وصیت

وصیت

آنچه دوست دارم فرزندانم بدانند
وصیت

وصیت

آنچه دوست دارم فرزندانم بدانند

۴۰ راهکار برای رهایی از ناراحتی ها و رنج ها

راهی خلاقانه برای بیان احساساتتان پیدا کنید کارهایی مانند وبلاگ نویسی یا نقاشی. این کار را در لیست کارهای ضروری خود قرار دهید و وقتی آن را انجام دادید روی آن خط بزنید. این کار به شما یاد آوری می کند که احساساتتان را بیرون بریزید.
ایران ویج: ادکارت تاله معتقد است که ما مشکلات را خلق و از آنها حفاظت می کنیم زیرا به ما هویت می بخشند. این جمله روشن میکند که چرا ما اغلب به رنج هایمان خیلی بیشتر از قدرت تاثیرگذاریشان اهمیت می دهیم.

ما اشتباهات گذشته را بارها و بارها در ذهن مان مرور می کنیم و به حس خجالت و پشیمانی اجازه می دهیم که بر اعمال ما در زمان حال تاثیر بگذارند. به نگرانی و ناامیدی در مورد آینده می چسبیم گویی که این کار به ما قدرت می دهد. ما استرس را در ذهن و جسم مان نگه می داریم که این کار باعث ایجاد مشکلات جدی برای سلامتی مان می شود و این تنش ها را به عنوان یک چیز عادی می پذیریم.

اگرچه که ممکن است این نصیحت آجان شاه ساده به نظر برسد اما در آن نکات زیادی نهفته است:

"اگر کمی از نگرانی های خود کم کنید به کمی آرامش دست پیدا می کنید و اگر عمده نگرانی های خود را رها کنید به آرامی عمیق می رسید."

وقتی زندگی ساده است فرصت وجود دارد. همیشه وقت برای قبول آن وجود دارد. هر لحظه فرصتی است برای رها شدن و حس آرامش. در ادامه 40 راهکار برای شروع ارائه شده است:

از ناامیدی در مورد خود و زندگی تان رها شوید.

1. یک مهارت جدید یاد بگیرید. به جای اینکه به کارهایی بچسبید که هیچ وقت در آنها پیشرفت نمی کنید.

2. دیدگاه خود را تغییردهید. به مشکلات به دید یک موهبت پنهان بنگرید.

3. گریه کنید. طبق گفته دکتر ویلیام فری دوم متخصص شیمی حیاتی در مرکز پزشکی رامست در مینیاپلیس با گریه کردن احساست منفی را از خود دور کنید و موادشیمیایی مضری را که در نتیجه استرس در بدن تولید می شوند را دور بریزید.

4. نگرانی تان را فورا به یک عمل مثبت تبدیل کنید. برای موقعیت های شغلی جدید چند جا زنگ بزنید یا برای یک کار داوطلبانه به گروه های های اجتماعی بپیوندید.

5. از مدیتیشن (مراقبه) یا یوگا استفاده کنید تا شما را به زمان حال بیاورد. به جای اینکه در گذشته زندگی کنید و نگران آینده باشید.

6. لیستی از دست آوردهایتان تهیه کنید- حتی موارد کوچک- و هر روز چیزی به آن اضافه کنید. برای این که جایی برای رضایت از خودتان بازکنید باید یک مقدار از ناراحتی های خود کم کنید.

7. در ذهن خود یک جعبه به نام "توقعات" در نظر بگیرید. هر زمان که شروع کردید به فکر کردن به اینکه چگونه امور باید پیش بروند و یا باید تا بحال پیش می رفتند،این افکار را داخل جعبه بیندازید.

8. در یک فعالیت ورزشی شرکت کنید. ورزش هورمون های استرس زا را کم می کند و اندروفین و مواد شیمیایی را که باعث تقویت ذهن میشوند، در بدن بالا میبرد.

9. تمام انرژی خود را صرف چیزهایی کنید که واقعا می توانید کنترل کنید، به جای اینکه به چیزهایی بپردازید که نمیتوانید آنها را کنترل کنید.

10. راهی خلاقانه برای بیان احساساتتان پیدا کنید کارهایی مانند وبلاگ نویسی یا نقاشی. این کار را در لیست کارهای ضروری خود قرار دهید و وقتی آن را انجام دادید روی آن خط بزنید. این کار به شما یاد آوری می کند  که احساساتتان را بیرون بریزید.

از عصبانیت و ناراحتی رها شوید

11. خشم را با تمام وجود حس کنید. اگر احساساتتان را خفه کنید ممکن است به بیرون درز کنند و نه تنها شخصی که باعث عصبانیت شما شده است، بلکه  اطرافیانتان را نیز تحت تاثیر قرار دهند. قبل از اینکه بتوانید از هر احساسی رها شوید باید با تمام وجود آن را حس کنید.

12. به خودتان  فرصتی برای خالی شدن و فریاد زدن بدهید. یک روز قبل از رویارویی با شخصی که شما را ناراحت کرده خود را خالی کنید. اینکار باعث می شود که درون شما از کینه و دشمنی خالی شود وبرای یک برخورد منطقی زمان بدست آورید.

13. به خاطر داشته باشید که خشم بیش از اینکه به شخصی که شما را ناراحت کرده صدمه بزند به شما آسیب می رساند، پس برای اینکه لطفی در حق خود کرده باشید، پیش خودتان اینگونه مجسم کنید که خشم تان کم کم در حال از بین رفتن است.

14. اگر امکان دارد ناراحتی خود را به شخصی که آزارتان داده بگویید. بیان احساساتتان ممکن است کمک کند که در جا نزنید و حرکت کنید. در نظر داشته باشید که شما نمی تواند برخورد شخص مقابل را کنترل کنید؛ شما فقط می توانید بر خود تسلط داشته باشید تا احساساتتان را هرچه شفاف تر و مهربانانه تر بیان کنید.

15. مسئولیت پذیر باشد. خیلی وقت ها که عصبانی هستید، روی کار اشتباهی که شخص دیگری انجام داده است تمرکز می کنید که اساسا قدرت شما را از بین میبرد. وقتی روی آنچه که می توانستید بهتر انجام دهید تمرکز کنید، احساس ناتوانی و ناراحتی کمتری خواهید کرد.

16. خودرا جای شخص مقابل قرار دهید. همه ما اشتباه می کنیم شما هم ممکن است به آسانی مانند شوهر، پدر یا دوست تان اشتباه کنید. بخشش خشم را در خود حل می کند.

17. آن را دور بریزید؛ مثلا با یک جیب پر از توپ تنیس بدوید. بعد از اینکه سرعت گرفتید توپ ها را یکی یکی بیندازید به یاد چیزهایی که باعث خشمتان می شود (البته بعدا آنها را دوباره جمع کنید  زیرا زباله ها نی زمین را خشمگین می کنند!)

18. از توپ های استرس استفاده کنید، و زمان استفاده از آنها، عصبانیت تان را هم به صورت فیزیکی و هم زبانی نشان دهید. اخم کنید و فریاد بزنید. ممکن است احمقانه به نظر برسد اما این کار به شما کمک می کند که دقیقا آنچه درونتان حس می کنید را بیرون بریزید.

19. یک نوار لاستیکی به مچ دستتان ببندید و وقتی که شروع به تفکر درمورد اندیشه های خشمناک کردید با ملایمت با آن ضربه ای به دستتان بزنید. با این کار ذهن شما یاد می گیرد که آن نوع  تفکرات منفی با چیز ناخوشایندی همراه است.

20. به یاد داشته باشید که شما فقط این سه گزینه را دارید: خود را از موقعیت دور کنید، آن را تغییر دهید، یا آن را قبول کنید. این کارها باعث شادی می شوند؛ چسبیدن به ناراحتی هرگز شما را خوشحال نمی کند.

از روابط گذشته رها شوید

21. سعی کنید که از تجربه تان درس بگیرید تا به شما در فراموش کردن و خاتمه دادن به ناراحتی ها کمک کند.

22. طی یک نامه هر چه که دلتان می خواهد بنویسید. حتی اگر قصد ارسال آن را نداشته باشید، روشن شدن احساساتتان به شما به رویارویی با واقعیت موجود کمک خواهد کرد.

23. هم خوبی و هم بدی را به یاد آورید. ممکن است که اینگونه به نظر برسد که در گذشته بهتر بوده است، اما اینچنین نیست. قبول این واقعیت ممکن است حس شکست را در شما کم کند. همانگونه که لورا الیور میگوید،" راحت شدن از دست یک انسان معمولی آسانتر از یک قهرمان است."

24. نگرش خود به عشق را واقعی کنید. مطمئنا اگر قبول کنید که محبوبتان را از دست داده اید احساس ویرانی خواهید کرد. اگر فکر کنید که دوباره می توانید معشوق بهتر و جذاب تر پیدا کنید راحت تر می توانید به زندگی خود ادامه دهید.

25. کسی که قبل از دیدار محبوبتان بودید را به خاطر بیاورید. آن شخص واقعا جذاب بود و الان وقتش رسیده است که دوباره تبدیل به آن شخص شوید.

26. فضایی ایجاد کنید که واقعیت و زمان حال را نشان دهد. عکسش را از جلوی چشم بردارید، ایمیل هایی را که ذخیره کرده اید پاک کنید.

27. به خودتان به خاطر قبول واقعیت جایزه بدهید. به خاطر پاک کردن شماره اش از تلفن تان به سر و وضع خودتان برسید، یا بعد از اینکه تمام وسائلش را درون جعبه ای ریختید با دوستانتان بیرون بروید و خوش بگذرانید.

