرا خدا خیر و نیکی را برای او رقم خواهد زد. نباید در چیزی که در آن نهی شده استخاره کرد. در انجام واجبات نیازی به استخاره نیست.
 

 

 نظر شرع اسلام درباره استخاره مثبت است و احادیث و روایات بسیاری وجود دارد که حاکی از تایید ائمه و عمل کردن به آن است. بطور مثال پیامبر(ص) فرموده: از خوشبختی آدمی این است که از خداوند طلب خیر (استخاره) کند و به قضای الهی خشنود باشد و از بدبختی آدمی این است که از خدا طلب خیر نکند و از قضای الهی ناخشنود باشد. امام علی (ع) استخاره را لازمه هر کاری دانسته و فرموده: هر گاه آهنگ کاری کردی از خدا طلب خیر کن.

 امام صادق (ع) درباره آن فرموده : کسی که در کاری بدون استخاره وارد شود و گرفتار شود ، اجر و پاداش نخواهد داشت.  و نیز از ایشان روایت می‌شود:  از استخاره و مشورت با خدا باکی ندارم که به چه طرفی از دو طرف خیر و شر واقع شوم و بیفتم. پدرمن پیوسته به من استخاره یاد می‌داد همانطور که سوره (های) قرآن را به من تعلیم میداد.

 

روح استخاره

با اینکه اکثر ما تنها ظاهر و روش استخاره را بیشتر مدنظرمان داریم ، اما روح و باطن استخاره اصل مهمی است که در صورت رعایت نشدن آن ، عمل استخاره بیفایده می‌ماند. در حقیقت « استخاره یک تضرع شدید درونی و شخصی و حالتی عرفانی است که در لحظه تردید و دودلی به فرد استخاره کننده دست می‌دهد بطوریکه خود را از درون با مبداء اعلی پیوند می‌دهد.  به همین دلیل در احادیث آمده هر کسی خودش استخاره کند. »

استخاره کردن به عنوان نوعی از روش بهره‌مندی از هدایت الهی به انسان معرفی شده. وقتی که انسان در جایی به بن بست می‌رسد و در گرداب تردید نمی‌تواند راه درست و غلط را تشخیص دهد و شرع و عقل و مشورت هم در آنجا راهی را باز نمی‌کنند این اصل هدایت الهی است که به انسان امکان برداشتن قدمهای درست را در زندگی می‌دهد.

 مبنای استخاره بر این است که «هر انسانی می‌تواند واین امکان را دارد که از هدایت الهی در حد ظرفیت خودش بهرمند شود.» نتیجه دیگر اینکه «استخاره با اینکه یک روش باطنی برای تصمیم‌گیری است اما در مسائل دنیوی هم فقط در صورت ضرورت و سرگردانی و نبود حکم شرعی و عرفی و عقلی قابل اتکاست.» 

 

این دیدگاه به عکس آنچه که مکتب‌های مادیگرایانه می‌خواهند جلوه دهند خرافه نیست بلکه امکان کانال زدن شعوری انسان با یک شعور بالاتر است که در سنت اسلامی هدایت الهی نامیده‌میشود.

 تجارب و گزارشات متعددی مبنا بر عملکردهای شگفت انگیز این روش کسب هدایت وجود دارد که اثبات می‌کند که انسان در صورت داشتن آمادگی باطنی می‌تواند ازاین امکان هدایت باطنی استفاده کند.

 اگر امکان هدایت الهی برای انسان وجود نداشت چه می‌شد؟‌ بطور خلاصه اگر رابطه انسان با هدایت الهی محدود بود یا امکان پذیر نبود یا ارتباط انسان با خدا را در چارچوب حرف زدن انسان با خدا و عدم انتظار پاسخ از جانب خدا خلاصه می‌شد نتایج تاسف باری می‌توانست از آن حادث شود.

 در اینصورت بر بسیاری از اشتباهات انسان حرجی نبود. ضمن اینکه عادلانه هم نبود که از انسان طی طریق در راه راست خواسته شود اما بستر راهنمایی او موجود نباشد. از اینها گذشته نبود با عدم امکان هدایت الهی نوعی اشکال به بی عیب و نقصی نظام آفرینش وارد می‌آمد.

