وصیت

وصیت

آنچه دوست دارم فرزندانم بدانند
وصیت

وصیت

آنچه دوست دارم فرزندانم بدانند

تاریخچه جنگ های شیمیایی


تاریخچه و سیر تکاملی درجنگهای شیمیایی دنیا


 جنگ شیمیایی با جنگ جهانی اول در اوایل قرن بیستم آغاز شد و با جنگ شیمیایی عراق علیه ایران در اواخر قرن بیستم به اتمام رسید. اگر چه در تاریخ، تا قبل از شروع جنگ اول جهانی مواردی از بکار گیری اسلحه شیمیایی ذکر شده است ولی انجام جدی حملات شیمیایی به جنگ اول باز می گردد. دراین بخش ضمن مروری تاریخی بر سیر تکامل گازهای جنگی، با انواع این گازها آشنا خواهیم شد.

جنگ جهانی اول و نخستین حملات شیمیایی

از اوایل جنگ جهانی گازهای شیمیایی وارد میدان شدند. دراگوست 1914 فرانسویها گازهای اشک آور مختلفی ر ااستفاده نمودند. در ژانویه 1915آلمانها در لهستان علیه روسها از گاز کلر استفاده نمودند که بی نتیجه بود.

 

نخستین حمله موفق آلمانها و تلفات سنگین با گاز کلر

 

 

915 آلمانها در نزدیکی شهری به نام   YP RES در بلژیک علیه متفقین (که بیشتر سربازان انگلیسی و بلژیکی بودند) گاز کلرین را بکار بردند که نخستین حمله وسیع گازی در تاریخ دنیا محسوب می شود. در این حمله حدود 6000 سیلندر حاوی کلرین مایع را در طول یک خط 6کیلومتری مستقر نموده، 180 تن کلرین را آزاد نمودند که بخاطر جو مناسب بصورت ابر سبز رنگی خط مقدم متفقین را پوشانید. چون متفقین هیچگونه آمادگی نداشتند، شدیدا آسیب دیدند بطوری که تلفاتشان به 5000 کشته و 15000 مصدوم رسید. این حادثه نقطه عطفی در تاریخ جنگهای دنیا بشمار رفت زیرا بر تمامی کشورها روشن شد که اکنون یک عامل جدید وارد میدان شده است که محاسبات روشهای مقابله با آن پرداختند. پس از حمله شمیمیایی 27 آوریل، در ظرف چند روز هزاران ماسک توسط زنهای انگلیسی ساخته شد و در اختیار سربازان قرار گرفت. این ماسکها عبارت بودند از یک پدنخی که با محلولی از هیپوسولفیت سدیم، گلیسیرین و بیاکر بنات سدیم آغشته شده بود. در نتیجه در حمله بعد با گاز کلرین که چند روز بعد در ماه (می) انجام شد فقط 1200 مصدوم شیمیایی از متفقین بجای ماند. در ماههای بعد نیز همچنان حملات با گاز کلر توسط آلمانها ادامه یافت. نتیجه تحقیق انگلیسها روی گاز های جنگی سرانجام در 25 سپتامبر 1915 بصورت نخستین حمله آنها با گاز کلر علیه آلمانها نمایان شد. در این میان ارتش آلمان ترکیب جدیدتری را به نام  Phosgene)) در دسامبر 1915 برای نخستین بار بکار برد که بعلت آمادگی نسبی سربازان نتیجه مطلوب را عاید آلمانها نکرد. در فوریه 1916 ارتش فرانسه نیز استفاده از گاز شیمیایی را شروع کرد و گازفسژن را علیه آلمانها بکار برد. کلر وفسژن هر دو در دمای عادی بصورت بخار می باشند و این مطلب مشکلاتی را هم در نقل و انتقال آنها و هم در پایداری در میدان نبرد بوجود می آورد، لذا آلمانها گاز Diphosgene)) را تهیه کردند که در دمای عادی بصورت مایع می باشد و سرانجام در 7 می 1916 نخستبن حمله خود ار با این گاز انجام دادند. در جولای 1916 آلمانها و متفقین هر دو مجهز به توپخانه گازهای جنگی شدند و از عوامل مختلف خفه کننده و اشک آور علیه یکدیگر استفاده کردند. در اواخر سال 1916 در ارتش انگلیس از سلاح جدیدی به نام گاز افکن یا  Iuvensproiectors)) بمنظور پرتاب همزمان تعداد زیادی گلوله های بزرگ گازی استفاده شد. آنها با استفاده از این روش قادر بودند غلظت بسیار  بالایی از گاز سمی (غالبا فسژن) را در مدت زمان کوتاهی روی دشمن ایجاد کنند که چنین عملیاتی با توپخانه امکان پذیر نبود وآلمانها از این طریق صدمات زیادی را متحمل شدند.