28. این جمله را  در مقابل دید خود نصب کنید. دوست داشتن خویشتن یعنی رها شدن.

29. حقایق را جایگزین افکار احساسی خود کنید. وقتی با خود فکر می کنید  که "دیگر عاشق نخواهم شد" با این فکر نجنگید به جای آن به چیز دیگری فکر کنید مثلا "امشب میخواهم یک کار جدید انجام دهم".

30. از تکنیک صداهای خنده دار استفاده کنید. طبق گفته راس هریس نویسنده کتاب دریچه ای به شادمانی، اگر صدایی که در سرتان است را با یک صدای کارتونی (مثل آن شخصیت منفی باف در کارتون گالیور) عوض کنید به شما کمک می کند که بتوانید این اندیشه های مشکل ساز را بی اثر کنید.

از استرس و نگرانی رها شوید

31. از تکنیک نفس عمیق استفاده کنید. نفس عمیق بکشید و به زمان حال برگردید.

32. در یک کار گروهی همکاری کنید. با مردم بودن در زندگی ممکن است به شما کمک کند که به مشکلاتتان از فاصله دورتری نگاه کنید.

33. به این جمله ادکارت تاله توجه کنید:" نگرانی به نظر ضروری می رسد اما کار مفیدی انجام نمی دهد" اگر توجه کنید که استرس و نگرانی چه بر سر شما می آورد ممکن است به رها شدنتان کمک کند.

34. به صورت نمادین رهاشوید. تمام نگرانی های خود را بنویسید وکاغذ را در شومینه یا بخاری بیندازید.

35. افکار خود را جایگزین کنید. هوشیار باشید و وقتی شروع به تفکر در مورد چیزهای نگران کننده می کنید فرآیند اندیشه خود را به چیز دلپذیرتر تغییر جهت دهید؛ مانند تفکر در مورد کارهای مورد علاقه تان.

36. به سونا بروید. مطالعات نشان میدهد کسانی که در هفته حداقل دو بار به مدت 10-30 دقیقه به سونا می روند بعد از کار، نسبت به افرادی با کار مشابه که به سونا نمی روند، کمتر دچار استرس می شوند.

37. 10 سال پیش رویتان را مجسم کنید. سپس 20 سال و بعد 30 سال. متوجه خواهید شد که خیلی چیزهایی که الان نگرانش هستید در یک بازه طولانی مدت واقعا اهمیت چندانی ندارند.

38. کارهایتان را جمع و جور کنید. طبق گفته جورجیا وتکین معاونت روانپزشکی در مدرسه پزشکی مونت سینا، اتمام یک کار کوچک حس اقتدار را در شما افزایش می دهد و سطح استرس شما را پایین می آورد.

39. پایان دهید. دو تا لیست تهیه کنید: در یکی ریشه های نگرانی و استرس در شما و در دیگری راه مقابله با آنها را بنویسید. همزمان که این کار را می کنید، خودتان را تصور کنید که این "ذخیره نگرانی" درونی خود را تخلیه می کنید.

40. بخندید. تحقیقات نشان می دهد که خنده نگرانی را تسکین می دهد، سیستم دفاعی بدن را بهبود می بخشد و تحمل درد را آسانتر می کند.اگر برای مدت زیاد نمی توانید ذهنتان را آرام کنید، این کار را با ده دقیقه تماشای یک فیلم کمدی در یوتیوب شروع کنید.



مترجم: زهرا شریعتی
برداشت از عصر ایران

صبوری را تمرین کنید

صبوری کردن را تمرین کنید اصلا درست نیست که اجازه دهید اضطراب و عصبانیت در شما به وجود آید. باید انرژی‌های منفی خود را به طریقی دور بریزید تا در آینده دچار عصبانیت، کج‌خلقی یا اضطراب نشوید. فراموش نکنید با صبر و حوصله می‌شود همه مشکلات را از سر راه برداشت. پس صبوری کردن را تمرین کنید. این نوشتار شما را در این مسیر یاری می‌دهد.
مسائل کوچک را نادیده بگیرید: زمان‌هایی است که باید بعضی چیزها را پیش خودتان نگاه دارید، بخصوص زمانی که می‌دانید ممکن است آن حرف‌ها باعث اختلاف دیگران شود. در هر دوره‌ای از زندگی با دوستان، اعضای خانواده، همکاران و آشنایان دیگر روبه‌رو هستید، ممکن است با هر کدام از اینها مشکل پیدا کنید، اما به یاد داشته باشید که فریاد زدن و عصبانی شدن و بعد هم قطع رابطه کردن با آنها همیشه راه‌حل درستی نیست. به این معنی که وقتی شخصی روی اعصابتان راه می‌رود، شما به طرف دیگر نگاه کنید، اما در جاهایی که مساله خیلی هم بزرگ نیست، سکوت اختیار کرده و صبر پیشه کنید. با این کار نظر فرد مقابل را هم تغییر خواهید داد.
این مساله برای چه کسانی به کار می‌رود؟ به خاطر داشته باشید که ساکت بودن همیشه هم راه‌حل مناسبی نیست. یکی از دلایل نادیده گرفتن مسائل کوچک این است که از درگیری‌هایی بزرگ‌تر جلوگیری کنید. ولی این راه‌حل برای دوستان نزدیک یا اعضای خانواده که می‌خواهید صمیمیت بین شما باقی بماند، درست نیست. از این‌رو هر وقت در موقعیتی قرار می‌گیرید که نیاز به مواجهه و روبه‌رو شدن است، باید خوب موقعیت را بررسی کنید و ببینید آیا حرف‌هایتان موثر هستند و می‌توانید فرد مقابل را سرجایش بنشانید یا خیر. اگر موقتا ساکت بمانید و مساله را پیش خود نگاه دارید، ممکن است بعدها موقعیت بسیار بهتری برای ابراز آن دست دهد.
قبل از این‌که چیزی بگویید، خوب فکر کنید. در اینجا 5 دلیل این‌که ساکت ماندن چه به صورت موقتی و چه کامل، راه بهتری است را بیان می‌‌کنیم.
1 - دستاویز برای آینده به دست می‌آورید. هر چیز کوچکی درباره کسی که اذیتتان می‌کند را یادداشت کنید. این طوری می‌توانید هر وقت با او مواجه شدید، همه حرف‌ها را یک‌باره به او بزنید. با این کار دلایل بیشتری برای خود دارید و قدرت توجیه کردن او را هم کم خواهید کرد، چون حتما نمی‌تواند برای هر کدام از آن مسائل بهانه‌ای بیاورد.
2 - هیچ‌وقت مقصر شناخته نمی‌شوید. اگر همیشه دعوا راه بیندازید، دیگران به این نتیجه خواهند رسید که مشکل اصلی خود شما هستید. اگر بقیه با حرف‌‌ها و دلایل شما موافقت نکنند، مقصر اصلی را شما فرض خواهند کرد و شما را فردی تند و عصبانی می‌دانند که هیچ کاری جز سربه‌سر گذاشتن دیگران ندارند.
اگر موقعیت شدید‌تر شد و فکر کردید که ساکت ماندن و صبرپیشه‌کردن راه حل کار نیست، هر چه در دلتان است برای دوستان بازگو کنید و برای احساسات منفی خود دلایل‌تان را بیاورید. با این کار مطمئنا هر کسی جانب‌گیری می‌کند. یعنی طرف شما را می‌گیرند و بعضی طرف فرد مقابل را، اما با این کار حداقل دوستان واقعی خود را خواهید شناخت.
3 - دوست خوبی خواهید شد. می‌خواهید به دیگران این حس را بدهید که فردی با گذشت و بخشنده هستید و زود به خاطر مسائل کوچک از کوره در نمی‌روید. با این کار دوستانتان هم در مورد شما همین فکرها را خواهند کرد و اگر روزی مساله این‌قدر حاد شد که شما هم عصبانی شدید، مطمئنا خودشان قبل از هر کسی خواهند فهمید که پایشان را بیش از گلیمشان دراز کرده‌اند.
4 - از استرس و فشارهای روحی جلوگیری می‌کنید. اگر حرف‌‌ها را از دلتان بیرون بریزید ممکن است دعوای بدی راه بیفتد (اگر فرد مقابل از حرفی که زدید خوشش نیاید)‌ و به جای این‌که با بیرون ریختن حرف‌هایتان کمی آسوده‌تر شده و تسکین پیدا کنید، غمگین‌تر خواهید شد.
5 - از پشیمان شدن جلوگیری می‌کنید. بعضی وقت‌ها، زدن بعضی حرف‌ها بی‌ضرر است، اما گاهی اوقات هم با مواردی روبه‌رو می‌شوید که قبل از به زبان آوردنشان باید خیلی خوب فکر کنید. این مساله بخصوص در مورد افرادی که به‌تازگی با آنها آشنا شده‌اید بسیار مفید است. اگر همان ابتدای کار که هنوز خوب آنها را نمی‌شناسید حرفی در موردشان بزنید، ممکن است در آینده پشیمان شوید.
چه وقت باید حرف‌‌هایتان را به زبان آورید؟ البته زمان‌هایی است که سکوت اختیار کردن به هیچ وجه صحیح نیست. در مواردی که طرف یکی از دوستان خیلی نزدیک شما است سعی نکنید که فرد را سرجای خود بنشانید و در مبارزه پیروز شوید. در چنین دوستی‌هایی صداقت حرف اول را می‌زند و همه مشکلات را تا آنجا که در توان است باید در صداقت و درستی حل کرد.
مراقب باشید و به یاد داشته باشید هر چقدر هم که بخواهید بالا دست بمانید، اما سکوت اختیار کردن به هیچ وجه ارزش قربانی کردن سلامتی‌تان را ندارد. اگر می‌بینید که نگفتن حرف‌ها، فکر و روح شما را به هم ریخته است و اذیت‌تان می‌کند، حتما به طریقی آنها را بیرون بریزید.

