وصیت

وصیت

آنچه دوست دارم فرزندانم بدانند
وصیت

وصیت

آنچه دوست دارم فرزندانم بدانند

گردان آفتاب !




آفتابگردان نگاهم ...

تمام امید و پناهم...

رو به آفتاب روی تو خورشید روست . 


یک دشت ... نه!... یک زمین !

زرد رویان عاشق ...

آفتابگردان تشنه خورشید ...

از پشت ابرهای تیره ظلمت ...

حضور بی پرده ات را می طلبند.


چرا که طینت آفتابگردان را

با جلوه خورشید سرشته اند ...


ما آفتابگردان های سرگردان !

نه ! ... بهتر بگویم ...

آفتاب ... گرُدان خط شکن شهادتیم ...

صفهای تو در توی ما ،

وقتی زیر دندان دشمن می شکنیم

سنگ می شویم ...

سرخ می شویم ...

و دندان می شکنیم !


آری ! شیعه اگر می شکند ، دندان می شکند! ...

این رسم آفتاب ،گرُدان منتظر خورشید است ...

خورشیدی که ابرها را کنار خواهد زد ...

خورشیدی که غروب ندارد...


به یاد خواهران و برادران شیعه بحرینی .سعید پونکی