 ضمن اینکه این سئوال ایجاد می‌شود که خدایی که به زنبور هم وحی میکند (طبق آیه قرآن) چرا بر انسان الهامی نمیفرستد؟

 

نمونه هایی از کاربرد استخاره :

زمانی که امام حسین(ع) از توطئه قتل خویش توسط یزید مطلع شدند به همراه اهل بیت خود از مکه بیرون رفتند. وقتی ابن عباس از این جریان مطلع شد به ایشان پافشاری کردند که سفر به سوی عراق را ترک کند. امام فرمود: جد بزگوارم به من فرمانی داده  که در آن سرّی است و بعد از این به ظهور میرسد و...

 

بعد از اصرار ابن عباس قرار شد استخاره‌ای از قرآن بنمایند که خود امام قرآن را گشودند. این آیه آمد: «هر کس مرگ را میچشد و شما پاداش خود را بطور کامل در روز قیامت خواهید گرفت.»  (آل عمران 185)

 

حکایتی درباره استخاره ایت ا... بروجردی نقل می‌شود.  فرزند یکی از روحانیون اهل رشت و ساکن قم بیمار شد ، خواستند او را برای معالجه به تهران ببرند  از آقای بروجردی درخواست استخاره کردند که آمد: اتی امر ا... فلا تستعجلوه... ایشان گفتند بردن تهران فایده ندارد. اتفاقا فردای آن روز جوان مزبور از دنیا رفت.

 

همچنین عالم ربانی شیخ ابوالحسن خاتمی نقل می‌کند: که کتاب ارزشمند قواعدالاحکام را که مال یکی از علمای بروجرد بود و مدتی نزد من به امانت سپرده بود به آقا شیخ ابراهیم بروجردی به امانت دادم تا پس از سه روز برگرداند. اما هم او فراموش کرد و هم من. مدتها گذشت و صاحب کتاب آن را خواست. هر چه گشتم آنرا پیدا نکردم و هر قدر به ذهنم فشار آوردم بیاد نیاوردم که به کدام آشنا داده ام. از هر دوست و آشنایی هم پرسیدم اظهار بی اطلاعی کرد. با خود گفتم تفالی به قرآن میزنم که آیا این کتاب پیدا می‌شود یانه؟ تفال زدم آیه «اذ یرفع ابراهیم قواعد البیت» (بقره 127) آمد. از پی آن (با توجه به اسم ابراهیم) یادم آمد که آقا شیخ ابراهیم بروجردی آن را سه روه از من عاریه گرفته بود. به در خانه او رفتم. او هم فراموش کرده بود کتاب را از کجا گرفته. پرسید از کجا بیاد آوردی آیا کسی به شما گفت: گفتم آری. گفت چه کسی ؟ گفتم خدا. و جریان را نقل کردم.

 

روش‌های استخاره:

 

1. استخاره دعایی: شامل نماز و دعای استخاره است تادر مناجات با خداوند راه و چاره کار را از و بخواهد.

 

2. استخاره مشورتی: به این معنا که پس از آنکه استخاره دعایی نمود و از خدای متعال طلب خیر کرد به مشورت با افراد دارای صلاحیت مشورت روی آورد. چه بسا خداوند خیر و صلاح او رابه زبان آن فرد جاری کند.

 

 

3. استخاره قلبی: مثل استخاره دعایی  و پس از آن و بعد از مشورت اگر به اطمینان قلبی نرسید سعی میکند با خدای خویش رابطه قلبی پیدا کند. پس به قلب خود نظر کرده و هر چه به قلب و دل او خطور کند همان را دریافت می‌کند.

 

4. استخاره قرآنی: نباید در مرحله اول انجام شود، بلکه بعد از انواع سه گانه استخاره صورت گیرد. از پیامبر (ص) روایتشده: سه بار توحید. سه بار صلوات. بعد بگو: خدایا به کتاب تو تفال می‌زنم و بع  تو توکل میکنم پس از کتابت آنچه رادر نهان غیب تو پنهان است به من بنمایان. بعد قرآن کاملی را گشوده و از سه سطر اول سمت راست مقصود خود را بدست آور.