رزیتا شاهرخ- برداشت از نور پرتال

خواص سرکه سیب .

سرکه سیب درد مفاصل را درمان می کند

پتاسیم موجود در سرکه سیب مانع رسوب کلسیم در مفاصل می‌شود و از درد استخوان پیشگیری می‌کند.

متاسفانه طب مدرن امروزی راه حل اساسی برای درمان دردهای مفاصل ندارد و برای درمان آن، بهتر است به طب سنتی قدیم رجوع کنیم.

دانشمندان طی تحقیقات جدیدی که بر روی سرکه سیب برای پیشگیری و درمان دردهای مفاصل به عمل آورده‌اند به نتایج جالبی دست یافته‌اند.

سرکه سیب دارای مقادیر زیادی مواد معدنی مانند منیزیم، فسفر، کلسیم و پتاسیم است و کمبود هر یک از این مواد میتواند منجر به وخیم‌تر شدن این دردها شود.

اگر کسی مبتلا به بیماری آرتروز باشد و تنها یکی از این مواد معدنی به او نرسد بیماری وی حادتر خواهد شد.

پتاسیم موجود در سرکه سیب مانع از رسوب کلسیم در مفاصل میشود و در نتیجه از ایجاد درد در استخوان‌ها پیشگیری می‌کند.[نکته بهداشتی روز: پتاسیم بخورید]

سرکه سیب دارای آنزیم‌هایی است که موجب تقویت سیستم گوارش می‌شوند.

طی نتایج حاصله از تحقیقات، سرکه سیب اگر تصفیه شده و پاستوریزه نشده باشد اثرات درمانی کمتری دارد.

سرکه سیب باید خام و طبیعی باشد تا تا به همراه آنزیم‌ها و مواد معدنی موجود در آن کارایی لازم را داشته باشد.

اگر می‌خواهید به بهترین نحو از این سرکه استفاده کنید 3- 1 قاشق چای‌خوری سرکه را با یک لیوان آب مخلوط کنید و سه بار در روز ترجیحا قبل از غذا میل کنید و اگر مایل هستید کمی شیرین‌تر شود کمی عسل به آن اضافه کنید.

علاوه بر موارد فوق برای تسکین دردهای مفاصل می‌توانید با مخلوط کردن یک فنجان سرکه در سه فنجان آب گرم محل‌های مورد نظر را ماساژ داده و شستشو دهید.

جملات تاثیر گذار ...

آقایان محترم شاید ندانید که یک جمله ساده چقدر می تواند روی زندگی مشترک تان تاثیر بگذارد و اعتماد همسرتان به شما و زندگی مشترک تان را بیشتر کند. اگر از آن دسته مردهایی هستید که فکر می کنند، جملات اهمیتی ندارد و تنها چیزی که مهم است درون شماست، کاملا در اشتباهید. باید باور کنید که دنیای ذهنی زنان و مردان تفاوت زیادی دارد و اگر می خواهید همسرتان را خوشحال کنید باید به دنیایش وارد شوید و او را به شیوه خودش آرام و شاد کنید.

تا زمانی که با این احساسات درونی تان جمله ای نسازید و همسرتان را از آنها با خبر نکنید، هیچ اتفاق خوبی در زندگی مشترک تان نخواهد افتاد. اگر هم از اهمیت این جملات باخبرید اما نمی دانید چه بگویید و از کجا شروع کنید، بهتر است از این توصیه ها کمک بگیرید و با دنیای زنان آشناتر شوید.

چقدر زیبایی
زن ها دوست دارند ظاهرشان را ستایش کنید و گاهی به آنها بگویید که چه چهره زیبایی دارند. حتی اگر همسر شما واقعا به این زیبایی نباشد از اینکه گمان کند در نظر شما این طور به نظر می رسد، احساس غرور خواهد کرد.

البته بی گدار به آب نزنید و بدون آنکه برای حرف تان دلیلی داشته باشید او را ستایش نکنید. چون درست در زمانی که به همسرتان می گویید، چقدر زیبا هستی... او دلیل شما را خواهد پرسید و خواهد گفت از چه نظر؟ پس سعی کنید برای این ادعای تان جزئیاتی را هم مطرح کنید و به این فکر کنید، چه چیز در او زیباتر است و بعد سراغ تعریف کردن بروید.

تو خیلی خاصی
این که همسر شما بشنود که او فردی بی همتاست و هیچ زن دیگری نمی توانسته شما را به این اندازه خوشبخت کند، یک حس فوق العاده به او می دهد. زن ها دوست دارند، بدانند که با تمامی گزینه های دیگری که شاید همسرشان به آنها برای ازدواج درنظر داشته فرق می کنند و آنها ویژگی هایی دارند که از نظر شوهرشان در هیچ کدام از زن های دور بر هم وجود ندارد.

شما باید این خاص بودن را به او گوشزد کنید و بگویید که کدام یک از ویژگی های همسرتان بیش از دیگر ویژگی ها، شما را تحت تاثیر قرار داده. این موضوع نه تنها حس خوب مورد توجه قرار گرفتن و قدردانی شما را به او می دهد بلکه باعث می شود که او تمرکز بیشتری روی ویژگی های مثبتش داشته باشد و برای پررنگ کردن شان تلاش کند. زن ها دوست دارند از شوهرشان بشنوند که پر از صفات مثبت هستند و این که همسرشان به دلیل همین صفات به آن ها افتخار می کند.

با تو بودن بی نظیر است
زن ها دوست دارند، همسرشان به رابطه ای که دارد افتخار کند و به دلیل آرامشی که در این رابطه دارد هم از آن ها قدردانی کند. این قدردانی ممکن است به شکل های مختلفی صورت بگیرد. مثلا وقتی مردی زودتر از سر کار می آید و به همسرش می گوید، دوست داشتم امروز بیشتر کنار تو باشم یا این که دوست دارم وقتم را بیشتر با تو بگذرانم و باقی مانده کارهایم را هم کنار تو انجام دهم می تواند یک حس فوق العاده را در زنان ایجاد کند.

با شنیدن این قدردانی ها زن برای بیشتر درک کردن همسرش تلاش خواهد کرد و برای این که همسرش در ساعات بیشتری که در خانه است آرامش داشته باشد و این اتفاق را تکرار کند، مصمم تر خواهد شد. آن ها از این تصور که مردشان دوست دارد ساعتی از روز را تنها کنار او و تنها برای استفاده از وقت ۲نفره شان مشخص می کند بیش از هر چیزی خوشحال می شوند.

دوستت دارم
اگر می خواهید همسرتان از این که دوستش دارید مطمئن شود چاره ای جز گفتن این حرف ندارید اما مهم تر از گفتن این حرف ها عملکرد شماست. زن ها دوست دارند عشق تان را با کارهای تان نشان دهید. دادن یک شاخه گل، یک هدیه بی مناسبت، پیامک های احوالپرسی طول روز و خیلی کارهای ساده دیگر می تواند تاثیر خاصی روی رابطه شما بگذارد و این زندگی را در چشم همسرتان افتخار آمیزتر کند.

اما ماجرا به همین جا ختم نمی شود، شما باید مراقب تمام حرف هایی که میان تان رد و بدل می شود باشید و فکر نکنید کلمات تاثیر چندانی ندارند. مهم تر از همه این که باید مراقب قول هایی که به همسرتان می دهید باشید. گرچه پاسخ مثبت شما به خواسته های همسرتان می تواند او را خوشحال کند اما عمل نکردن به وعده های کوچک و بزرگ تان مشکل را چند برابر خواهد کرد و تاثیری منفی روی نگاه همسرتان به شما و رابطه خواهد گذاشت.

متاسفم
برای زن ها مهم ترین اتفاقی که می تواند بعد از یک دعوا یا دلخوری پیش بیاید، شنیدن عذرخواهی مردشان است. آن ها دوست دارند تاسف واقعی شما را ببینند و بعد از این دلخوری ها مورد دلجویی قرار گیرند. غرورتان را کنار بگذارید و اگر اشتباه کرده اید قبل از توضیح دادن دلایل تان از او عذر خواهی کنید.

اینکه شما بدون گفتن این که پشیمانید شروع به توضیح دادن و دلیل تراشی کنید می تواند ناراحت کننده ترین واکنش بعد از دعوا برای یک زن باشد. پس اگر نمی خواهید اوضاع را از این که هست خراب تر کنید با یک جمله ای که از ته دل می گویید همه چیز را رو به راه کنید؛ بگویید: ببخشید و متاسفم!

همه چیز را درست می کنم
حتی اگر یک سوپرمن نباشید باید بتوانید به همسرتان اطمینان دهید که همه چیز تحت کنترل است و تا زمانی که در کنارش هستید نمی گذارید زندگی تان را چیزی تهدید کند. گرچه شما با رفتارهای تان باید این اطمینان را در او ایجاد کنید اما در لحظاتی که او از ته دل غمگین است و احساس اضطراب می کند باید این جمله جادویی را به کار ببرید و به او آرامش دهید.

اگر فکر می کنید فراهم کردن امکانات زندگی برای شاد کردن همسرتان کافی است اشتباه می کنید. ایجاد احساس آرامش و اطمینان و گاهی بیان کردن این جملات او را بسیار آرام تر و اعتمادش به زندگی مشترک تان را هم بیشتر خواهد کرد.