 


ورود گاز خردل به میدان جنگ

 

با ورود عامل خردل به صحنه جنگ، که ایجاد آلودگی پایدار در محیط می نمود جنگ شیمیایی وارد مرحله تازه ای شد. در جولای 1917 آلمانها برای نخستین باراز گاز خردل یا  Yperie  در شهر Ypres  بلژیک علیه متفقین استفاده کردند که بسیار موفقیت آمیز بود. در همین سال ترکیبات آرسنیکی نیز تدریجا وارد میدان جنگ شد. در این سال یکی از خطرناکترین سموم آرسنیکی به نام لویزایت Iewisite توسط یک شیمیدان آمریکایی به نام دکتر لوئیس سنتز شد شد که البته درجنگ اول موفق به استفاده از آن نشدند. تا سال 1918 فرانسه و انگلیس نیز توپخانه شیمیایی خردل را آماده نموده و مورد استفاده قرار دادند، تا آنکه سرانجام در 1918 جنگ جهانی اول خاتمه یافت.

 

آسیب غیر نظامیان

 

مصدوم شدن غیر نظامیان در جنگ شیمیایی نیزحائز توجه است، در سال 1917و1918 حملات شیمیایی شدیدی (توسط آلمانها) روی شهرها و روستاهای فرانسوی انجام گرفت که مهمترین اثرات آن مربوط به گاز خردل بوده و هزاران مصدوم از خود بجای گذشت. البته آمادگی مردم و کادرهای درمانی باعث شد که بجز حمله اول، حملات بعدی با موفقیت کمتری توام باشد. ترس از گازهای شیمیایی باعث شده بود که حتی کودکان دبستانی نیز با ماسک به تحصیل می پرداختند و آمادگی جهت حملات را داشتند. مردم منازل آلوده (خصوصا در آلودگی خردل) را بسرعت ترک می کردند و تا اطمینان از پاکسازی آن باز نمی گشتند. همچنین کادر پزشکی ارتش جهت درمان مصدومین شیمیایی بخشهای ویژه ای را اختصاص داده بود.

 

تلفات گازهای شیمیایی در جنگ جهانی اول

 

درجنگ جهانی اول گاز خردل بدون شک از موثرترین عوامل بکار گرفته شده بود. بر طبق یک گزارش از ایستگاههای رفع آلودگی ارتش انگلیس از مجوع 970،160 نفر کل مجروحین شیمیایی، 702،124 نفر یا 77% آنانرا مصدومین گاز خردل تشکیل می داد. طبق گزارش ارتش آمریکا از مجموع 965،36 نفر مصدوم شیمیایی 711، 27 نفر یا 75% آنها مربوط به گاز خردل بوده است. این امر بیانگر نقش ویژه گاز خردل در جنگ می باشد. علیرغم توقف جنگ جهانی اول کشورها همچنان به تحقیق و تولید پیرامون عوامل شیمیایی ادامه دادند تا جا ییکه در سال 1919 تولید گازخردل در کارخانجات آمریکا به رقم 19 تن در روز رسید. بیشترین آسیب ناشی از سلاحهای شیمیایی در جنگ جهانی اول به سربازان روسی وارد شد که تلفات آنها بالغ بر 000،50 کشته و 000،50 مصدوم بود. علت این تلفات، کمی امکانات حفاظتی، ضعف آموزش و محدودیت در تدارک اسلحه شیمیایی بود. بطور خلاصه در طول جنگ جهانی اول 000/200،1 تن ماده سمی مصرف شد که این سموم شامل 22 نوع عامل شیمیایی مختلف بودند و علاوه بر آنها 17 نوع عامل شیمیایی دیگر نیز تا خاتمه جنگ مطالعه شد و یا جهت استفاده آماده گردید. جنگ شیمیایی در مجموع منجر به مصدوم شدن 000،200،1 نفر کشته شدن 000،100 نفر گردید.