 

5. استخاره با تسبیح: بعد از سه نوع اول استخاره صورت می‌گیرد. تسبیح را برمیداری و سه بار صلوات فرستاده سپس میانه تسبیح را می‌گیری و دو تا دو تا رد می‌کنی و دانه های آنرا میشماری. اگر آخرین دانه فرد آمد خوب است. اگر آخرین دانه زوج آمده بد است.  نکته اینکه اراده کردن خوب و بد از دانه های زوج و فرد بسته به میل استخاره کننده دارد. در روش استخاره با تسبیح ، تسبیح می‌تواند شامل همین تسبیح‌های معمول باشد یا تسبیح منثور (دانه های پراکنده) و حتی با سنگریزه انجام شود.

 

6. استخاره با کاغذ (استخاره ذات الرقاع): این روش از امام صادق(ع) روایت شده: در سه قطعه کاغذ بنویس بسم ا... الرحمن الرحیم خیره من ا... العزیز الحکیم لفلان ابن فلانه (افعل)    و در سه کاغذ دیگر بنویس : بسم ا... الرحمن الرحیم خیره من ا... العزیز الحکیم لفلان ابن فلانه (لاتفعل)     و بجای فلان ابن فلانه اسم خود و مادرت را بنویس و آنها را زیر سجاده بگذار.

بعد دو رکعت نماز خوانده و بد از آن در سجده صد مرتبه بگو: استخیر ا... برحمه خیره فی عافیه .  بعد راست بنشین و بگو: اللهم خِرلی و اخترلی فی جمیع اموری فی یسر منک و عافیه .  بعد با دست خود آن شش تکه کاغذ را مخلوط کن و سه عدد آن را یکی یکی بردار.

اگر سه رقعه پشت سرهم افعل بود خیر محض است. اگر سه رقعه پشت سرهم لا تفعل بود شر محض است. اگر یکی افعل و یکی لاتفعل بود تا پنج رقعه بیرون بیاور و نگاه کن. اگر سه تا افعل و دو لاتفعل بود انجام بده. اگر سه لاتفعل بود انجام نده. 

7. استخاره با ازلام (چوب) : خلاصه این روش آنست که : سه عدد چوب نازک و شبیه به هم تهیه کرده و روی یکی بنویس:  انجام بده. روی دیگری: انجام نده. و روی سومی چیزی ننویس. بعد آنها را درامانه ای بگذار کسی که نیت میکند یک چوب را بیرون میکشد. اگر چوب بدون نوشته بیرون آمد دوباره انجام بده.

 

8. استخاره در رویا :‌ برخی این روش را بعنوان یک روش استخاره نمی‌شناسند و برخی دیگر آن را معتبر میدانند. استخاره در رویا شامل روشهایی است که طی آن از خداوند خواسته می شودکه راهنمایی خود را درعالم رویا بر سئوال کننده معلوم کند. بطور مثال در کتاب گوهر شبچراغ آمده که برای اطلاع بر مستقبل در نیمه شب وضو ساخته و دو رکعت نماز کند و بعد از نماز3 مرتبه صلوات و روبه قبله بنشیند و هر کی از این 4 اسم را صد بار بخواند و در مصلی بخوابد آنچه مطلب باشد در خواب ببیند انشاء الله. (یا هادی اهدنی. یاعلیم علمنی. یا خبیر اخبرنی. یا مبین بیِّن لی.)

 نکته ای که در پایان جا دارد مورد تاکید قرار گیرد این است که رضایت از نتیجه استخاره ، جزو آداب و پیش شرطهای آن است. نارضایتی از نتیجه استخاره افتی است که آن را تهدید می‌کند.

 نکته دیگر اینکه آنچه در فوق بعنوان روشهای استخاره آمده ، هر کدام دارای شیوه‌های گوناگون و روایتهای متفاوتی است و   هر کدام از بزرگان به شیوه‌ خاصی در این باره رفتار کرده‌اند.

                                                                            

منبع:

کلید مشکل گشا. روشهای استخاره ، مشورت و تفال . مجید حبیبی مشکینی. نشر پازینه.