بیا صحبت کنیم
اگر همسرتان مدتی است که ناراحت یا پریشان است اما توضیحی در این مورد به شما نمی دهد، باید خودتان پیش قدم شوید. شاید او مشکل بزرگی دارد که گفتنش برایش آسان نیست و شاید هم منتظر جرقه ای از طرف شماست. یادتان نرود که هیچ ناراحتی بی دلیل نیست و این که شما از کنار این پریشانی ها بگذرید و آن ها را جدی نگیرید، می تواند همسرتان را ناراحت تر از آنچه هست کند و حتی گاهی زندگی مشترک تان را هم زیر سوال ببرد.

پس بعد از هر دلخوری که بین تان پیش می آید یا حتی زمانی که می بینید رفتار همسرتان تغییر کرده اما دلیلش را نمی دانید، به او پیشنهاد گفت وگو دهید و حتی اگر از این گفت وگو طفره رفت برایش توضیح دهید که شنیدن حرف ها و احساساتش چقدر برای شما اهمیت دارد و چقدر برای بهتر کردن زندگی مشترک تان اشتیاق دارید.

چرا سمبل عشق قلب است ؟!

عاشق شوید و عاشق بمانید؛ این نصیحت پزشکان برای شماست، شاید فکر کنید عاشق شدن برای شما اضطراب، ترس و هیجان به ارمغان می‌آورد اما فکر نکنید که این حالت‌ها به ضرر شماست. مطالعات پزشکان و روان‌شناسان نشان داده، وجود عشق در زندگی شما به سلامت روح و جسم‌تان کمک می‌کند.

عاشق‌ها معتاد نمی‌شوند
مطالعات نشان می‌دهد، افرادی که عاشقانه کسی را دوست دارند، کمتر به مصرف مواد مخدر و سیگار گرایش دارند. در مطالعه‌ای در فنلاند مشخص شد، میزان استفاده دائمی از مواد مخدر در افرادی که یک ارتباط عاشقانه مستحکم دارند بسیار کمتر از افرادی است که چنین ارتباطی ندارند. تنها 4درصد از افرادی‌که یک ازدواج مناسب داشته‌اند و بین یک تا 3 سال از زندگی مشترک آن‌ها گذشته و تنها 3درصد از کسانی که یک ازدواج مناسب داشته‌اند که بین 3 تا 5 سال از زندگی مشترک آن‌ها گذشته، استفاده تفننی و گاه‌به‌گاه مواد مخدر دارند، این در حالی است که این میزان در بین افراد همان گروه‌های سنی که ازدواج یا رابطه عاشقانه مستحکمی نداشته‌اند این میزان 9 درصد بوده است. روان‌شناسان می‌گویند تنهایی، انزوا و احساس کمبود محبت یکی از دلایل اصلی گرایش به مواد مخدر است.


عاشق‌ها جوان می‌مانند
«عاشق‌ها جوان‌تر هستند»؛ این یک ضرب‌المثل قدیمی است که در کشورهای حوزه بالکان رواج داشته اما حالا علم هم ثابت کرده، عاشق بودن می‌تواند انسان‌ها را جوان نگه دارد، نه فقط روح آن‌ها را بلکه جسم آن‌ها را. تحقیقات دانشمندان و پژوهشگران مرکز تحقیقاتی ادینبوری اسکاتلند نشان داده است زنان بین 40 تا 45 ساله‌ای که برای یک مدت 5 تا 10 ساله ازدواجی همراه با خوشبختی داشته‌اند به طور متوسط 3 تا 5 سال کمتر از سن واقعی خود به نظر می‌رسیدند. در واقع در این تحقیق سن متوسط زنان مجردی که زندگی خود را «خالی از عشق» توصیف کرده بودند از سوی افرادی که آن‌ها را نمی‌شناختند بین یک تا 3 سال بیشتر از سن واقعی آن‌ها تخمین زده شد دکتر دیوید ویکس، متخصص پزشکی خانوادگی در وست‌بینستر می‌گوید، علت این مسئله مشخص است: «افرادی که کسی را دوست دارند بیشتر به فکر سلامت جسمی خود هستند و به ظاهر خود هم بیشتر اهمیت می‌دهند... در ضمن ترشح هورمون‌ها و عملکرد دستگاه‌های مختلف بدن در این افراد که آرامش بیشتری دارند، منظم‌تر است.»


زنان عاشق، خوشبخت‌تر هستند
بهتر است این موضوع را به آقایان نگویید اما تحقیقات پژوهشگران دانشگاه ولشکایر نشان داده، زنانی که زندگی مشترک خوبی دارند از همسران خود خوشحال‌تر و سالم‌تر هستند. در واقع کیفیت زندگی این زنان از کیفیت زندگی همسران آن‌ها بالاتر ارزیابی می‌شود. برخی روان‌شناسان معتقدند، در یک رابطه عاشقانه نیازهای روحی زنان بیشتر از مردان پاسخ می‌گیرد و این دلیل کیفیت بالاتر زندگی آن‌ها در چنین شرایطی است ولی دکتر نورااسپارن، متخصص روان‌شناسی می‌گوید: «زنان بیشتر از مردان از احساس دوست داشتن و دوست داشته شدن لذت می‌برند و احساس شادی آن‌ها از این موضوع تاثیر بیشتری در وضعیت خلق‌وخو و کیفیت زندگی آن‌ها دارد.»

اگر می‌خواهید به خودکشی فکر نکنید
عاشق‌بودن فواید سلامت زیادی برای بدن شما دارد و عاشق بودن برای ذهن شما هم فایده‌‌های زیادی دارد. پژوهشگران دانشگاه اوتاگو در نیوزلند هزار زن و مرد بالغ را مورد بررسی قرار دادند و به این نتیجه رسیدند، مردان و زنانی که بیش از 5 سال در یک ارتباط عاشقانه موفق بوده‌اند کمتر به افسردگی مبتلا می‌شوند و احتمال خودکشی و فکر کردن به خودکشی در آن‌ها پایین‌تر است. مطالعه دیگری که در بزاسکا انجام گرفته هم نشان داده، در یک دوره 10 ساله میزان مراجعه به روان‌شناسی و روان‌پزشکی در زنان و مردانی که ازدواج موفق داشته‌اند و زندگی خود را عاشقانه توصیف کرده‌اند، بسیار کمتر از دیگران است و میزان اضطراب و استرس در این گروه به میزان مشخص کمتر از افراد با وضعیت متفاوت است. مطالعات جهانی هم نشان داده میزان خودکشی در مردان متاهل 50درصد کمتر از مردان مجرد و 70درصد کمتر از مردانی است که از زنان خود جدا شده‌اند.

چرا سمبل عشق، قلب است؟
سمبل عشق در جهان چیست؟ در سراسر جهان برای نشان دادن عشق از شکل قلب استفاده می‌کنند، اما چرا؟ خب، شاید دلیلی پشت این موضوع باشد. در واقع شاید مسئله این است که عشق، سلامت قلب شما را تضمین می‌کند. نتایج تحقیقی در دانشگاه روچستر در نیویورک نشان داده،‌ افراد متاهل و دارای ارتباط عاطفی مستحکم دیرتر از هم‌سن‌های خود که چنین ارتباطی ندارند دچار مشکلات قلبی می‌شوند و در صورت نیاز به عمل جراحی قلب هم احتمال زنده ماندن آن‌ها بیشتر است. یک گروه مطالعاتی در کانادا مدعی شده‌اند، داشتن یک ارتباط عاطفی مناسب می‌تواند مثل کنار گذاشتن سیگار به سلامت قلب کمک کند. افرادی که دارای ارتباطات عاطفی مستحکم هستند بیشتر متوجه وزن خود هستند، رژیم غذایی سالم‌تری را انتخاب می‌کنند و فشار خون آن‌ها در حد طبیعی است و برای همین قلب سالم‌تری دارند. دکتر وسلی کانر از دانشگاه کارولینای شمالی می‌گوید: «همه مطالعات نشان داده، عاشق‌بودن و بیان‌کردن احساسات عاشقانه تاثیر مثبتی روی قلب شما دارد و سلامت قلب و عروق‌تان را تا حدودی تضمین می‌کند.»

تعداد بیشتری شمع فوت می‌کنید
عاشق بودن به جشن تولدهای شما می‌افزاید، البته این به آن معنا نیست که شما بیشتر از یک‌بار در سال می‌توانید جشن تولد بگیرید اما به این معناست که اگر عاشق باشید به طول عمرتان اضافه می‌شود. برای مثال، در انگلستان مطالعات طولانی‌مدت نشان داده، میزان مرگ‌ومیر در مردان و زنان مجرد بین 30 تا 60 ساله 2برابر میزان مرگ‌ومیر در مردان و زنان متاهل در همین گروه سنی است. مطالعه‌ای در آلمان هم نشان داده، میزان مرگ‌ومیر در زنان مجرد 30 تا 50 ساله 25درصد بیشتر از زنان متاهل همین گروه سنی است. دکتر روانا اسکالامدیر مرکز تحقیقات سلامت دانشگاه هانور می‌گوید: «مردان و زنان مجرد کمتر به فکر سلامت خود هستند، کمتر به پزشک مراجعه می‌کنند، کمترچک‌آپ سالانه می‌روند و از لحاظ شغلی و اجتماعی کمتر موفق هستند، همه این عوامل باعث می‌شود که وضعیت سلامت آن‌ها بدتر باشد.»

چگونه با نشاط زندگی کنیم ؟!