 

استفاده ازعوامل شیمیایی بین دو جنگ جهانی

 

درسال 1925 در کنفرانس خلغ سلاح ژنو، پروتکلی به امضاء غالب کشورهای جهان در آمد که در آن کاربرد سلاح شیمیایی وبیو لوژیکی منع شده بود (عراق نیز از امضاء کنندگان آن بود). امضاء کنندگان این پروتوکل عموما اهمیتی برای آن قائل نشدند و تولیدات درحد وسیع ادامه یافته و بسیاری از کارحانجات تولید کننده مواد شیمیایی، در اختیار بخش جنگلهای شیمیایی ارتشها قرار گرفتند. در ادامه تحقیقات محرمانه ای که هنوز در مورد بالایی از گاز سمی (غالبا فسژن) را در مدت زمان کوتاهی روی دشمن ایجاد کنند که چنین عملیاتی با توپخانه امکان پذیر نبود و آلمانها از این طریق صدمات زیادی را متحمل شدند.

ورود گاز خردل به میدان جنگ

با ورود عامل خردل به صحنه جنگ، که ایجاد آلودگی پایدار در محیط می نمود جنگ شیمیایی وارد مرحله تازه ای شد. در جولای 1917 آلمانها برای نخستین بار از گاز خردل یا   Yperite  در شهر Ypres بلژیک علیه متفقین استفاده کردند که بسیار موفقیت آمیز بود. درهمین سال ترکیبات (آرسنیکی) نیز تدریجا وارد میدان جنگ شد. دراین سال یکی از خطرناکترین سموم آرسنیکی به نام لویزایت Iewisite  توسط یک شمیدان آمریکایی به نام دکتر لوئیس سنتز شد که البته در جنگ جهانی اول موفق به استفاده از آن نشدند. تا سال 1918 فرانسه و انگلیس نیز توپخانه شیمیایی خردل را آماده نموده و مورد استفاده قرار دادند، تا آنکه سرانجام در 1918 جنگ جهانی اول خاتمه یافت.

 

آسیب غیر نظامیان

مصدوم شدن غیر نظامیان در جنگ شیمیایی نیز حائز توجه است، در سال 1917و1918 حملات شیمیایی شدیدی (توسط آلمانها) روی شهرها و روستاهای فرانسوی انجام گرفت که مهمترین اثرات آن مربوط به گاز خردل بوده و هزاران مصدوم از خود بجای گذاشت. البته آمادگی مردم و کاردهای درمانی باعث شد که بجز حمله اول، حملات بعدی با موفقیت کمتری توام باشد. ترس از گازهای شیمیایی باعث شده بود که حتی کودکان دبستانی نیز با ماسک به تحصیل می پرداختند و آمادگی جهت حملات را داشتند. مردم منازل آلوده (خصوصا در آلودگی خردل) رابسرعت ترک می کردند و تا اطمینان از از پاکسازی آن باز نمی گشتند. همچنین کادر پزشکی ارتش جهت درمان مصدمین شیمیایی بخشهای ویژه ای را اختصاص داده بود.