گوهر شبچراغ. محمد حسین نیستانکی نائینی

استخاره با تسبیح :
این نوع استخاره نیز شایع و معروف است، که به چند شیوه انجام مى شود:
اوّل: علامه مجلسى مى نویسد: از «شیخ بهایى» نقل شده است: از بزرگان و اساتیدم شنیدم که این دستورالعمل از حضرت ولىّ عصر(علیه السلام) درباره استخاره با تسبیح رسیده است. فرمود: «تسبیح را به دست (راست) مى گیرى و سه بار صلوات مى فرستى و آنگاه قسمتى از تسبیح را (با دست چپ) مى گیرى و دوتا دوتا رد مى کنى; اگر در پایان یک دانه باقى ماند، به معناى «إفعل» (انجام بده) است و اگر دو دانه باقى ماند، مفهوم آن «لاتفعل» (انجام نده) است.(1)
دوم: از امام صادق(علیه السلام) روایت شده است که فرمود: (به هنگام استخاره با تسبیح) نخست یک مرتبه سوره «حمد» را مى خوانى و آنگاه سه بار سوره «توحید» (قل هو اللّه...) را و

آنگاه پانزده مرتبه صلوات مى فرستى، سپس مى گویى:

اَللّهُمَّ إِنّى أسْئَلُکَ بِحَقِّ الْحُسَینِ وَجَدِّهِ وَأَبیه، وَ أُمِّهِ وَ أَخیهِ، وَ الاَْئِمَّةِ مِنْ

خدایا از تو مى خواهم، به حقّ حسین و جدّش و پدر و مادر و برادر و امامان از

ذُرِّیَّتِهِ، أَنْ تُصَلِّىَ عَلى مُحَمَّد وَ آلِ مُحَمَّد، وَ أنْ تَجْعَلَ لِىَ الْخِیَرَةَ فی

نسلش این که بر محمّد و آل محمّد درود فرستى و خیرم را در این تسبیح

هذِهِ السَّبْحَةِ، وَ أَنْ تُرِیَنی ما هُوَ الاَْصْلَحُ لی فی الدِّینِ وَالدُّنْیا، اَللّهُمَّ إنْ

قرار دهى و آنچه را که صلاح دین و دنیایم است به من نشان دهى. خدایا اگر

کانَ الاَْصْلَحُ فی دینى وَدُنْیایَ، وَ عاجِلِ اَمْری وَ آجِلِهِ، فِعْلَ ما اَنَا عازِمٌ

مصلحت دین و دنیا و امروز و فردایم در انجام کارى است که قصد آن را دارم،

عَلَیْهِ، فَأْمُرْنی، وَإلاّ فَانْهَنی، إنَّکَ عَلى کُلِّ شَىْء قَدیرٌ.

پس مرا بدان فرمان ده! وگرنه مرا از آن نهى کن; چرا که تو بر انجام هر کارى توانایى.

پس از آن، قسمتى از تسبیح را مى گیرى و آن را مى شمارى و با عدد اوّل مى گویى «سُبْحانَ اللهِ» و با عدد دوم مى گویى «أَلْحَمْدُلِلّهِ» و با عدد سوم مى گویى «لا إِلهَ اِلاَّ اللّهُ» و به همین ترتیب پیش مى روى; در پایان اگر دانه آخر شمارش، سُبحان الله بود، مخیّر میان فعل و ترک هستى و اگر أَلْحَمْدُللهِِ بود، نشانه امر است و آن را انجام مى دهى و اگر لا إِلهَ اِلاَّ اللّهُ بود، نهى است و آن را ترک مى کنى.(2)
1. بحارالانوار، جلد 88، صفحه 250، حدیث 4.
2. بحارالانوار، جلد 88، صفحه 250، حدیث 5.
برداشت از سایت حضرت آیت الله مکارم شیرازی




علامه مجلسی می گوید: از پدرم (ره) شنیدم که از استادش شیخ بهایی (خدا قبرش را نوارنی کند) روایت می کرد که او می گفت سینه به سینه از مشایخ خود شنیده ایم که از حضرت قائم (صلوات الله علیه) در باره ی استخاره با تسبیح بدین ترتیب نقل کرده اند: ( بحارالأنوار ج : 88 ص : 250)

تو بفـرست اوّل، سـه نـوبـت سـلام
بـه احمــد پـیـمـبـــر و آلــش تـمــام
دو:تسبیــح خـود را بگیــر از میـــــان
سپـس مُـهـره بشمــار دو دو، از آن
اگـر آخرش جفـت مانــد،
بـــد اسـت
اگر طـاق شد رمز
خوش آمـد است
 (نظم:حسین صَفَره)