1. از اظهار دلتنگى پرهیز کنید.
هیچ یک از ما نمى‏تواند ادعا کند که عوامل دلتنگى آور پیرامون او وجود ندارد. دلتنگى‏گاه علت آشکار دارد و زمانى ناآشکار. با علت‏هاى آشکارش مى‏توان مبارزه کرد ولى عوامل ناآشکار، شناخته نمى‏شود تا برطرفشان کرد. دلتنگى از یک نظر عامل اندیشه در کارها، یقین به بى‏ارزشى دنیا و فریفته نشدن به آن است؛ اما زمانى که از حالت زود گذر به شکل پایدار در آید، پدیده‏اى ویرانگر است. سفارش به انجام دعا و تعقیب نمازها یکى بدان سبب است که معانى آن دعاها، مانع از پایدارى دلتنگى‏هاى ویرانگر است. نمازگزارى که در پى عبادت خود چنین زمزمه کند، با دلتنگى انسى نمى‏یابد: خدایا به درستى که آمرزش تو امیدبخش‏تر از کردار من است و رحمتت وسیع‏تر از گناه من. بار خدایا، اگر من اهل و شایسته براى دریافت رحمت و مواهب تو نیستم، رحمت تو بسى اهل و شایسته است که مرا فرا گیرد. اى پوشنده عیب‏ها و اى شنونده شکوه‏ها! اى آن که درگاهش براى جویندگان گشاده است! اى مهربان، روزى بخش، دادرس، یکتاى بى‏همتا، رفیق همراه و...!

آن دلتنگى که از حالت زود گذر به شکل پایدار چهره تغییر مى‏دهد، نوعى است که فرد خود آغازگر و تقویت کننده آن است. بدین شیوه که پیوسته از درون به خرده‏گیرى از خویش مى‏پردازد و یکایک قوایش را به محاکمه مى‏گیرد؛ خود را براى هر کار ناموفقش ملامت مى‏کند و نارسایى و ناکامى‏اش را بزرگ جلوه مى‏دهد. به همین سبب همیشه پیرامونش را تار و سرانجام کارهایش را تباه و بى‏نتیجه مى‏پندارد.

بدانید که آغاز بیش‏تر افسردگى‏هاى مرموز، دلتنگى‏هاى ساده بوده است. پس تصمیم بگیرید تا آن جا که ممکن است ذهن و اعصاب خود را در اختیار دلتنگى قرار ندهید که پس از مدتى در اعماق جانتان لانه مى‏کند و آن‏گاه دیگر به سادگى شما را ترک نمى‏کند تا آرام آرام یکایک نیروهایتان را مرموزانه فرسوده کند.

گرفتارى‏ها و مشکلات را ورزشگاه پرورش نیروهاى نهفته خود قرار دهید نه سببى براى تعطیل کردن فعالیت‏ها. تا شما در مسیر خود با موانع و مشکلات روبه رو نشوید، بخش عمده قدرت تجزیه و تحلیل مغزتان به کار نمى‏افتد و درون مایه شکیبایى و دوراندیشى‏تان هویدا نمى‏گردد. زمانى که شما در هر گفت‏وگوى دوستانه یا خانوادگى از مشکلات و کاستى‏ها و ناکامى‏هایتان سخن مى‏گویید، افزون بر این که دیگران را دلسرد و دلتنگ مى‏کنید، از درون به جنگ سلول‏هاى مغز و اعصابتان رفته‏اید و آن‏ها راخسته و فرسوده کرده و توان انجام کار را، با رفتار خود، از دست داده‏اید.

2. رویدادها را خود رقم زنید.
آیا شما فکر مى‏کنید زندگى سراسر تحمل دشوارى است؟ آیا هیچ کس شما را دوست ندارد؟ آیا شما در کارهایتان پیوسته دچار بد اقبالى مى‏شوید؟ آیا گمان مى‏کنید به سبب نوعى ناتوانى جسمى یا ذهنى پیشرفتى نخواهید کرد؟

پاسخ این پرسش‏ها را جز شما کسى تعیین نمى‏کند. تصمیم با شما است که براى این پرسش‏ها چه پاسخى آماده کرده باشید. گزاف نیست اگر بگوییم ما هر طور مى‏اندیشیم، برایمان رخ خواهد داد. هر چند هیچ نمى‏توان سهم عوامل جانبى تأثیر گذار بر زندگى ما را نادیده گرفت، مهم‏ترین سهم را ذهن خود ما رقم مى‏زند. همه رفتارهاى ما از ذهن فرمان مى‏گیرد. کسى که از درون ذهن خویش، براى خود موفقیتى را روا نمى‏داند، عوامل بیرون از وجودش براى نیل او به موفقیت کمکى به وى نمى‏کند. اگر زمینه‏اى نیز براى او فراهم شود، ناپایدار است. گویا همه عوامل بیرونى منتظر خود مایند که به آن‏ها چه فرمانى مى‏دهیم. اگر کسى زندگى را «سراسر تحمل دشوارى» تعریف کند یا بپندارد که همیشه دچار بد اقبالى است، گویا همه پدیده‏ها همین گونه که او مى‏پندارد تنظیم مى‏شود؛ درست همانند ساعتى که آن را براى زنگ زدن در ساعت معین، تنظیم مى‏کنند.

وقتى شما به سبب نوعى ناتوانى جسمى یا ذهنى راه بسیارى از موفقیت‏ها را بر خود بسته بدانید، گویا همه چیز همان طور خواهد شد که شما احساس مى‏کنید. روان شناسان این پدیده را «جادوى ذهن» مى‏خوانند. آن خوش‏بینى که در گفتار پیشوایان آسمانى مورد سفارش جدى قرار گرفته است تنها ویژه «خوش‏بینى به رفتار دیگران» نیست. همه ما باید به استعدادهاى درونى خویش خوش‏بین باشیم. خود راناتوان از به دست آوردن هیچ موفقیتى نپنداریم. با تخیّلات منفى، سد راه موفقیت خود نباشیم و بى‏سبب عوامل بیرونى تأثیرگذار بر موفقیت‏هاى خود را، با افکار اشتباه و مأیوسانه، بر ضد خود بسیج نکنیم.

پس تصمیم با خود شما است که چگونه آینده را رقم زنید.

3. در هر موقعیت که قرار گرفتید قدرشناس آن باشید.
به درستى معلوم نیست چرا گروه بى‏شمارى از مردم همیشه در جست‏وجوى لذت‏هایى هستند که قرار است به احتمال در آینده بدان دست یابند. آن‏ها خود را مسافرِ مقصدى مى‏دانند که لذت هایش را فقط در مقصد به مهمانانش هدیه مى‏کند. غافل از آن که لذت سفر، در طول سفر است نه فقط هنگام رسیدن به مقصد؛ به ویژه آن که در خیلى از سفرها در مقصد لذتى نهفته نیست و شادکامى‏هاى بین راه است که مسافرت را لذت‏بخش مى‏کند.
پس بیایید در هر موقعیت که قرار گرفته‏اید قدرشناس آن باشید. همه شادى‏ها در آینده موهوم جاى ندارد. امروز نیز آینده دیروز است که باید سپاسگزار نعمت‏هایش بود. اگر در کنار پدر و مادر زندگى مى‏کنید یا میان دوستان، در سال‏هاى آغاز تحصیل هستید یا پایان آن، موقعیت اقتصادى متوسطى دارید یا ندارید، همه را آن گونه که انتظار مى‏رود قدر بدانید. اگر قدرشناسى بخشى از جهان‏بینى شما قرار گیرد، خواهید دید که همه چیز برایتان دلچسب و شادى آور مى‏شود. مطمئن باشید، با وجود این خصیصه، عوامل ناخوشایند زندگى بر شما پیروز نمى‏شود و به تدریج خواهید دید که در همه زمینه‏ها تحولات چشمگیرى برایتان پدید خواهد آمد.

هرگز این قانون طبیعت را از یاد نبرید که «در زندگى سپاس هر نعمت را که به جاى آورید، بیش‏تر در خدمتتان قرار مى‏گیرد و آن‏گاه با نیروى آن بهتر مى‏توانید با ناملایمات مبارزه کنید یا دست کم با آن‏ها به سازگارى برسید.» از وضع خود و خانواده و محیط و استاد گله‏مند نباشید. کوشش براى بهتر سازى این امور به مفهوم گله‏مندى از آن‏ها نیست. پدیده‏هاى پیرامون ما نیز، همانند اشخاص، خوب در مى‏یابند که شما سپاسگزار وجود آن‏هایید یا ناسپاس. به فرموده خداى متعال: اگر شیوه سپاسگزارى پیش گیرید، بر [نعمت‏هاى‏] شما افزوده مى‏گردد و اگر ناسپاس باشید، عذاب الاهى شدید است.

بیش‏تر افراد از احسان و محبت به کسى که قدرشناس محبت نیست، دریغ دارند؛ هر چند وى از دیگر امتیازات اخلاقى برخوردار باشد. به عکس به فردى که از میان همه امتیازات فقط قدرشناسى را پیشه خود کرده است، خرسندترند و از هر گونه احسان و محبت به وى دریغ نمى‏ ورزند.

کنجد بخورید تا بی خوابی به سرتان نزند

یرنا: کنجد در درمان بی خوابی موثر بوده، خاصیت ضد ورم مفاصل و رماتیسم و همجنین خاصیت ضدسرطان دارد.


دانه های کنجد حاوی مواد چربی، آنتی اکسیدان ها، روغن کنجد، مواد پروتئینی، اسید آمینه، سلولز، مواد معدنی و کلسیم است و بدین ترتیب دانه های کنجد بسیار مغذی و مقدار بسیار پرارزشی انرژی دارند.