 

تلفات گازهای شیمیایی درجنگ جهانی اول

در جنگ جهانی اول گاز خردل بدون شک از موثرترین عوامل بکار گرفته شده بود. بر طبق یک گزارش ار ایستگاههای رفع آلودگی ارتش انگلیس از مجموع 970،160 نفر کل مجروحین شیمیایی، 702،124 نفر یا 77% آنانرا مصدومین گاز خردل تشکیل می داد. طبق گزارش ارتش آمریکا از مجموع 965،36 نفر مصدوم شیمیایی، 711،27 نفر یا 75% آنها مربوط به گاز خردل بوده است. این امر بیانگر نقش ویژه گاز خردل در جنگ می باشد. علیرغم توقف جنگ جهانی اول کشورها همچنان به تحقیق و تولید پیرامون عوامل شیمیایی ادامه دادند تا جاییکه در سال 1919 تولید گاز خردل در کارخانجات آمریکا به رقم 19 تن در روز رسید. بیشترین آسیب ناشی از سلاحهای شیمیایی در جنگ جهانی اول به سربازان روسی وارد شد که تلفات آنها بالغ بر 000،50 کشته و 000،500 مصدوم بود. علت این تلفات، کمی امکانات حفاظتی، ضعف آموزش و محدودیت در تدارک اسلحه شیمیایی بود. بطور خلاصه درطول جنگ جهانی اول 000،250،1 تن ماده سمی مصرف شد که این سموم شامل 22 نوع عامل شیمیایی مختلف بودند و علاوه بر آنها 17 نوع عامل شیمیایی دیگر نیز تا خاتمه جنگ مطالعه شد و یاجهت استفاده آماده گردید. جنگ شیمیایی در مجموع منجر به مصدوم شدن 000،200،1 نفر و کشته شدن 000،100 نفر گردید.

استفاده از عوامل شیمیایی بین دو جنگ جهانی

 

در سال 1925 در کنفرانس خلع سلاح ژنو، پروتکلی به امضا، غالب کشورهای جهان در آمد که در آن کاربرد سلاح شیمیایی و بیولوژیکی منع شده بود (عراق نیز از امضاء کنندگان آن بود). امضاء کنندگان این پروتوکل عموما اهمیتی برای آنان قائل نشدند و تولیدات در حد وسیع ادامه یافته و بسیاری از کارخانجات تولید کننده مواد شیمیایی، در اختیار بخش جنگهای شیمیایی ارتشها قرار گرفتند. در ادامه تحقیقات محرمانه ای که هنوز در مورد خردلها ادامه داشت در سال 1935 خردل ازتی (تری کلر و اتیلامین) توسط آلمانها سنتز شد. در سال 1935 موسولینی رهبر ایتالیا به اتیوپی حمله کرد و در سال 1936 آنرا ضمیمه خاک خود ساخت، در این حمله ارتش ایتالیا بطور وسیع از گاز خردل و فسژن بهره جست. در سال 1937 ژاپن عملیات جنگی خود را علیه چین شروع نمود، که دراوایل این حمله از گازهای خردل و لویزایت استفاده کرد.

 