خواص درمانی کنجد :

کنجد خواص درمانی چشمگیری دارد. منبع غنی اسید آمینه کنجد رشد تومورها را متوقف می کند و به رفع مسمومیت کبد و کلیه ها و بهبود سیستم ایمنی بدن کمک می کند.

کنجد در درمان بی خوابی موثر بوده، خاصیت ضد ورم مفاصل و رماتیسم و همجنین خاصیت ضدسرطان دارد. خواص ضد قارچ و ضد باکتری از دیگر تأثیرات آن است.

روغن کنجد در جلوگیری از فساد دندان کاربرد دارد. همچنین در درمان التهاب و تورم لثه مفید است. برگ های کنجد سرشار از مواد لعابی هستند که در گذشته با دیگر گیاهان برای درمان اسهال خونی و وبا به کار برده می شدند.

آرد کنجد سرشار از اسید آمینه است و 3 برابر شیر کلسیم دارد. آرد کنجد یا کنجد به خوبی در سالادها، خوراک های مرغ یا گوشت و سبزیجات پخته شده به کار رفته و همچنین در معطر ساختن پنیر، سالادهای تخم مرغ، سس هایی که اساس آن کره یا نان معطر هست کاربرد دارد.

کنجد معدن مواد معدنی قابل جذب است و دارای ؛ منیزیم، کلسیم، آهن، سیلیس، آلومینیوم، کروم، مس، نیکل، سدیم و چندین فلز و شبه فلز دیگر است. اثر کنجد بیشتر در اثر داشتن ویتامین های زیاد آن است بویژه ویتامین های ب و ویتامین های ف که فراوان دارد.

کنجد تقریبا بیشتر مواد مورد ساختمان بدن را داراست. لذا یک غذای قیمتی و پر ارزش برای انسان است که دارای خواص گوشت است ولی ضرر آن را ندارد .

کنجد قوت ، جوانی ، تعادل زندگانی و صحت را به انسان می بخشد. اثر آن در تعویض سلول های کهنه ی بدن بسیار سریع است و در تسهیل تفکر عمل آن قابل تحسین است و در رفع آلامی مانند: سرطان ، سل ، کم خونی بی نظیر است .

7 نکته ساده برای تفاهم بیشتر در زندگی مشترک

اساسا همه افراد، حتی اگر بسیار هم با یکدیگر همراه باشند، می‌توانند از نکات کوچکی که برای بهتر کردن روابط وجود دارند، استفاده کنند کسانی که در روابط خود مشکل دارند، ممکن است پیش از بهبودبخشی، به برخی تغییرات جدی نیاز داشته باشند.

افرادی که خوب رابطه برقرار می‌کنند، همیشه با استفاده از تغییراتی جزئی می‌توانند ارتباطشان را با دیگران بهتر کنند. از سوی دیگر، این مسائل کوچک است که جمع شده و کیفیت و صفات این رابطه را تعیین می‌کنند. بنابراین، حتی اگر رابطه شما را نمی‌توان به‌عنوان نمونه‌ای کاملا مناسب توصیف کرد.

انجام نکات ریز لیست شده در این مطلب یا نکاتی از این دست که ممکن است بتوان آنها را از حاشیه بیرون آورد و از سیم به زر تبدیل کرد را عادت خود‌سازید.حال به توضیح و تفسیر آنها می‌پردازیم تا پس از آن بتوانید چگونگی به‌کارگیری این نکات را بیاموزید.

1 - بیان احساسات
شما به‌طور حتم همسرتان را دوست دارید و او هم این را می‌داند، اما این بدان معنا نیست که آنها نیاز به شنیدن آن ندارند. «اساسا دریافته‌ام که میزان ابراز علاقه به همسرم با میزان صمیمیت من با او کاملا متفاوت است. اگرچه فکر می‌کنم احساس صمیمیت است که نسبت به دیگر روش‌های موجود، مرا به بیشتر بیان کردن آن ترغیب می‌کند.

هر راهی به او این اجازه را می‌دهد که بداند من همیشه به او فکر می‌کنم.»
چیزی که در اینجا باید در مورد آن احتیاط کرد، تکرار بیش از حد این رفتار است. به‌خصوص اگر طرف مقابل‌تان در آن زمان با شما احساس نزدیکی نکند.

2 - کنار گذاشتن همه چیز
به راستی شما می‌توانید میزان دوست داشتن خود را با متوقف کردن هر کاری که به آن مشغول هستید و توجه به همسرتان، ابراز کنید. این نکته، به‌ویژه اگر درست هنگامی صورت گیرد که شما او را پس از دوری به نسبت طولانی ملاقات می‌کنید، مثلا وقتی از سفر به خانه بازمی‌گردد، بسیار کارساز است.

«کارهای کوچکی که همسرم انجام می‌دهد، باعث می‌شود تا احساس خوبی داشته باشم. گاهی که به منزل می‌آیم همه کارهایش را رها می‌کند و جلوی در به استقبالم می‌‌آید.»این هم یکی از روش‌های تأثیرگذاری است که به‌طور قابل توجهی به خلق‌وخوی گیرنده آن بستگی دارد.

3 - توجه
وقتی کسی به آنچه شما انجام داده‌اید، توجه دارد، احساس خوبی به شما دست می‌دهد. بنابراین در جایی که آنها وقت، انرژی و توجه به خرج داده‌اند، توجه کنید. وقتی همسرتان لباس تازه‌ای می‌پوشد، موهایش را مدلی جدید کوتاه می‌کند، از عطری خوشبو استفاده می‌کند، یا هر چیز دیگری را که تغییر می‌دهد، شما باید به آن توجه کنید.

بگذارید او بداند که متوجه آن تغییر شده‌اید. به‌خصوص اگر آن عمل را به خاطر شما انجام داده، همانند پوشیدن لباسی که می‌دانسته مورد پسند شماست. چه زمانی که کاری را برای خوشایند شما انجام دهند و چه حتی وقتی به خاطر شما نباشد، تعریف کردن آنها را نمی‌آزارد، بلکه این کار قدردانی شما را نشان می‌دهد.

4 - اجازه دهید آنها متوجه تحت‌تأثیر قرار گرفتن شما بشوند
این مورد در واقع یک مشکل عمده است. به‌نظر برای مردها نسبت به زن‌ها، مشکل مهم‌تری است. در حقیقت مسئله این است که، موضوعی که شما را تحت‌تأثیر قرار داده به چه میزان جزئی بوده است. همه دوست دارند بدانند کاری که آنها برای جلب توجه شما انجام داده‌اند، چه بوده است.

برای این مورد یک استنباط هم وجود دارد. بگذارید زمانی که به آنها افتخار می‌کنید، آنها متوجه شوند. اگر طرف مقابل به میزان قابل ملاحظه‌ای وقت و انرژی صرف موضوعی می‌کند تا نتیجه جالب توجهی مانند کم کردن میزان زیادی از وزنش، تکمیل پروژه‌ای عظیم و پیچیده، غلبه بر خشم یا مواردی از این قبیل که دستاوردی دشوار را دربر می‌گیرند، به دست بیاورد، بگذاریم درک کنند که شما برای آنچه انجام داده‌اند یا در برابر آن استقامت کرده‌اند، به آنها افتخار می‌کنید. این عمل باعث ایجاد حس بهتر و انگیزه بیشتر در تلاش‌های جدی آنها در آینده خواهد شد.

5 - به یاد داشتن لحظات خاص و تقسیم آن
وقتی برای مدت زمانی هر چند هم کوتاه در کنار هم هستید، لحظه‌های فراموش نشدنی زیادی خواهید داشت. همانطور که مدت طولانی‌تری با هم هستید، آنها بیشتر و بیشتر می‌شوند. با اینکه ممکن است برخی از خاطرات کم اهمیت نخستین‌تان را از یاد ببرید اما همواره مجموعه‌ای از آنها (خاطره‌ها) شما را همراهی خواهند کرد. هنگامی که زندگی روزمره‌تان را مرور می‌کنید.

شاید چیزی شما را وادار کند تا یکی از این لحظات به یادماندنی برای شما یادآوری شود. وقتی این اتفاق رخ می‌دهد در واقع شما به مرور آن لحظه می‌پردازید. اگر در کنار فردی هستید که دوستش دارید، همان موقع خاطره را با او در میان بگذارید. اگر هم با او نیستید، سعی کنید موقعیت‌هایی که باعث شده تا این خاطره فراموش نشدنی به‌وجود آیند یا چگونگی خلق این احساس را به یاد آورید و بعدا آنها را به او بگویید.

6 - خریدن هدیه‌های کوچک بدون مناسبت
گرفتن هدیه‌ای کوچک بدون هیچ دلیلی برای کسی که دوستش دارید همواره کاری ساده است. برای همسرتان گل یا (به شرطی که برای لاغرکردن خود رژیم سختی نداشته باشد) شکلات بگیرید و برای شوهرتان یک‌سری جدید ابزار یا هر آنچه به آن علاقه دارد بخرید. ممکن است تعریف هر کس از یک هدیه کوچک متفاوت باشد. برای مثال یک هدیه کوچک حداکثر 2هزار تومان هزینه دارد.

شاید شما پول بیشتری داشته باشید و توانایی خرید یک هدیه یک میلیون تومانی را هم داشته باشید یا شاید هم کمتر بودجه داشته باشید. هر چقدر هم این مبلغ کم باشد، اهمیتی ندارد. این کار تنها برای این است که نشان دهید به فکر آنها هستید و به‌منظور تهیه هدیه‌ای که او به آن علاقه دارد، حاضرید خود را به دردسر بیندازید.

7 - آماده کردن شام مورد علاقه او
این مورد تلاش زیادی لازم ندارد ولی می‌تواند تأثیرات زیادی داشته باشد. به‌ویژه اگر تا به حال آن را انجام نداده باشید، بسیار متفاوت پیش می‌رود و مفهوم برتری به‌وجود می‌آورد. این هم روش دیگری برای بیان اینکه شما آنها را دوست دارید به فکرش هستید و علاقه‌مندید تا وقت، تلاش و توجه‌تان را انجام اعمال خاصی به آنها اختصاص دهید.
همچنین اگر می‌دانید بیرون شام خوردن برای او مطلوب است، می‌توانید در یک رستوران میزی رزرو کرده و او را به آنجا ببرید که این کار هم بسیار دلچسب است.

خواص داروئی بادام تلخ


     چون بادام تلخ دارای اسید سیانیدریک است در مصرف آن باید نهایت دقت را بعمل آورد .مغز بادام تلخ ازنظر طب قدیم ایران خیلی گرم و خشک است.
 ▪ بادام تلخ را آسیاب کرده و با سرکه مخلوط کنید ضماد خوبی برای سر درد می باشد همچنین مالیدن آن بر دور چشم برای تقویت بینایی مفید است .
 ▪ خوردن بادام تلخ برای تنگی نفس ، سرفه و ورم ریه مفید است .
 ▪ بادام تلخ رابا عسل بخورید کبد و طحال را تمیز می کند .
 ▪ برای رفع درد کلیه ها بادام تلخ را با نشاسته و نعناع بخورید .
 ▪ بادام تلخ را با عسل برای قولنج مفید است .
 ▪ برای از بین بردن سنگ کلیه و ناراحتی های کلیه ، بادام تلخ را با شیره انگور مخلوط کرده و بخورید .
 ▪ اگر عادت ماهیانه خانم ها عقب می افتد بهترین طرز درمان آن قرار دادن شیاف بادام تلخ در مهبل است .
 ▪ برای ازبین بردن لکه های صورت ، بادام تلخ را پودر کنید و با سرکه مخلوط کرده و ضمادی از آن درست کنید و روی پوست بمالید .
 ▪ ضماد بادام تلخ برای درمان زخم های کهنه خارش و مخملک بکار میرود .
 ▪ ضماد ریشه درخت بادام تلخ برای درمان انواع دردها مفید است .
 ▪ ضماد ریشه درخت بادام برای پاک کردن طحال ، کلیه و دفع کرم روده بکار می رود .
 ▪ دم کرده ریشه درخت بادام تلخ برای پاک کردن طحال ، و دفع کرم روده بکار می رود .
 ▪ روغن بادام تلخ خاصیت مسهلی درد .
 ▪ روغن بادام تلخ برای تنگی نفس ، درد کلیه و خارج کردن سنگ مثانه مفید است .
 ▪برای رفع زنگ زدن و صدا در گوش یک قطره از روغن بادام تلخ را در گوش بریزید .
 ▪ مالیدن روغن بادام تلخ روی صورت ، لکه ها و چین و چروک را از بین می برد .
 ▪روغن بادام تلخ ترک دست و پا را که از سرما ایجاد شده از بین می برد .
 ▪ آنهایی که مبتلا به اگزما هستند اگر از بادام تلخ خمیری درست کنند و از آن بجای صابون برای شستن نقاطی که مبتلا به اگزما است استفاده کنند بزودی بهبود می یابند .
 ▪خمیر بادام تلخ برای رفع بوی بد پا و زیر بغل مفید است .
 ▪ روغن بادام تلخ برای درمان سیاه سرفه مفید است .
 ● طرز استفاده:
 برای بدست آوردن روغن بادام ، مغز بادام را پس از تمیز کردن و خشک کردن خرد می کنند و بصورت خمیر در می آورند و سپس آنرا تحت فشار قرار داده و روغن آن را استخراج می کنند . این روغن را فشار اول می نامند .تفاله بادام را که از فشار اول باقیمانده تحت اثر حرارت و مواد شیمیایی قرار داده و روفن فشار دوم را بدست می آورند .
 بدلیل اینکه روغن بادام گران است معمولا تقلب کرده و آنرا با روغن های دیگر مانند روغن مغز هسته زردآلو و هلو مخلوط کرده و بام روغن بادام می فروشند .همانطور که گفته د اگر روغن بادام تلخ یا مغز زردآلو و یا هلو تحت اثر آّب قرار گیرند اسید سیانیدریک و آلدئید بنزوئیک تولید می شود که سمی است بنابراین برای گرفتن روغن از این هسته ها نباید از آب استفاده کرد .
 ▪ اسانس بادام تلخ : این اسانس مایعی زلال و بیرنگ است که در اثر کهنه شدن برنگ زرد کمرنگ در می آید . بوی آن قوی ، طعمش سوزاننده و تلخ و بسیار سمی است . اسانس بادام تلخ بسهولت با اکسیژن هوا ترکیب و اکسید می شود . بنابراین باید همیشه محتوی آن کاملا پر و در بسته بوده و در جای تاریک و سرد نگاهدری شود .
 ▪ شکوفه و گل بادام : گل و شکوفه درخت بادام دارای بوی مطبوعی و طعم تلخ می باشد .
 ▪ پوست میوه بادام : بصورت جوشانده مصرف می شود . طرز تهیه آن به این صورت است که ۵۰ گرم پوست بادام شیرین را در یک لیتر آب ریخته و مدت چند دقیقه آنرا می جوشانند سپس آنرا صاف کرده و مصرف می کنند .
 ▪ برگ درخت بادام: برای تهیه جوشانده برگ درخت بادام ۵۰ گرم برگ درخت را در یک لیتر آب می جوشانند و سپس صاف می کنند .
 ▪ مغز بادام : معمولا بصورت خشک شده و خام و یا بوداده مصرف می شود .شیر بادام : شیر بادام را از مغز بادام بو نداده و خام تهیه می کنند . برای تهیه آن ۵۰ گرم مغز بادام را کاملا آسیاب کرده که بصورت پودر در آید . سپس مقدار ۵۰ گرم شکر یا قند به آن اضافه کرده و با یک لیتر آب مخلوط می کنند مایعی مانند شی بدست می آید .نوع دیگر شیر بادام برای کودکان شیر خوار و اطفال بسیار مفید است و می تواند جانشین شیر مدر و یا مکمل آن باشد بدین ترتیب بدست می آید که مقدار ۵۰ گرم بادام را بمدت چند دقیقه در آب گرم قرار می دهند تا پوست آن کنده شود سپس آنرا آسیاب کرده و بصورت پودر در می آیند و مقدار کمی آب را بان اضافه می کنند و بهم می زنند تا بشکل خمیر در آید سپس خمیر حاصل را با یک لیتر آب مخلوط و بهم می زنند و سپس مقدار ۵۰ گرم عسل بآن اضافه می کنند تا کاملا حل شود .
 این مایع را از پارچه ململ می گذرانند تا مایعی مانند شیر از آن باقی بماند.البته اگر اشخاص بالغ بخواهند از شیر بادام استفاده کنند احتیاجی به صاف کردن آن نخواهد بود .طریقه دیگری که آسان تر است بدین صورت می باشد که مقدار ۵۰ گرم بادام پوست کنده یک لیتر آب و ۵۰ گرم عسل یا شکر را در داخل مخلوط کن برقی بریزید و تا مایعی مانند شیر بدست آید .
 ● مضرات :
 بادام از نظر اینکه دارای مواد مغذی بسیاری است بنابراین غذای بسیار خوبی است ولی چون سنگین و ثقیل الهضم می باشد نباید در خوردن آن افراط کرد و مقدار آن نباید در روز بیش از ده دانه باشد . بادام همچنین برای معده های ضعیف و سرد خوب نیست و اشخاصی که معده ضعیف دارند بهتر است بادام را با شکر بخورد.
 http://ardebilnews.blogfa.com/post ۱۱۰.aspx

12 قدم تا موفقیت در همه مراحل زندگی


در زیر 12 نکته‌ای را بیان می‌کنیم که باور داریم موفقیت را در همه عرصه‌های زندگی شما ایجاد می‌کند، البته به شرطی که به اندازه کافی صادق و فعال باشید و تغییراتی که بعد از خواندن این مقاله به آن می‌‌رسید را در خود ایجاد کنید. بد نیست که چند ورق کاغذ و خودکار کنار دست خود داشته باشید تا پاسخ‌هایتان را روی آن بنویسید.

1. چرا می‌خواهید موفق باشید؟ در این قسمت باید کاملاً دقیق باشید. منظورمان پاسخ‌های عمومی و کلی مثل بیرون آمدن از بدهی‌ها، داشتن زمان بیشتر با خانواده، به دست آوردن پول بیشتر، بالا بردن کیفیت زندگی خود نیست. باید برای این سوال پاسخی دقیق داشته باشید زیرا همین است که شما را ساعت 5 صبح از رختخواب بلند کرده و باعث می شود شب‌ها تا دیرقت بیدار بمانید، همین است که به شما هیجان می‌دهد و باعث می‌شود تلاش و تمرکز بیشتری داشته باشید. 