جنگ جهانی دوم و تولید گازهای اعصاب

از سال 1935 تا 1939 وضعیت ویژه ای بر جهان حاکم بود و درگیریهای کوچک و بزرگ سرانجام زمینه را برای جنگ جهانی دوم مهیا نمود، بطوری که با حمله برق آسای آلمان نازی به لهستان در اوایل سپتامبر 1939 و اشغال آن، بتدریج بساری از کشورها وارد جنگ شدند و بدینسان جنگ جهانی دوم آغاز گشت. در جنگ جهانی دوم تحقیق و تولید عوامل شیمیایی و بیولوژیک همچنان ادامه یافت و انبارهای بزرگی از سموم مختلف جنگی در کشورها ذخیره شد. ارتشهای دنیا از نظر حفاظتی نواقص خود را اصلاح نموده و همه آماده یک جنگ شیمیایی بودند. آلمانهای نیز موفقیت جدیدی  در این زمینه بدست آوردند و آن عبارت از دستیابی به گازهای اعصاب بود. در سال 1937 زمانیکه دکتر      schrader  سرگرم تحقیق در لا براتوارهای مربوط به حشره کش بود، موفق به سنتز Tabun شد و بدنبال روشن شدن ارزش نظامی آن، فورا توسط ارتش آلمان بعنوان یک ماده محرمانه طبقه بندی شد. در سال 1939 در حین تحقیق بر روی ترکیبات ارگانو فسفره فلوئوره و ظاهرا به منظور تولید حشره کشهای قویتر سرانجام موفق به سنتز گاز عصبی sarin  شد که سمیت آن 4 برابر بیشتر از تابون بود در سال 1940 کارخانه تولید گاز عصبی تابون در مقیاس وسیع در شهردیخرنفورت آلمان بصورت مخفیانه احداث شد. در سال 1945 kuhn  ترکیب کشنده سومان را سنتز نمود که از دو گاز عصبی قلبی خطرناکتر است. شرادر و گروهش تا خاتمه جنگ جهانی دوم حداقل 000،2 ترکیب ارگانو فسفره جدید را سنتز نمودند. پس از پیروزی متفقین در جنگ جهانی دوم و اشغال آلمان، مشخص شد که آلمان دارای سلاح جدید شیمیایی می باشد(فصل هجدهم یادداشت دوم). در یکی از گزارشات متفقین مورخ 14 آوریل 1945 کار شناسان پس از بررسی گلوله های شیمیایی آلمانها چنین نوشتند:

.... گلوله های توپی که دارای حلقه سفید رنگ هستند محتوی اسید سیانیدریک می باشند، اما گلوله های توپی که دارای حلقه های سبز و زرد می باشند مشابه ترکیب انگلیسی pf3  هستند... این ترکیب تاول زا نیست ولی آثار سمی جذب مایع آن از راه پوست و چشم بسیار سریع ایجاد می شود....[1].

در زمان گزارش فوق هنوز هیچ کشوری شناختی از سلاح جدید اعصاب نداشت. مدتی بعد مشخص شد که محتویات آن گلوله های توپ، گاز عصبی Tabun  بوده است، یعنی نخستبن گاز اعصابی که عراق علیه ایران در جبهه جنوبی بکاربرد.

علی رغم اینکه گازهای اعصاب تا خاتمه جنگ تنها در اختیار ارتش آلمان بود ولی ترس از این که سایر کشورها نیز ممکن است این گازهای اعصاب استفاده کند. در طول جنگ جهانی دوم علیرغم تولید زیاد انواع گازهای جنگی توسط غالب قدرتهای بزرگ، موارد استفاده از این سلاح مشاهده نشد. اگر چه قبل و حین جنگ جهانی دوم در موارد متعددی در سطح وسیع گازهای شیمیایی در میدان های مانوتست شدند.

از امکاناتی که در جنگ جهانی دوم جهت پخش عوامل شیمیای در نظر گرفته شده بود استفاده از هواپیما بود لذا در میان تسلیحات شیمیایی، بمبها(خصوصا بمب خردل) جایگاه ویژه ای داشتند و بمیزان فراوانی تولید شدند. حجم سلاحهای شیمیایی تولید شده و نقل و انتقال گسترده آنها بقدری بود که گاه بطور تصادفی منجر به بروز حوادثی می گردید که از جمله حادثه (بندر گاه باری) می باشد. در این حادثه که تنها حادثه شیمیایی مهم جنگ جهانی دوم محسوب می شد آمریکاییها با گاز خردل سات آمریکا کشته و مصدوم شدند (فصل هجدهم یادداشت سوم).

 

پس از جنگ جهانی دوم

علیرغم تاکیدهای مجدد و امضاء پروتکل های مختلف بمنظور عدم تولید گازهای جنگی، پس از جنگ همچنان تحقیق پیرامون انواع مختلف گازهای جنگی و روشهای دیگر تولید آنها ادامه یافت. در سال 1953 (شرادر) در ادامه تحقیقات روی گازهای عصبی موفق به کشف فرمول عمومی ترکیبات ارگانو فسفره شد و توانست توصیف کند که ترکیب ارگانو فسفره برای آنکه خواص حشره کش و آنتی کولینسترازی داشته باشد چه ویژگیهای را لازم دارد. و در اوایل دهه 1950 گروه شرادر ضمن کار روی استرهای دیگری از ترکیبات ارگانو فسفره، عوامل اعصاب سری را سنتز کردند. در میان این سری جدید vx  بعنوان سمی ترین گاز اعصاب مورد توجه قرار گرفت که ترکیبی است از جهت پایداری مشابه خردل و از نظر قدرت کشندگی حتی از سومان هم کشنده تر است لذا شاید از جهاتی بتوان آنرا بهترین گاز جنگی معرفی نمود. در سال 1956 توسط یک شیمیدان سوئدی به نام  T hameline  گروه جدید تری از گازهای عصبی سنتز شد که یکی از آنها فسفر یل تیوکو لین است این گروه ترکیبات بطور بسیار اختصاصی عمل می کند و خوشبختانه مواد ناپایداری بوده و نمی توان به راحتی در میدان جنگ آنها را بکار گرفت. همزمان با تحقیق، تولیدات انبوه گازهای جنگی در کارخانجات شیمیایی ویژه ادامه یافت. آمریکا در سال 1954 تولید سارین را آغاز کرد بطوری که فقط تا سال 1957 میزان تولید این گاز عصبی به رقم 000،15 تن رسیده بود. تولید VX  نیز از سال 1960 در آمریکا شروع شد. در دهه 1950 همچنین گروه جدیدی از عوامل شیمیایی تحت عنوان ناتوان کننده های روانی غیر کشنده توجه سم شناسان نظامی را بخود جلب نموده و در نتیجه مشتقات مختلف I  ISD  و نیز گاز BZ  وارد صحنه گازهای جنگی شدند. یک دیگر از پیشرفتها در زمینه گازهای جنگی متد غلیظ و پایدار کردن عوامل فرار خصوصا عوامل عصبی بود که به کمک مخلوط نمودن آنها با پولیمرها این کار را انجام می دادند. علاوه بر تولید و ذخیره سازی گازهای جنگی، قدرتهای بزرگ سعی نمودند تشکیلات منسجمی را در ارتش به این امر اختصاص دهند ودر این رابطه مانورهای مختلف شیمیایی انجام می دادند که در آنها از گازهای حقیقتی استفاده می شد. در سال 1986 در یک منطقه تحت آزمایش ارتش آمریکا در ایالت یوتا بدنبال یک کوشش ناموفق در پخش گاز عصبی V X (که منجر به مسمومیت 000،6 راس گوسفند شد) نگرانیهایی در مردم آمریکا بوجود آمد که منجر به توقف تولید شده صورت گرفت احداث کارخانجات خاصی در کشورهای مختلف دنیا به این منظور بود، زیرا پس از مدت زمانی این سموم (بسته به نوع آنها) تجزیه می شد و یا به علت بروز آسیبهایی که در جدار مخازن آنها تدریجا بوجود می آمد خطرناک می شدند.

سیستمهای دو گانه تولید گازهای اعصاب

 

همانطور که می دانیم از دیدگاه نظامی یکی از قدرتهای مهم در جنگ میزان مهماتی است که یک کشور انبار نموده است. در مورد مهمات شیمیایی در گذشته این ذخیره سازی نمی توانست از حدی بیشتر شود زیرا ممکن بود خطرات زیادی ر ابرای کشورهایی تولید کننده داشته باشد، لذا این امر یک عامل محدود کننده بشمار می رفت. بمنظور حل مشکل، دانشمندان روی ای نتز کار کردند که بتوانند برای ایجاد یک عامل سمی (ج) آنرا بنجوی سنتز کنند که قبل از انجام وامکمنش نهایی ژ، دو ماده غیر سمی (الف و ب) داشته باشیم.