2. لیستی 5 نفره از مهمترین افراد زندگیتان تهیه کنید، آنهایی که تاثیری مستقیم بر طرز فکر شما دارند (بچه‌ها به حساب نمی‌آیند).
آیا این افراد زندگی دارند که دوست دارید داشته باشید؟ آیا دوست دارید درآمد سالانه‌ای همانند آنها داشته باشید؟ آیا ارزش‌های یکسانی با آنها دارید؟ آنها سهمی در زندگی شما دارند یا از زندگیتان دور هستند؟

3. اهدافتان برای هفته آینده، 30 روز آینده، 60 روز آینده، 90 روز آینده، یک سال آینده و 5 سال آینده را یادداشت کنید.
اهدافتان باید همه عرصه‌‌های زندگیتان را شامل شود، مثل درآمد، روابط، کار/حرفه/پیشه، سبک زندگی، سرگرمی‌ها، استراحت، مسافرت، و از این قبیل. نباید چیزی را نادیده بگیرید، این خیلی مهم است، تا جایی که می‌توانید دقیق و جزئی‌نگر باشید. وضعیت و موقعیت کنونیتان را فراموش کنید، اینکه در چه کاری هستید یا میزان درآمدتان چقدر است. فکر کنید همه پولی که لازم دارید را در اختیار دارید، حالا زندگی که دوست دارید را طرح کنید. چقدر به چنین زندگی نزدیک هستید؟ برای امکان ‌پذیر کردن چنین زندگی به چه چیزی نیاز دارید؟

4. هر روز 30-15 دقیقه را برای تجسم اهدافتان کنار بگذارید. یکی از بهترین عادات بیشتر زنان و مردان موفق جهان تجسم‌فکری است. باید هر روز زمانی را به خالی کردن ذهنتان از مشغله‌های فکری و متمرکز شدن روی چیزهایی که در زندگی می خواهید اختصاص دهید. خودتان را طوری تجسم کنید که انگار به آنچه می‌خواهید رسیده‌اید. بخاطر زندگی که دارید و افرادیکه در آن هستند، خدا را شکر کنید. چه احساسی دارید؟

5. در مقیاس 1 تا 10، خودتان را از نظر سلامت ارزیابی کنید (1 ضعیف‌ترین وضعیت سلامت و 10 سلامت ایدآل). یکی از راه‌ها برای داشتن سلامت ایدآل، انرژی خوب، ذهن متمرکز و طول‌عمر این است که از موادغذایی طبیعی در رژیم‌غذایی خود استفاده کنید. غذاهای فراورده‌ای، پرقند و چرب و استفاده نبردن از همه انواع موادغذایی موجب زوال سلامتی شما خواهد شد. بدن ما از 70% آب تشکیل شده است. آیا در روز حداقل 8 لیوان آب می‌نوشید تا آنچه استفاده کرده و از دست می‌دهید را جایگزین کنید؟ کدام عاداتتان باعث تقویت سلامتیتان و کدام عاداتتان موجب تخریب آن می‌شود؟

6. در مقیاس 1 تا 10، وضعیت تناسب‌اندامتان را ارزیابی کنید (1 ضعیف‌ترین وضعیت تناسب‌اندام و 10 تناسب‌اندام ایدآل). اینکه چهار مرتبه در هفته به مدت 30 دقیقه یک نوع ورزش و فعالیت فیزیکی انجام دهید موجب سالم و متناسب نگه داشتن بدن شما خواهد شد (بعد از اینکه اضافه وزنتان را از بین برده یا کمبود وزنتان را جبران کردید). ورزش منظم برای گردش خون، انتقال اکسیژن در خون، حفظ بافت عضلانی، سالم ماندن اندام‌های بدن و عملکرد مغزی و طول‌عمر ضروری است. اضافه وزن یا کمبود وزن دارید؟ اندام ایدآل شما چه فرم و شکلی دارد؟ چقدر به چنین اندامی نزدیک هستید؟ برای اینکه بدنتان را به آن اندام ایدآل نزدیک کنید چه کاری می‌توانید امروز انجام دهید؟

7. لیستی از 10 چیزی که در خودتان دوست دارید تهیه کنید. حالا لیستی از 10 ویژگی از خودتان که تصور می‌کنید موجب عقب نگه داشتن شما در زندگی می‌شود مثل تنبلی، غرور بیجا، نداشتن حس مسئولیت‌پذیری، نداشتن تمرکز، مدیریت زمانی ضعیف، تهیه کنید. این ویژگی چطور به شما برای رسیدن به یک زندگی بهتر کمک می‌کنند؟ چطور موجب عقب نگه داشتن شما می‌شوند؟ برای تبدیل این خصوصیات منفی به مثبت چه می‌توانید بکنید؟ برای تبدیل ویژگی‌های منفی خود به مثبت به خودتان قول دهید. دقت کنید که بخاطر داشتن چنین خصوصیاتی خودتان را سرزنش نکنید اما نقش آنها را در زندگیتان ارزیابی کرده و برای تغییر آنها تلاش کنید.

8. هر روز از نظر ذهنی روی خودتان کار کنید. بزرگترین دشمن شما، ذهنتان است. معمولاً به هر چه که فکر کنید، اتفاق می‌افتد، ازاینرو عاقلانه است که ذهنتان را با افکار مثبت و اعتمادبه‌نفس پر کنید. هرچه فراوانی و رزق بیشتری در زندگیتان داشته باشید، باز هم مقدار بیشتری از آن را به سمت خود جذب می‌کنید اما اگر ذهنتان مملو از نداشته‌ها و کمبودها باشد می‌توانید حدس بزنید که چه چیزی انتظارتان را خواهد کشید. ثابت شده است که قانون جذب یکی از مهمترین کلیدهای دستیابی به ثروت در همه عرصه‌های زندگی می‌باشد. پس در آن استاد شوید! اعتمادبه‌نفس زمانی می‌آید که برای خودتان و دیگران ارزشمند شوید. این ارزش با تبدیل شدن به بهترین حالتی که می‌توانید باشید به دست می‌آید. دانش ابزاری است که قدرت لازم برای تبدیل شدن به آنچه می‌خواهید در زندگی را به شما می‌دهد. می‌دانید در ذهنتان چه گفتگویی در جریان است؟ هر روز چه پیام‌هایی به خودتان می‌رسانید؟ منفی هستند یا مثبت؟

9. یک دفترچه روزانه داشته باشید. وقتی نتوانید برنامه داشته باشید، برنامه‌تان شکست خواهد بود. همه ما 24 ساعت در شبانه‌روز داریم. تفاوت افراد موفق و غیرموفق این است که افراد موفق می‌دانند چطور از زمانشان به بهترین شکل استفاده کنند. سعی کنید اول روی فعالیت‌های درآمدزا تمرکز کنید و بقیه تعهداتتان را حول آن قرار دهید. شناسایی فعالیت‌هایی که در آن خوب هستید و خوب نیستید هم می‌تواند مفید باشد. همه چیز را در دفترچه روزانه‌تان یادداشت کنید مثل ساعت خواب، صبحانه، ورزش، زمان مخصوص خانواده، قرارهای ملاقات، زمان کار، زمان درس، زمان تماشای تلویزیون، و از این قبیل. با بررسی و دنبال کردن همه کارهایی که انجام می‌دهید می‌توانید بفهمید که کجاها وقت تلف می‌کنید. بعد می‌توانید دوباره روی برنامه‌تان کار کنید. آیا زمان‌هایی هست که بتوانید کار مفیدتری در آن انجام دهید؟ آیا انجام کاری در ساعت دیگری از روز می‌تواند کمک کند؟ آیا زودتر بیدار شدن از خواب یا دیرتر خوابیدن در شب مفید است؟ بهترین زمان کارایی شما چه زمان است؟

10. به مدت یک هفته هر چیزی که برای آن پول خرج می‌کنید را بررسی کنید، چه به صورت نقدی، چکی، اعتباری، سودی ... وقت آن رسیده که بفهمید واقعاً پولتان کجا می‌رود. همه صورتحساب‌ها و فیش‌هایتان را نگه دارید. عادات خرج کردنتان را یادداشت کنید. بیشتر پولتان را کجا خرج می‌کنید؟ چقدر در ماه بابت بدهی‌ها یا قسط‌ها پرداخت می‌کنید؟ آیا بیشتر از آن مقداری که باید را برای چیزی خرج می‌کنید یا برای چیز دیگری به اندازه کافی پول اختصاص نمی‌دهید؟

11. برای خودتان الگو در نظر بگیرید. نام 5 نفری که برای موفقیتشان همیشه آنها را تحسین می‌کنید را یادداشت کنید، حال موفقیتشان در هر زمینه‌ای که باشد. لازم نیست این افراد یا گروه‌ها را از نزدیک بشناسید یا حتی زنده باشند. با خودتان متعهد شوید که با این افراد قرار بگذارید (اگر آنها را از نزدیک می‌شناسید) تا بتوانید درمورد رازهای موفقیتشان از آنها سوال کنید. برای آنهایی که از نزدیک با آنها آشنایی ندارید می‌توانید در اینترنت یا کتاب‌ها تحقیق کنید. می‌توانید از این افراد برای حساب کردن بیشتر روی خودتان استفاده کنید، از اشتباهات آنها درس بگیرید، از آنها توصیه و پیشنهاد بخواهید و خودتان را با آنهایی که در راهی مشابه شما هستند مطابق کنید. هیچ وقت دست از یاد گرفتن برندارید. ما در جهانی زندگی می کنیم که مدام در حال تغییر است. یکی از بزرگترین اشتباهاتی که کسی ممکن است مرتکب شود این است که فکر کند می‌تواند به تنهایی موفق شود.

12. هیچوقت‌، هیچوقت، هیچوقت دست نکشید! پشتکار رمز کار است. ممکن است روزهایی به هر دلیل دوست داشته باشید که از تلاش دست بکشید. اسیر آن نشوید! اگر با خودتان صادق باشید و همه مراحلی که در بالا ذکر شد را تمرین کنید، مطمئن باشید که موفق خواهید شد!


برداشت از وبلاگ شاید ...