 یعنی ماده (ج) را به صورت (الف + ب) نگاهداری نمائیم و تنها در هنگام نیاز دو ماد ه (الف) و(ب) ترکیب شده سرانجام ماده سمی (ج ) تولید شود. البته این کار برای تمامی سموم امکان پذیر نیست ولی در مورد سموم عصبی (سارین و و – ایکس این کاربا کمال موفقیت انجام گرفت بطوری که سیستمهای دوگانه (Binary) سارین در سال 1977 در آمریکا که پیشرو این تکنو لوژی می باشد آماده تولید و بهره برادی شد. این روش منجر به آن شد که مهمات شیمیایی همانند مهمات عادی بتواند در مقیاس وسیعی ذخیره گردد. از دیگر محاسن روش فوق آن است که این مهمات می تواند بدون حفاظتهای ویژه حمل شده و نیز با استفاده از توپخانه معمولی شلیک شود، زیرا کیلو مترها پس از دور شدن از محل پرتاپ، ترکیب دو ماده الف و ب صورت می گیرد و هرگز خطری برای بکار گیرندگان آن ایجاد نخواهد شد. در ژوئن سال 1985 کنگره آمریکا مبلغ 164 میلیون دلار را (برای سال مالی 1986) جهت تولید سلاحهای شیمیایی (دو گانه) اختصاص داد و سرانجام در سال 1986 مرحله جدیدی از تولید وسیع سلاحهای دو گانه شامل بمبهای VX و گلو له های توپ 155 میلیمتری سارین آغاز شد.

یکی دیگر از پیشرفتهای مربوط به جنگهای شیمیایی، بدنبال پیشرفت علم بیو تکنو لوژی پیدا شد و آ ن استفاده از توکسینهای باکتریها گیاهان و سپس دستیابی بروشهای سنتز غیر بیولژیک و به مقیاس وسیع آنها بود. در این رابطه مثال برخی از میکوتوکسینها و نیز انتروتوکسین استافیلو کوک و بوتولینال توکسین سرانجام جزء سموم استاندارد شده نظامی قرار گرفتند که به مقیاس وسیعی تولید شدند.

 

استفاده از سلاح شیمیایی پس از جنگ جهانی دوم

 

در سال 1965 مصر در یمن از گاز خردل استفاده کرد که البته تا سالها پس از آن بطور بین المللی شناخته نشد. (جنگ یمن 67- 1963 ). در جنگ ویتنام (68- 1961 ). آمریکا ییها بطور بسیار گسترده ای از عوامل ضد گیاه بمقدار بیش از 000/50 تن استفاده نمودند که در واقع اولین کاربرد آن در جنگهای دنیا بشمار می رفت. این عوامل که بر مبنای رنگشان تحت عنوان (عامل نارنجی)، عامل سفیدو و عامل آبی  نامگذاری شده بودند مخلوطهای مختلفی از عوامل ضد گیاه بودند که بمنظور ریزش برگ درختان، تخریب جنگلها و خشکانیدن مزارع برنج مورد استفاده قرار می گرفتند. هدف آمریکاییها از این کار از بین بردن پوشش استتار ویتنامیها و نابود نمودن منابع غذایی آنها بود. این عوامل که بصورت اسپری از هواپیما پخش می شد، علاوه بر تاثیر بر گیاهان، آثار دیررسی هم بر انسانها گذاشت که هنوز ملت ویتنام از آن رنج می برد. آمریکا همچنین در سال 1966 چندین مورد بمبهای حاوی گاز BZ  را بصورت آزمایشی در ویتنام بکار گرفت. علاوه بر اینها در جنگ ویتنام مقادیر زیادی از گازهای اشک آور و خفه کننده استفاده شد شد تا مبارزان ویتنامی مجبور به خروج از تونلهای زیر زمینی شده ویا در آنجا از بین بروند. در اواخر دهه 1970 گزارشات حاکی از آن بود که در برخی نبردهای کوچک در لائوس، کامبوج، ویتنام و افغانستان بطور محدود از عوامل شیمیایی استفاده شده است.

پایان


منبع : http://www.takbarg.ir/ARTICLE348.html